به گزارش سراج24 استان قزوین پس از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر رزمایش کمک مؤمنانه، یکی از استانهای پیشتاز در این عرصه بود و خیرین قزوینی و ارگانهای مختلف علاوه بر توزیع بستههای معیشتی میان نیازمندان، کمک به بیماران نیازمند، اهدای تجهیزات پزشکی به بیمارستانها، کمک به دانشآموزان بیبضاعت و بانوان سرپرست خانوار و دیگر موارد خیر را در دستور کار قرار دادند و به رزمایش رهبر انقلاب لبیک گفتند.
یکی از خانوادههای پیشتاز در رزمایش کمک مؤمنانه در استان قزوین، خانوادهٔ محمدی بودند. این خانوادهٔ قزوینی که از فرهنگیان بهنام قزوین هستند و از گذشته در امور خیر و بهویژه در کمک مؤمنانه مشارکت داشتند، با فوت مادر خویش در روزهای شیوع ویروس کرونا، تلاش کردند در همان روزهای ابتدایی فوت او، لوازم منزل، البسهٔ نو و مواد خوراکی منزلش را به نوعروسان نیازمند و خانوادههای بی بضاعت اهدا کنند.
خانم ن.محمدی، دختر بانوی متوفی بوده و همانند مادر خویش از خیرین قزوینی است. او در گفتوگو با خبرگزاری فارس در قزوین میگوید: مادر بنده در طول عمر با برکتی که داشت به نوعروسان نیازمند، سادات و بچههای یتیم بسیار حساس بود و هر زمان که تصمیم به انجام اطعام و اکرام داشت این افراد را در اولویت قرار میداد. برای مثال ایشان وسایل نو و دستنخوردهای در منزل داشتند که در زمان حیات، به سنت حسنۀ مواسات، همه را به نوعروسان نیازمند اختصاص دادند. پس از فوت ناگهانی ایشان در ایام کرونا نیز، با توجه به اینکه مشاهده کردیم ایشان مواد غذایی و البسهٔ دستنخوردهٔ بسیاری در منزل دارند، تصمیم گرفتیم با توجه به نیتهایی که ایشان در طول عمر خود داشتند و با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری در رابطه با کمکهای مؤمنانه، در ادامۀ کارهای ایشان، این وسایل را به نیازمندان هدیه کنیم.
وی ادامه میدهد: در روایات آمده است اگر قصد اهدای هدیه و اکرام به نیازمندان را دارید، این کار را به بهترین شیوه انجام دهید و بهترین چیزها را هدیه دهید. پس از گذشت هفتمین روز درگذشت ایشان، با توجه به اینکه ممکن بود تاریخ انقضای بسیاری از مواد غذایی به پایان برسد، بنده به منزل مادرم رفتم و همهٔ وسایل فریزری ایشان اعم از مرغ، گوشت، ماهی، بوقلمون، سبزیجات سرخ شده و مواد خوراکی و غیر خوراکی دیگر اعم از روغن، برنج، حبوبات، انواع ترشی و مربا، عسل، عرقیجات، دستمال کاغذی، پودرهای لباسشویی و خمیردندان و دیگر مواد نو را دستهبندی کردم و با خرید ظروف مخصوص نوعروسان، همهٔ این وسایل را بستهبندی کرده و به دست خیریهٔ مردمی معتبری تحت عنوان منتظران مهدی رساندم تا آنها را به نیازمندان و نوعروسان بیبضاعت برسانند. همچنین با خرید کیسههای پارچهای زیپدار با رنگهای شاد، همهٔ البسهٔ نوی موجود در منزل، اعم از پارچههای چادری برشنخورده یا چادرهای دوخته شده، مانتو، کیف، کفش، روسری، حولههای نو و دیگر البسه را در بستههای مناسب قرار دادم و به این خیریه سپردم تا به نیازمندان واقعی هدیه کنند. در هر بسته نیز جانماز و تسبیح قرار دادم که مجموعاً 9 بستهٔ البسه و 9 بستهٔ مواد غذایی تهیه شدند.
