اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۳۰:۳۰
اذان ظهر ۱۲:۱۰:۱۷
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۰۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۶:۱۳
غروب آفتاب ۱۸:۲۲:۵۵
نیمه شب ۲۳:۲۷:۱۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۸/۰۳/۰۸ - ۱۴:۵۵

همسر اول نجفی: آرام‌تر از شوهرم کسی را سراغ ندارم

سرور تابشیان گفت: میترا یکسال فقط شوهرم را تهدید می‌کرد هنوز دلیلش را نمی‌دانم، اما از وضعیت شوهرم خیلی نگرانم او حقش این نبود مردی بزرگ با اخلاق که ناگهان عوض شد و به خودش لطمه بزرگی زد.

همسر اول نجفی:  آرام‌تر از شوهرم کسی را سراغ ندارم

به گزارش سراج24، همسر اول نجفی که از دستگیری شوهرش خیلی ناراحت بود با تاکید بر اینکه آن‌ها از هم طلاق نگرفته و هنوز هم عاشقانه شوهرش را دوست دارد گفت:من و همسرم ۴۲ سال با هم زندگی کرده ایم و هیچ مردی به مودبی ایشان ندیده ام.

شوهرم همیشه به من احترام می‌گذاشت حتی برای سوار شدن به آسانسور ابتدا با احترام کناری می‌ایستاد تا من داخل بروم و بعد خودش همراهم می‌آمد.

شوهرم ناگهان عوض شد باور ندارم این اتفاق افتاده باشد آرام‌تر از شوهرم کسی را سراغ ندارم او از وقتی با میترا استاد ازدواج کرد دیگر مرد سابق نبود دیگر اجازه نداشت به من و دخترش سر بزند تحت فشار بود حتی یکبار گفت شاید برای خلاصی از رفتار‌های میترا مجبور به طلاق بشویم، اما دلش به این کار نبود میترا بار‌ها شوهرم را تهدید کرده بود به ما که خانواده اش هستیم اسید بپاشد و ضربه بزند و شوهرم برای اینکه ما در امان باشیم و حساسیتی وجود نداشته باشد رابطه مان را قطع کرده بود

در نامه‌هایی که به دخترم داده نوشته که مراقب مادرت باش. او مرد خوبی است و می‌دانم الان تحت چه فشار عصبی‌ای است. میترا یکسال فقط شوهرم را تهدید می‌کرد هنوز دلیلش را نمی‌دانم، اما از وضعیت شوهرم خیلی نگرانم او حقش این نبود مردی بزرگ با اخلاق که ناگهان عوض شد و به خودش لطمه بزرگی زد.

دختر نجفی: میترا در دعواهایش با پدرم مرتب تهدید می‌کرد خیانت خواهد کرد

دختر شهرار اسبق تهران نیز در اظهاراتی گفت: پیش از ظهر دیروز که قتل رخ داد راننده پدرم نزدم آمد او یک نامه ۳ برگی پشت و رو از پدرم به من داد که در آن نوشته بود میترا را کشته و دلایلش را هم نوشته بود.

سراسیمه به موبایلش زنگ زدم خاموش بود. راننده پدرم، چون به تازگی اسباب کشی کرده بودند کلید خانه را داشت سریع آنجا رفتیم و با ورود به خانه جسد را دیدیم. ما در خانه بودیم که پسر میترا آمد من کیفش را گرفتم و در گوشه‌ای گذاشتم و بعد فهمید چه اتفاقی افتاده است.

مهیار دروغ می‌گوید دستش را پدرم شکسته، او دستش در مدرسه شکسته بود و همه این را می‌دانند.

میترا استاد از وقتی با پدرم ازدواج کرد مسیر اشتباهی را پیش گرفت او به پدرم اجاز نمی‌داد با ما رفت و آمد کند حتی تماس با ما ممنوع بود آخرین بار یکماه پیش بود که پدرم به من زنگ زد آن هم بخاطر اینکه می‌خواست ماشین لکسوس را که به نام من بود بفروشد، رفتم امضا دادم و برگشتم ما هیچ چیزی به نام ندارم مادرم هرچه دارد به نام خودش است و منم جز همان لکسوس که فروخته شد چیزی به نام ندارم.

خیلی ناراحتیم این اتفاق افتاده، اما میترا بی تقصیر نیست. او از همان یکسال پیش پدرم را تهدید به خیانت می‌کرد حتی ما را تهدید به اسیدپاشی کرده بود و پدرم برای اینکه ما در امان باشیم با ما قطع رابطه کرده بود

انتهای پیام/

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••