به گزارش سراج24، بدون شک نام امام خمینی(ره) با تاریخ معاصر جهان آمیخته و بهویژه برای مسلمانان نامی آشنا و محبوب است. امام خمینی مرد قرن و احیاگر میراث عظیم اسلامی در جهان امروز است. به رغم سیطره تمدن غرب بر جهان امروز و شیفتگی بسیاری به زرق و برق آن، امام خمینی راه جدیدی را برای انسان امروز ارائه کرده و منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بیروح در عصر حاضر شد.
امام خمینى احیاگر اسلام ناب محمدى(ص)، تجسم وحدت دین و سیاست بود. ایشان با طرد نگاه حداقلى به دین، قلمرو آن را گسترده و جامع معرفى کرد. دینى یکپارچه با سیاستى الهى که سکولاریزم در آن جایگاهى ندارد؛ حوزه قدسى از حوزه عرفى جدایىناپذیر است و معنویتگرایى، تهذیب نفس و سلوک عرفانى مغایر با حضور در متن سیاست و اجتماع نیست.
جامعِ عرفان نظرى و سلوک عملى با سیاست، در شرایطى مکتب خود را ارائه کرد که پارادایم حاکم بر دنیا سکولاریزم با دو ویژگى جدایى دین از سیاست و تفکیک دولت از معنویت بود. راههای مختلفی برای شناسایی آرا و اندیشههای سیاسی یک اندیشمند وجود دارد. یک راه مناسب برای شناخت امام خمینی، شناسایی اصول مکتب سیاسی و گفتمان ایشان است. مکتب سیاسی عبارت است از منظومه دیدگاهها و آرای یک اندیشمند یا اندیشمندانی که یک دیدگاه نظاممند درباره عرصه سیاست عرضه میکنند.
در یک تعریف اجمالی، گفتمان عبارت است از مجموعهای از احکام، گزارهها و نشانهها که سازنده یک نظام معنایی متمایز از دیگر گفتمانها هستند. گفتمانها در واقع منظومههای از معانی هستند که در آنها نشانهها با توجه به تمایزی که با یکدیگر دارند هویت و معنا مییابند. گفتمانها تصور و فهم ما از واقعیت و جهان را شکل میدهند.
در کتاب " مکتب سیاسی امام خمینی(ره) در بستر تاریخ انقلاب" سعی شده با روش تحلیل گفتمانی مکتب سیاسی امام خمینی، تا حدودی نسل جدید را با آراء و افکار امام راحل آشنا کند. این کتاب توسط حجتالاسلام محمد طلایی در 386 صفحه به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم علیهالسلام به زیور تبع آراسته شده است.
بُرشی از کتاب:
راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی بر خوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پا برهنه روشن شود که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین " اسلام آمریکایی" و "اسلام ناب محمدی" اسلام پا برهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایهداران خدانشناس و مرفّهین بیدرد، کاملاً مشخص نشده است. روشن کردن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است.