پس از اهدای بستهها به نیازمندان، مادرم با لباس احرام به خوابمان آمد
برایم عجیب بود که بانویی که داغدار مادرش است، چگونه در ایام ابتدایی فوت مادر، به فکر نوعروسان بیبضاعت و بستهبندیهای شیک و جذاب وسایل برای جهیزیهٔ آنان و ادامه راه مادر است. از خانم محمدی میپرسم با توجه به اینکه عزادار بودید، چطور دلتان راضی شد که وسایل مادر را اهدا کنید؟ او پاسخ میدهد: من چون میدانستم با این کار، مادرم خوشحال میشود به این کار روی آوردم. مادرم در ایام عرفه از دنیا رفتند، شنیده بودم در این ایام هر چه احسان کنی ثواب دو چندان دارد، به همین خاطر این موقعیت زمانی خاص را غنیمت شمردیم تا برای شادی روح ایشان با اموال خودشان خیرات کنیم. این حس برای ما بسیار آرامبخش و رضایتخش بود و تا حدود زیادی باعث تسلای خاطر ما شد که این اکرام و خیرات در جای مناسب و در زمان مناسب انجام شد. حتی شبی که ما این احسانها را از سوی مادرم انجام دادیم یکی از اطرافیان خواب دیده بود که مادرم با حالی خوش و با لباس سفید احرام از حج برگشته و برای همهٔ ما سوغاتیهای نفیسی آورده است. زمانیکه صبح آن روز این خواب را برای بنده تعریف کردند بسیار آرامش پیدا کردم و یقین حاصل کردم که ایشان از کار ما راضی بوده و این خیرات به روح ایشان رسیده است. وی ادامه میدهد: این نکته بسیار حائز اهمیت است که احسان و نیکی را به اهلش برسانیم، زیرا گاهی برخی نیکیها به نیازمندان واقعی نمیرسند، بنابراین بسیار مهم است که برای اطعام و اکرام، نیازمندان و فقرای واقعی را شناسایی کنیم و این نیکیها را در زمان و جای مناسب انجام دهیم.
وسایل خانه را نیز قرار است بهزودی به نوعروسان نیازمندان اهدا کنیم
با توجه به اینکه خانم محمدی نزدیک به ۳ سال بود که لوازم منزل خود را تعویض کرده بود و اکثر لوازم منزل ایشان نو و در حد نو بودند، خانوادهٔ او تصمیم میگیرند لوازم منزلش را نیز به نوعروسان نیازمند اهدا کنند. دختر مرحومه محمدی اظهار میکند: مادرم پیش از فوتشان وصیت کرده بودند که پس از مرگشان، وسایل نو و در حد نویی را که در منزل دارند به نوعروسان بیبضاعت و یا کمیتهٔ امداد امامخمینی(ره) هدیه بدهیم و وسایلی از قبیل فرش را نیز به مسجد محله اهدا کنیم. منتظر هستیم یک مقدار زمان بگذرد تا این کار را نیز در فرصتی مناسب و با یافتن نیازمندان آبرومند انجام دهیم تا ثواب آن به روح مادرم برسد. وی اظهار میکند: همچنین با توجه به ممنوعیت مراسمات ختم در این ایام، در شب لیلهالدفن و اربعین مادرم نیز ۲ مرتبه مجموعاً به تعداد 130 پرس غذای گرم به بچههای یتیم و نیازمندان اطعام دادیم.
محرابی که با پول مراسم ختم ساخته خواهد شد
خانم محمدی در ادامه به کمک مؤمنانهٔ دیگری از سوی مادرشان اشاره کرده و عنوان میکند: مسجد کوچهٔ محل سکونت مادرم در حال بازسازی و تعمیر است. ایشان در زمانی که در قید حیات بودند دائم بیان میکردند که تمایل به کمک در بازسازی این مسجد دارند. من به ایشان میگفتم در این شرایط به جهت شیوع کرونا، بیمارستانها بهدلیل کمبود تجهیزات و امکانات، احتیاج بیشتری به این کمکهای مؤمنانه دارند، اما ایشان در پاسخ میگفتند در هر شرایطی مسجد جایگاه خودش را دارد. پس از فوت ایشان، با توجه به شیوع کرونا و عدم امکان برگزاری مراسمات ختم، بخشی از هزینه های مراسم ایشان را به حساب مسجد واریز کردیم تا ساخت محراب مسجد با این پول انجام شود، امیدواریم روح مادرم نیز از این کار شاد شود و مهمان سفرهٔ پر برکت حضرتزهرا(س) باشند.
