
به گزارش سراج24، از همدان، عملیات بیتالمقدس تازه پایان یافته بود. پس از فتح خرمشهر و مشخصشدن ناتوانی عراق در جنگ با ایران و تصویب قطعنامه 514 توسط شورای امنیت، طرحریزی عملیات رمضان با هدف تنبیه متجاوز و ضربهزدن بر قوای انسانی و نظامی رژیم بعث عراق انجام شد.
اوایل تیر ماه سال 1361 نیروهای استان مستقر در پاتاق به همدان باز گشتند و در پادگان قدس در قالب سه گردان نصر، فتح و خندق سازماندهی مجدد و به منطقه جنوب اعزام شدند. در اهواز با صدور حکمی از طرف فرمانده سپاه، مقرر شد که این گردانها در قالب تیپ 41 ثارا... سازماندهی و راهی عملیات رمضان شوند. در تاریخ 24/4/1361 این سه گردان در محور شمالی عملیات یعنی منطقه کوشک وارد عمل شده و چندین روز در هوای گرم و غیرقابل تحمل با مواضع مثلثیشکل دشمن درگیر بودند.
منطقه عملیاتی رمضان، محصور است بین یک زمین مثلثیشکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع که از شمال به کوشک و طلائیه (پاسگاههای مرزی ایران در جنوب هویزه) و حاشیه جنوبی هورالهویزه به طول 50 کیلومتر و از غرب به رودخانه اروند به طول 80 کیلومتر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی از کوشک تا شلمچه به طول 60 کیلومتر منتهی میشود. رزمندگان جان برکف اسلام متشکل از سپاه و بسیج و به پشتیبانی ارتش از سه محور، هجوم خود را آغاز کرده و با عبور از میادین مین، تلههای انفجاری و دیگر موانع، مواضع دشمن را در هم کوبیده و راه پیشروی را باز کردند. رمضان بود و هوا شرجی و رزمندههایی که دل در دلشان نبود؛ زمان انتقام بود، در شامگاه بیست و یکم ماه رمضان، عملیات رمضان کلید خورد و یا صاحب الزمان(عج) ادرکنی، ذکر لبهایی شد که دیدار محبوب را تمنا میکردند.
نقش رزمندگان استان همدان در عملیات رمضان
نقش برجسته رزمندگان همدان در این مقطع از جنگ تحمیلی برکسی پوشیده نیست؛ شهید علی خوشلفظ، یکی از رزمندگان و شجاعمردان دوران دفاع مقدس است که بیش از 70 ماه در مناطق مختلف عملیاتی از کردستان تا جنوب ایران حضور یافته و در عملیاتهای رمضان، بیتالمقدس و الفجر2، ثارا...، مسلم بن عقیل و زینالعابدین، والفجر 5 و عملیات فاو، کربلای 5، عملیات آزادسازی خرمشهر و رمضان حضور داشته است.
وی درباره عملیات رمضان چنین توضیح میدهد:پیش از اجرای عملیات رمضان، قرار بود در غرب کشور و در منطقه قصرشیرین عملیات کنیم، اما با عقبنشینی دشمن به جنوب اعزام شدیم. برنامه حرکت و اعزام رزمندگان همدان به منطقه کوشک از اردوگاه شهیدرجایی با دو گردان فتح و نصر انجام آغاز شد و شهید علیرضا حاجیبابایی، فرماندهی یکی از این گردانها را برعهده داشت. در منطقه کوشک، دژی وجود داشت که نیروهای رزمنده پیش از ما، بخشهایی از آن را تصرف کرده بودند و قرار بر این بود که ما در ادامه مسیر، دژ را پاکسازی و به سمت تنومه عراق پیشروی کنیم. از آن طرف عراقیها با تمام نیرو سعی میکردند، منطقهای را که در دست رزمندگان ما بود؛ پس بگیرند به همین دلیل با انداختن بمبهای خوشهای و منور و روشن کردن منطقه، سعی بر توقف نیروهای ما داشتند، اما چارهای نبود و ما برای جلوگیری از محاصره رزمندگان داخل دژ به سرعت داخل دژ رفتیم.
همانجا بود که درگیری رزمندههای همدانی با عراقیها شروع شد. نیروهای عراقی در چپ و راست دژ حضور داشته و با دژی که متعلق به خودشان بود؛ آشنایی کامل داشتند؛ این در حالی بود که ما شب وارد دژ شده بودیم و اصلا نمیدانستیم در چه موقعیتی هستیم، با این وجود، رزمندگان بدون هیچ اعتراض صرفا به انجام تکلیف مقدس خود و پاکسازی دژ به سمت شمال فکر میکردند.
آن شب ما تلفات زیادی داشتیم و تعداد بسیاری از نیروهای ما شهید شدند، اما با مقاومت رزمندگان حدود 5/2 کیلومتر به سمت شمال پیشروی کرده و به محلی رسیدیم که گردان بعدی قرار بود به ما ملحق شود، اما به دلیل اینکه بیشتر نیروهای آن گردان شهید و مجروح شده بودند نتوانستند به ما ملحق شوند؛ فردای آن روز در تاریک و روشن صبح با حدود 300 تانک عراقی روبرو شدیم که به سرعت، جای گردان ما را گرفته و رزمندگان ما را یک کیلومتر به عقب راندند؛ در این هنگام شهید حبیبا... مظاهری باوجود داشتن جراحتی در ناحیه سر که از عملیات بیتالمقدس به یادگار داشت به هدایت سایر رزمندگان پرداخت، اما زمانی که بالای سنگر رفته بود با اصابت تیر به محل جراحت قبلی به شهادت رسید؛ شهیدی که از فرماندهان شجاع لشکر 27 محمد رسولا... بود و در فتح خرمشهر، نقش مهمی ایفا کرد؛ پیکر این شهید بزرگوار در آن منطقه باقی ماند و نتوانستیم آن را به عقب برگردانیم و هماکنون نیز پس از گذشت سالها، برنگشته و از شهدای جاویدالاثر است.
سنگر شهادت، یکی یکی بچهها را در آغوش میکشید
علی خوشلفظ میافزاید: عملیات را ادامه دادیم. با یک کیلومتر عقبگرد به محلی از دژ رسیدیم که از سه طرف توسط نیروهای عراقی به محاصره درآمده بود و آنها با تمام نیرو، بچهها را از زیر آتش توپ و خمپاره گرفته بودند این در حالی بود که از قرارگاه به نیروها تکلیف شده بود که تحت هر شرایطی، این منطقه از کوشک را حفظ کنند چرا که در غیر این صورت، راه برای عراقیها باز میشد و آنها کل منطقه را تصرف میکردند. رزمندگان استان همدان با وجود عادتنداشتن به گرمای طاقتفرسای جنوب و با خستگی و گرسنگی و تشنگی فراوان، تنها اندیشه عمل به تکلیف خود و مقاومت در دژ را در سر میپروراندند.