به گزارش سراج24،مردم شامگاه پنجشنبه در شهر دالاس از ایالت تگزاس امریکا به خیابانها آمده بودند تا در اعتراض به کشته شدن دو سیاهپوست به دست پلیس در ایالتهای مینهسوتا و لوئیزیانا راهپیمایی کنند اما ساعت 20:45 به وقت محلی بود که صدای گلوله آرامش تظاهرات را به هم زد. تیراندازی از سوی کسانی بود که از بالای یک ساختمان و پارکینگ موضع گرفته بودند و توانستند پنج افسر پلیس را کشته و 11 تن دیگر را زخمی کنند که گفته میشود دست کم حال سه تن از زخمیها وخیم است. این تیراندازی 45 دقیقه طول کشیده که یکی از تکتیراندازها کشته شده که گفته میشود خودکشی کرده و دیگری هم دستگیر شده و به همراه او دو مرد و یک زن هم به اتهام همکاری در این حمله دستگیر شدهاند. به نظر میرسد پلیس احتمال دست داشتن افرادی بیشتر را میدهد و شاید بعد از این خبرهایی از دستگیری افرادی دیگر هم منتشر شود.
این تصویری از یک درگیری تمام عیار با پلیس در واکنشی خونین به کشتار سیاهپوستان به دست پلیس امریکاست که هر چند بیسابقه نیست اما به این صورتی که انجام شده کمسابقه است. در شامگاه شنبه 20 دسامبر دو سال قبل بود که یک سیاهپوست به خودروی ویژه گشت پلیس در محله بروکلین نیویورک حمله و بعد از کشتن دو پلیس در این خودرو اقدام به خودکشی کرد. این فرد هم مثل تکتیراندازهای دالاس در اعتراض به کشته شدن جوان سیاهپوستی در شهر فرگوسن از ایالت میسوری به خودروی پلیس حمله کرد اما بعد از حمله او دستگاه رسانهای حاکمیت امریکایی به نحوی تبلیغ کرد که گویا اقدام او یک تصمیم و مسئله شخصی بوده که از شدت خشم مرتکب این عمل شده اما حالا دیگر نمیتوان ماجرای دالاس را به این نحو توجیه کرد. نحوه حمله و میزان تلفات آن نشان میدهد که گروه حملهکننده برنامه مشخص و منظمی را در نظر گرفته بودند چنان که هم رئیس پلیس دالاس و هم باراک اوباما، رئیسجمهور امریکا، این موضوع را تأیید کردهاند. دیوید براون، رئیس پلیس دالاس، از برنامه مهاجمان برای کشتن و مجروح کردن هر چه بیشتر نیروهای پلیس گفته و اوباما هم بر وجه حساب شده حمله آنها انگشت گذاشته شده است. این تأیید دلالت دارد به اتفاق مهمی در نحوه اعتراض به کشتار سیاهپوستان به دست پلیس که میتوان آن را به نام جنگ نژادپرستانه در امریکا خواند. این جنگ را نمیتوان در حد اقدام فردی مثل بروکلین توجیه و تفسیر کرد بلکه باید گفت که افراد بیشتری با برنامه و هماهنگ با یکدیگر مجبور به ورود در این جنگ شدهاند و حمله دالاس میتواند نقطه شروعی برای این جنگ باشد و باید بعد از این انتظار وقایعی مشابه دالاس و حتی در ابعادی گستردهتر از این را داشت. برای شروع این جنگ نژادپرستانه بیش از هر چیز دو عامل نقش تعیینکنندهای دارند که یکی مربوط به رفتار نژادپرستانه حاکمیت امریکایی و دیگری به جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان امریکا میشود. هر چند که آبراهام لینکن حدود 1/5 قرن قبل آزادی بردگان را اعلام کرد و به متمم 13 قانون اساسی امریکا افزود اما رفتار نژادپرستانه در حاکمیت امریکایی از بین نرفت چنانکه مارتین لوترکینگ یکی از رهبران معروف جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان امریکا بود که یک قرن بعد و در زیر مجسمه یادبود لینکلن سخنرانی معروفی به نام «رؤیایی دارم» داشت و اعلام آزادی بردگان لینکلن را چک بیمحلی توصیف کرد که منجر به آزادی سیاهپوستان از رفتار نژادپرستانه نشده است. لوترکینگ به همراه دیگر رهبران جنبش حقوق مدنی اعتقاد به اصل اعتراض مسالمتآمیز علیه این موضوع داشتند و مواردی مثل گردهمایی طرفداران تساوی حقوق سیاهپوستان و سفیدپوستان در 28 اوت 1963 را بر اساس این اصل برگزار کردند.
شخص لوترکینگ مصداق بارز پاسخ نژادپرستی حاکم بر امریکا به این اصل بود که با ترور او در چهارم آوریل 1984 داده شد. در واقع، او قصد داشت با اصل اعتراض مسالمتآمیز رفتار نژادپرستانه حاکمیت امریکایی را تغییر بدهد اما هم ترور او و هم تجربه دهههای بعدی نشان داد که اصل او و همراهانش ناتوان از تغییری در این رفتار بوده و هر چه که گذشته نژادپرستی در حاکمیت امریکایی و نیروی پلیس آن ریشهدارتر شده تا آنجا که ورود یک سیاهپوست به نام اوباما به کاخ ریاست جمهوری هم تنها یک تغییر ظاهری در این رفتار بوده و کشته شدن صدها سیاهپوست به دست پلیس در هر سال واقعیت عینی این رفتار است. حالا که جنبش مدنی و اصل اعتراض مسالمتآمیز آن با گذشت نیمقرن تغییری در حاکمیت امریکایی ایجاد نکرده چارهای جز دست بردن به اسلحه باقی نمانده که دو مورد از بروکلین و دالاس نمونههایی از این موضوع هستند و به عبارتی، حمله دالاس تأیید این اصل است که وقتی اعتراض مسالمتآمیز چارهای برای خشونت حاکم بر جامعه نباشد، چارهای نمیماند جز اینکه جواب این خشونت با خشونت داده شود.
منبع:جوان