به گزارش سراج24، رسم است که در آستانهی ایام الله دههی فجر، جریان انقلابی و رسانههای حامی انقلاب جلسه میگذارند تا با ارائهگزارشهایی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، مزیتهای انقلاب اسلامی در برابر رژیم پهلوی را به مردم یادآوری کنند تا از این طریق به مردم یادآوری شود که شاه مخلوع و رژیم پهلوی چه ظلمهایی در حق این مردم و کشور کردهاند. جریان ضدانقلاب و سلطنت طلب نیز بیکار ننشسته و با انتشار عکسهایی از خوشگذرانی قشر شاه نشین در سواحل شمال و عکسهای رنگی از خیابانهای خلوت تهران به مخاطبان خود میگویند که: «چه بودیم و چه شدیم!؟»
جریان ضدانقلاب با بزرگ نمایی نارساییهایی که در سطح جامعه وجود دارد سعی در زیر سوال بردن اصل انقلاب دارند کما اینکه چنین نارساییهایی ممکن است در همهسیستمهای حکومتی وجود داشته باشد. همین کشورهایی که خود داعیه دار وجود ظلم در ایران هستند دچار نقصهای فراوان در سیستم کشورداری خود هستند ولی از آنجا که رسانه در سلطهی آنها است؛ این نقصها به اطلاع عموم نمیرسد و زیر تیغ سانسور میرود.
انتقاد از انقلاب یا مسئولان انقلاب؟
واضح است که اصل تفکر انقلاب به همان شیوهای که امام روحالله(ره) تبیین نمودهاند؛ جزو عالیترین راهکارهای هدایت یک جامعه است و در صورت ادامه این راه به همان شکل اصیل، میتوانیم در انتظار یک جامعهی آرمانی اسلامی و انسانی باشیم. هرچند که در این سالها به دلیل برخی کج رویها خوی اشرافیگری در بین مسئولان عالیرتبهی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رسوخ کرده است. عمدهی تخریبهای جریان ضدانقلاب نیز به همین بازگشت مسئولان انقلاب به اشرافیگری و وجود تبعیض در جامعه باز میگردد. اوایل انقلاب که جامعه در تب و تاب انقلابیگری و مبارزه با طاغوت بود؛ نخبگان انقلاب نیز همراه این جریان به ترویج ساده زیستی پرداختند و با الگو قرار دادن زندگی طلبهای حضرت امام(ره) به مردم این نوید را دادند که انقلاب اسلامی قصد برپایی حکومتی از جنس مردم را دارد. در آن زمان بودند مسئولانی که در ظاهر ساده زیست شده بودند ولی رفته رفته خوی اشرافیگری خود را به نمایش گذاشته و با توجیه حفظ امنیت خود از پایین شهر به بالای شهر مهاجرت کردند. خانههای اشرافی طاغوتیان فراری را مصادره کرده و در آنجا ساکن شدند و کم کم طعم چنین سبک زندگیای در کامشان مزه کرد.
حضرت امام(ره) در همان زمان با انتقاد از چنین رویکردی مسئولان و نخبگان انقلاب را به حضور در میان مردم و درک مشکلات آنان دعوت کرد.
امام(ره) بزرگترین منتقد مسئولان انقلاب بودند
بعد از به ثمر رسیدن انقلاب شکوهمند مردم ایران، کارشکنی دشمنان خارجی و مخالفان داخلی باعث شد تا مردم طعم خوش آرامش را آنطور که باید نچشند. معضلات فراوان سیاسی و وقوع جنگ تحمیلی بحرانهای زیادی در سطح جامعه بوجود آورد و توجه مسئولان به سمت مبارزه با دشمن خارجی جلب شد. در این شرایط هرگونه انتقادی از مسئولان انقلابی در راستای انتقاد از اصل انقلاب تلقی و به منتقد برچسب ضدانقلابی زده میشد. استدلال نیز این بود که در شرایط فعلی که درگیر بحرانهای اساسی هستیم، هرگونه انتقادی از اشتباهات برخی مسئولان انقلابی ضربه زننده به کل انقلاب است. حتی در آن زمان برخی مسئولان مسئلهی ولایت اداری را مطرح کردند و حضرت امام(ره) نیز با قاطعیت با این نظریه مخالفت کردند. چرا که ایشان معتقد بودند افراد باید طبق قانون مسئول اعمال خویش باشند و تصمیمات فردی نباید به پای اسلام و انقلاب نوشته شود.
شاید این توجیه که به دلیل بحرانهای موجود حق انتقاد از اشتباهات مسئولان در اوایل انقلاب منطقی بود ولی به نظر میرسد پس از گذشت 40 سال از عمر انقلاب و رسیدن به ثبات نسبی، این استدلال دیگر منطقی به نظر نمیرسد. متاسفانه برخی از مسئولان با استفاده از این حربه درپی توجیه اشتباهات خود هستند و قصد دارند هزینهی تصمیمات نادرست را از جیب انقلاب بپردازند.
