
سراج24-حسن رحیمپور در یادداشتی به چند پرسش کلامی و نیز نسبت طاعون عصر مدرن با سبک زندگی پرداخته است:
آیا کرونا به یاری خدا ما را شکست خواهد داد؟
خداباوریهای غیرتوحیدی، وقتی اوضاع بشر درهم میریزد، اشتباهاً وارد یک بورس رقابت معنوی! با قواعد هستی میشوند، گویی قواعدی هست که از بالا به خدای خیر دیکته شده و دست او را بسته است. در غوغای «پرستش زندگی» وقتی آمار مردگان، میلیونی شود و ترس ناعلاجی مرگ، شادیهای کور و غمهای کر را عقیم کند، همه کمکم به لحظات ملکوتی (غلط کردیم) نزدیک میشوند و صدای (امن یجیب المضطر) به ۱۲۰ زبان زنده دنیا شنیده خواهد شد.
اما دوقطبی (خشم خدا یا کار میکروب؟) در الهیاتی که اساساً به «شر مطلق» و «فاعل مستقلی» قائل نیست، بیمعناست.
دوستان، شاید آدمها کمکم مجبور شوند روزهایشان را بشمارند و شبها، شاد از اینکه یک روز دیگر زنده ماندهاند. فرشته مرگ بدون تبعیض، لبخند میزند و پرسش از «الهیات بیماری»، «فلسفه رنج» و «غایت لذت»، باعث خارش ذهنهایی میشود که عادت به اندیشیدن نداشتهاند. آنان که برای زندگی، هدفی جز «زندگی» و کمی بیشتر ماندن، به رسمیت نمیشناسند کلافه خواهند شد.
در ماههای پساکرونا کسانی از سر جد یا هزل گفتند این ویروس، مذهبی بود و بر ابتهال و تضرع بشر افزود. لامذهب هم میتواند گفته باشد این خدا کجاست و چرا معجزه نمیکند؟! هر دو یک خطا کردند.
اشیا و پدیدهها نیستند که متصف به دینی و سکولار میشوند. اینها صفت رویکرد بشر به اشیا و پدیدههاست، نه صفت خود آنها.
وقتی قوانین طبیعی و فراطبیعی به یک اندازه، الهی است چرا خدا را تنها در اتفاقات خاص باید جست؟ خاصه آنکه محمد (ص) میفرمود فرشتگان صدای آنان که همواره خدای را میخوانند از آنان که تنها اضطراراً او را صدا میزنند، دقیقاً تشخیص میدهند.
همه در اضطرار و رنج تا اطلاع ثانوی، مذهبی یا دستکم معنوی میشوند اما اغلب آیینها نمیتوانند «بهداشت و پیشگیری و معالجه» را در کنار «صبر و استغفار و توسل»، بیتناقض بفهمند.
پیامبری که گفت فقر، بیماری و صدای پای مرگ، آدمها را کمی آدم میکند و گفت بدون اراده خداوند، همه و هیچ، مساوی است و ما از اساس، مال اوییم و به آغوش او باز خواهیم گشت و «مرگ» را دیدار دوست خواند، همه زندگی را از «مقدسات» و جان آدمی را «خط قرمز» خداوند خواند. ایمان بدون «الهیات منسجم»، در بحرانها، آچمز شده و بیچارگی انسان، نشان بیمعنایی زندگی میشود؛ اما سخنگوی خداوند که از توکل و توحید میگفت، باز چرا به رسالت عقل و تجربه، توجه میداد؟
خواندهاید که چگونه از الهیات «بدن بهمثابه امانت» میگفت که لباسها را گاهبهگاه در آب بجوشانید، مسواک را قانون، «بهداشت» را حقالناس و «سلامت» را مقدس و طبابت را «عبادت» خواند و همه بیماریها مگر اجل قطعی را قابلدرمان دانست؟
در هزاره پیش، از استنشاق و قرقره و تغذیه سالم، مبارزه با «همهچیزخواری»، حفظ فاصله اجتماعی با حیوانات از خوک تا خفاش و البته رعایت حقوق حیوان، تعادل در سبک زندگی و پرهیز از مواد مخدر و الکل و از روابط جنسی بدون کنترل و از غسل و شستشوهای روزانه و هفتگی و از طهارت و نجاست و ضرورت معطر بودن گفت در عصری که حمام هم رسم نبود؟ و در جهانی که هنوز در قرن ۲۱، میلیاردها انسان، مشکل توالت دارند و سازمان ملل، روز جهانی توالت! اعلام کرده و اینک در سال ۲۰۲۰ آمار میدهد که سه میلیارد انسان حتی به آب و صابون در خانه دسترسی ندارند و چهارونیم میلیارد نفر از توالت بهداشتی محرومند! بگذریم از خو گرفتگان با نجاست و آنان که طهارت نمیدانند و پاکی را نمیشناسند.