هزینههای تحصیل و درمان یتیمان آبرومند
بانوی قزوینی که پس از فوتش نیز بانی کمکهای مؤمنانهٔ مختلفی شد، در زمان حیاتش هم باعث و بانی امور خیر فراوانی بود که شنیدن آنها خالی از لطف نیست. خانم محمدی اظهار میکند: مادرم زمانی که در قید حیات بودند، برای تحصیل یک دختر بچهٔ یتیم و تأمین هزینههای پزشکی برادرش کمک میکردند. بعد از فوت مادرم نیز مبلغی در حساب ایشان بود که بنده آن را هم به همین خانوادهٔ آبرومند اهدا کردم تا در جهت هزینههای درمان و تحصیل هزینه کنند. وی ادامه میدهد: محرم امسال در هر مراسم روضهای که شرکت کردم یاد مادرم افتادم که در سالهای گذشته به همراه ایشان در همین مراسمها شرکت داشتم و امسال جای خالی ایشان را حس میکردم. وی در رابطه با لزوم شرکت در رزمایش کمکهای مؤمنانه عنوان میکند: مرگ پشت در همهٔ خانهها نشسته است و فقیر و غنی یا پیر و جوان نمیشناسد، طبق روایات مرگ از رگ گردن به انسان نزدیکتر است؛ در این وضعیت جامعه زمانیکه ما میبینیم نیازمندان فراوانی در جامعه وجود دارند و نوعروسان برای تأمین کوچکترین نیازهای خود جهت تشکیل زندگی معطل هستند، چرا ما اموال خود را انباشته کنیم و پول روی پول بگذاریم؟ وقتی در یخچال منزلمان انواع و اقسام مواد غذایی یافت میشود ولی خانوادهای وجود دارند که ۴۰ روز است برنج یا مرغ نخوردهاند، چرا به آنها کمک نکنیم؟ اینها همه کمک مؤمنانه هستند و لازم است همهٔ ما دست در دست هم دهیم و به فرمان امام خویش لبیک بگوییم و در این رزمایش شرکت کنیم. بنده هم خوشحالم که مادرم نه تنها در زمان حیاتشان، بلکه پس از فوتشان نیز در این رزمایش شرکت داشتند و به یاری نیازمندان شتافتند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید مادرم زمانی که حقوقشان را میگرفتند، همه را از قبل بین نیازمندان تقسیم کرده بودند و زمانیکه حقوق را دریافت میکردند، به من میگفتند اول سهم نیازمندان را بده و فلان مبلغ را به حساب فلانی بریز و یا در فلان راه خیر هزینه کن. ایشان اعتقاد زیادی به روز قیامت داشتند و معتقد بودند که اگر این کارهای خیر را بکنیم در قیامت دستمان را میگیرند، زیرا از قدیم گفتهاند از هر دست بدهی با همان دست پس میگیری. به عقیدهٔ بنده نیز ما باید در این دنیا تا میتوانیم این وابستگیها و دلبستگیهای دنیوی را از خود دور کنیم و به دیگران کمک کنیم تا در قیامت از ما دستگیری کنند.
خانوادهٔ محمدی یکی از صدها خانوادهٔ خیر قزوینی هستند که تمام زندگی خود را صرف امور خیر میکنند، به این امید که این اعمال در قیامت دست آنها را بگیرد و یاریگر آنها باشد. کاش همهٔ ما بتوانیم سهم فقرا را از مال خود جدا کنیم و با جان و دل به آنها اکرام کنیم تا در صحرای محشر سربلند و روسفید باشیم.