به گزارش سراج24؛ سیده فاطمه موسوی: وقتی ترامپ نتیجهی انتخابات را واگذار کرد به هر دری زد تا انتقال قدرت را از حال مسالمتآمیز خارج گرداند، از تحریک مردم برای شورش داخلی تا تحرکات ناوهای جنگی در خلیج فارس برای آغاز جنگ با ایران، اما توفیقی حاصل نکرد و در نهایت بدون حضور او مراسم تحلیف ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد؛ درحال حاضر هم تهدید به کودتا را تست میکند. به نظر میرسد درگیری ترامپ با هیئت حاکمهی آمریکا دست کم به مدت چهار سال ادامه داشته باشد.
اکنون که رفتارهای روزهای پایانی دولت دوازدهم را مشاهده میکنیم ناخودآگاه یادآور روزهای پایانی دولت ترامپ است البته کمی نامحسوستر درست مانند این هشت سال که سعی کردند با پنبه سر ببرند.
تیم رسانهای اصلاحطلب جوری عمل میکند که گویا نه خانی آمده و نه خانی رفته است. گویی اساساً فاجعهای در بورس کشور رخ نداده و اعتماد مردم دزدیده نشده است، گویی بیش از هزار واحد صنعتی در دولت اصلاحات تعطیل نشده اند، اصلاً شُک افزایش ناگهانی بنزین در آبان ۹۸ با بیتدبیری دولت روحانی رخ نداده بود، اساساً دستور افزایش نرخ ارز برای جبران کسری بودجه در این دولت صادر نشده است، کشور هشت سال معطل توافق نامه برجام نمانده است، دعوت مردم برای سفرهای نوروزی در اوج کرونا توسط شخص رئیس جمهور نبوده است، معضل آب غیزانیه، مشکلات مدیریتی شرکت کشت و صنعت هفت تپه، خالی کردن صندوق ذخیره ارزی کشور و دادن پالسهای منفی از اقتصاد ایران به دشمن در محافل رسمی و غیررسمی.
واقعیت این است که موریانههای اصلاحطلب یا دستشان در جیب مردم است یا نونشان در ایجاد اغتشاش و درگیری. خاتمی در پیج اینستاگرامش نظر سنجی میکند که آیا دولت [آیتالله] رئیسی میتواند در حل مشکلات موفق باشد؟! عارف در پیام تبریکش به آیتالله رئیسی از تلاش برای حذف یک جریان سیاسی ابراز نگرانی میکند و آن را دارای تبعات ناخوشایند برای حاکمیت میداند. فائزه هاشمی در گفتگویی پیش از انتخابات ۲۸ خرداد از حضور و پیشبینی انتخاب آیتالله رئیسی ابراز خوشنودی میکند. ظریف در آنتالیا رئیسجمهور منتخب مردم را شخصی منطقی و شایسته معرفی میکند اما تلویحاً مشارکت عمومی در انتخابات را زیر سؤال میبرد.
اصلاحطلبها نگران چه چیز هستند که گاهی با دست پس میزنند و گاه با پا پیش میکشند؟ نگرانی آنها میتواند نوید بخش کارآمدی دولت آیتالله رئیسی باشد. کارنامهی سیاه این هشت سال را کنار اظهار نظرهای اخیر تئوریسینهای اصلاحطلب که میگذاریم بذر امید در دلمان جوانه میزند، تو گویی خبری در راه است. شاید خودشان با زبان بیزبانی دارند اعتراف میکنند در این هشت سال گذشته میتوانستند اقدامات مؤثری انجام دهند اما نخواستهاند! و حالا که همه بلیطهایشان را باختهاند دست طرف مقابل را پر بار تر از آنچه فکر میکردند، میبینند؛ پر از فرصتهایی که آنها داشتند و پشت پا زدند، زیرا تمام تخم مرغهایشان را در یک سبد ریختند و آن هم سبد برجام بود. درست مانند آن جوجههای یک روزهای که در مقابل لنز دوربینهای خبری، زیر خروارها خاک، زنده زنده دفن کردند، اکنون هم قصد دارند چراغ امید را در دل جوانان این سرزمین خاموش کنند.
واقعیت این است که دوران اصلاحطلبها مدتهاست به پایان رسیده است و برخلاف نظر دکتر عارف این ارکان حاکمیتی نیستند که اصلاحات را کنار گذاشتهاند بلکه خود جریان اصلاحطلب است که در این سیودو سال خود را هر روز بیش از پیش به پرتگاه سقوط نزدیک کرده است تا اینکه تیر آخر را مردم با حضور غیر قابل تصور در انتخابات ۱۴۰۰ بر قلب اصلاحات شلیک کردند؛ بله مردمی که به زعم ظریف عدم حضورشان نگران کننده است. او در آنتالیا نگفت حضور نزدیک به پنجاه درصدی مردمی که چند سالیست با تورم پنجاه درصدی تاب آورده اند یک رکورد بیسابقه است. شاید قرن جدید قرن آگاهی سیاسی مردم است، قرن تغییر در معادلات سیاسی جهان. اکنون نوبت جبهه انقلاب است که با وجود تنوع سلایق بیش از گذشته هوشیار و آگاه باشند تا مبادا در زمین حریف بازی کنند و بازی برده را واگذار نمایند، شاید لازم باشد کمی بیشتر مصلحت سنجی کرد.