در چهل سالگی انقلاب، از عملکرد مسئولان انتقاد کنیم
خوب است در کنار بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی در ایام الله دههی فجر، نقدی منصفانه از عملکرد مسئولان انقلابی نیز داشته باشیم. همین مصلحت اندیشیها و برچسب زنیها به منتقدین بوده است که میدان نقد را دو دستی به ضدانقلاب و دشمنان این کشور تقدیم کرده است. دیگر دوران مصلحت اندیشی و ترس از بحرانها به سر آمده است و خوب است که مسئولان انقلاب اسلامی خود را در معرض نقد منصفانهی جریان انقلابی قرار داده و پاسخگوی عملکرد خود باشند.
برچسب زنیها به منتقدان دلسوز تا آنجا پیش رفته که در آستانه جشن پیروزی انقلاب رئیس بنیاد مستضعفان بر روی آنتن تلویزیون میآید و با افتخار از ماشین شاسی بلند خود و حقوق نجومی دفاع میکند! وی در پاسخ به سوال مجری در رابطه با ارزش کار کارگران معدن، ابتدا به او برچسب کمونیست بودن میزند و در ادامه از زحمات مسئولی که برای محرومیت زدایی تلاش میکند تعریف و تمجید کرده و حقوق نجومی را حق آنان میداند.
باید از ایشان پرسید اگر امروز امام(ره) در جمع ما بودند چه نظری راجع به ادعای شما داشتند.
اینکه مسئول یک نهاد انقلابی، که انقلابیان بوده و محضر شریف حضرت امام(ره) را نیز درک کرده است؛ در تلویزیون حاضر شود و این چنین از سبک زندگی اشرافی خود تعریف کند جای بسی تاسف دارد. مگر نه اینکه انقلاب برپایهی جهاد برای رضای خدا قرار گرفته، پس چرا مسئولان با چنین افتخاری سهم خود را از سفرهی انقلاب طلب میکنند؟ مگر جوان مومن انقلابی در کشور کم است که این پیرمردهای اشرافی برای جابهجایی خود نیاز به خودرو اشرافی و لوکس داشته باشند؟
خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم!
این بخش از سخنان امام(ره) چندان مورد علاقه رسانهها و مسئولان حامی تفکر اشرافی نیست و با توجیه عدم توهین به امام(ره)، ترجیح میدهند مردم چنین تصاویر از حضرت امام(ره) مشاهده نکنند. اما این سخنان بیش از آنکه متوجه شخص امام(ره) باشد، به مسئولانی بازمیگردد که ادعای انقلابیگری دارند ولی در واقع خوی اشرافی دارند. تصور کنید جوانی با این سخنان امام(ره) روبرو شود و پس از آن به حرم بازسازی شده ایشان برود. آیا این جوان میتواند باور کند این این حرم مورد رضایت ایشان بوده است؟
امام(ره) الگوی انقلاب هستند و تمامی رفتار و سخنان ایشان به عنوان مانیفست انقلاب و الگوی انقلابیگری باید مورد توجه پیروان ایشان قرار بگیرد. برخی از معدود افرادی که ظاهرا مدعی پیروی از امام بودند پس از رحلت ایشان فرصت را برای تحریف و استحالهی انقلاب مناسب دیدند و درب کاخهایی پس از انقلاب بسته شده بود را باز کردند.
از امامِ بت شکن، بت ساختند
این شعار بارها در دیدارهای مردمی حضرت امام(ره) شنیده میشد:«بت شکنی خمینی، روح منی خمینی». حضرت امام(ره) بت اشرافیت را در زمان طاغوت شکستند و این روح ظلم ستیزی مردم بود که به یاری امام(ره) آمد. مردم با ایمان قلبی این شعار را سر میدادند چرا که باور داشتند روحیهی ضداشرافیت و ظلم ستیزی در جان و روح امام(ره) جریان دارد. مردم یقینا چنین روحیهای را نیز در وجود مقام معظم رهبری دیدهاند که شعار:« خامنهای، خمینی دیگر است را سر میدهند»
امروز وظیفهی جریان انقلابی انتقاد از تفکری است که از حضرت امام(ره) بت ساختند. امامی که در زمان حیات خود به خانهای ساده در کوچه پس کوچههای جماران راضی بود، چگونه حاضر میشد بر مزارش چنین بارگاه اشرافی بسازند؟ آیا این رفتار مصداق بارز تحریف اندیشهها و آرمانهای حضرت امام(ره) نیست؟
رهبری نیز با تاسی از همان سبک زندگی امام(ره) مدیریت کشور را در دست گرفتند. در دیدارهای ایشان یک زیلوی همیشگی به زیر پای ایشان انداخته میشود. این زیلوی آبی رنگ از جنس همان زیلویی است که در زندان ساواک در سلول ایشان وجود داشت. رهبری با این تصمیم قصد دارد به خود و دیگر مسئولان بگویند، هیچگاه اصالت خود و روزهای مبارزهرا فراموش نکنید. هر روز، روز مبارزه است و این دنیا همان زندان انفرادی است که روزی باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.
پس خوب است در 40 سالگی انقلاب خودمان، رفتار اشتباه برخی مسئولان را نقد کنیم تا اختیار میدان نقد درون گفتمانی به دست نامحرمان و دشمنان انقلاب نیفتد. هرکس امروز به منتقدان دلسوز انقلاب انگ ضدانقلابی بزند و بگوید فعلا وقت نقد نیست یقین بدانید که از منافقینی است که منافع خود را در نا آگاهی مردم و عدم پاسخگویی میبیند.
انتهای پیام/