به گزارش سراج24، کشف حجاب یکی از موضوعات مهم در تاریخ معاصر است که به اتکای آن میتوان بیش از پیش به ماهیت ضد اسلامی رژیم پهلوی پیبرد. خوی ضد دینی رضاشاه که در تقابل با مظاهر اسلامی خود را نشان میداد سبب بوجود آمدن کشف حجاب و به تبع آن قیام مسجد گوهر شاد شد.
این واقعه متاسفانه چندان که باید مورد مداقه قرار بگیرد، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته نشد. در آستانه هشتاد و پنجمین سال قیام مردم مشهد در اعتراض به قانون استعماری کشف حجاب، بخشی از کتاب «کشف حجاب زمینه ها، واکنشها و پیامدها» که به قلم «مهدی صلاح» تالیف و توسط «موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» منتشر شده است را در ادامه میخوانید:
اعمال کشف حجاب با آتش گلوله و چماق
«در میان رخدادهای تاریخ معاصر ایران، کشف حجاب بهعنوان یک جریان اجتماعی، موضوعی است که ریشههای آن را باید فراتر از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی جستجو نمود. در حقیقت، کشف حجاب بهعنوان یک گرایش تجددطلبانه ارمغانی است از دنیای غرب به دنیای شرق. در این جریان، ارزشهای مذهبی و سنتی تا حدود زیادی دگرگون شده و شکل غربی به خود میگیرد و آنچه مقدس شمرده شده بود مورد بیتوجهی واقع میشود.
حجاب در ایران دارای دو بعد تاریخی و اعتقادی است و ایرانیان حتی قبل از اسلام نیز آن را پذیرفته بودند و رعایت آن را ارزش تلقی میکردند. با ورود اسلام هم حجاب همچنان حفظ و بهعنوان یک ارزش اصیل و مقدس بدان نگریسته شد. با این همه، نفوذ و دخالت عصبیتهای قومی در مقوله حجاب کمتر از اعتقادات مذهبی نبود. همچنان که در ظاهر پوشش نیز بیشتر به سنتهای اجتماعی تکیه کرد تا به قوانین مذهبی. برای مثال، استفاده از نقاب و روبند پیش از آنکه یک سنت مذهبی باشد، در میان خانوادههای نجبای ایرانی و برای حفظ ایشان از دید رعیت شیوع یافته بود که رفتهرفته به دیگر اقشار سرایت کرد.
آشنایی اندیشهگران و تجددطلبان ایرانی با مظاهر تمدن غرب، این فکر را در آنان به وجود آورد که زنان نیز میتوانند در جامعه نقشهای اجتماعی و سیاسی به عهده گیرند. آنان تصور میکردند برای ایجاد این نقش، پذیرفتن روابط حاکم بر اجتماع غرب، علاوه بر تقلید در زمینه علوم تکنولوژی ضروری به نظر میرسد.
چرا که از دید بسیاری از این تجددگرایان، غربیها به همان نسبت که در صنایع و تکنولوژی پیشرفت کردهاند؛ به همان میزان نیز در روابط اجتماعی پیشرفت نمودهاند. یکی از زمینههای اجتماعی که غرب داعیه آزادی و دموکراسی در آن را داشت، حق تساوی حضور زن و مرد در اجتماع بود و این مهم نیز مورد توجه خاص آن دسته از اندیشهگران و روشنفکران ایرانی بود که مقدمات فکری نهضت مشروطیت را در ایران فراهم آوردند.
البته ذکر این نکته ضروری است که همه تجددطلبان ایرانی، خصوصاً در زمینه اجتماعی اینگونه عمل نکردند؛ بلکه بهطورکلی آنان در مواجهه با دنیای غرب دو گونه برداشت داشتند: عدهای اقتباس از صنعت و تکنولوژی پیشرفته غربی را در مقایسه با صنایع یدی کشور، برای پیشبرد امر تولید، ضروری دانسته و فرهنگ اجتماعی و روابط حاکم بر زن و مرد را در دنیا غرب نپذیرفتند و تکیه بر فرهنگ خودی و حفظ آن را لازم شمردند. هر چند که ایده و نظر آنان در اجتماع ایران مورد توجه قرار نگرفته و عملی نشده بود. گروه دیگر تقلید را در هر دو زمینه لازم و ضروری دانستند.
یکی از جریانهای اجتماعی که در برخورد با فرهنگ و آداب و رسوم غربی سخت مورد توجه تجددگرایان قرار گرفت، اتحاد شکل البسه مردان و کشف حجاب زنان بود. بهطوریکه عده زیادی از این نوگرایان ضمن رعایت آن، جامعه را نیز بدین جهت فرا خواندند و همین دسته اخیر بودند که بذر ترویج فرهنگ و آداب و رسوم غربی را در ایران پاشیدند. بررسی افکار آنان این مدعا را ثابت میکند.
در حقیقت برای بررسی جریان کشف حجاب، نخست باید به ریشههای تاریخی این تفکر که در افکار و آراء این تجددطلبان ثبت و ضبط است، توجه کرد و کشف حجاب را در واقع، در آئینه تجددطلبی جستجو کرد. در همین راستا، ابتدا باید مفهوم تجددطلبی را روشن کرد و مراحل آن را در ایران معاصر مورد توجه قرار داد و آنگاه به بررسی نظریات نخستین تجددگرایان و تأثیر افکار آنان در پوشش مردان و زنان ایرانی پرداخت و در آخر، به سیر این جریان در ایران عصر رضا شاه اشاره کرد که از گستردگی و شتاب بیشتری برخوردار است و کشف حجاب در رأس آن قرار دارد.
در مسیر چنین پژوهشی، بر خلاف تصور کسانی که میپندارد کشف حجاب را در ایران رضا شاه به وجود آورد، به این نکته خواهیم رسید که مبتکر این جریان رضا شاه نیست؛ بلکه تفکری تجددطلبانه است که سابقه تاریخی هر چند کوتاهی نیز دارد. در مرحله تئوری، این تفکر تا قبل از تغییر سلطنت بیشتر مطرح بوده و رضا شاه فرصت عملی شدن این طرح را در سطح وسیعی فراهم آورد؛ بنابراین میتوان رضا شاه را بهعنوان کسی که با قلدری به این جریان رسمیت بخشید، بشناسیم؛ نه کسی که موجد این قضیه بود.»