به گزارش «سراج24» مرکز بررسی اسناد تاریخی با بررسی اسناد منتشر شده ساواک و مراجعه به منابع تاریخی، اقدام به نشر اسنادی از اقدامات انقلابی حضرت آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی کرده است که گوشهای از زوایای مخفی و انقلابی معظمله را روشن میسازد.
امام خمینی(ره) که هیچگاه از یاد فلسطین اشغالی غافل نبود و همواره ملتهای مسلمان را به مبارزه و نبرد همه جانبه علیه صهیونیسم فرا میخواند، طی اعلامیهای ملتهای مسلمان را به اتحاد و نبرد سرنوشت ساز برای ریشهکن ساختن صهیونیسم و آزادی فلسطین فراخواند، این حرکت جدید و توفانزای امام(ره) از تبعیدگاه نجف، شاه را نگران و وحشتزده کرد، از این رو یک سلسله برنامههایی را که در حقیقت جنبه انفعالی و انتقام جویانه داشت به مرحله اجرا درآورد. اشغال و تعطیلی مدارس فیضیه و دارالشفاء توسط عوامل رژیم، ممانعت از برگزاری مراسم روضه و سخنرانی در منزل امام(ره) در قم در ابتدا و در ادامه محاصره و بستن آن، تبعید آیتالله سید مرتضی پسندیده برادر بزرگ حضرت امام(ره) از قم و در نهایت غارت منزل و کتابخانه امام در قم از جمله این اقدامات بود.
نام حاج آقا مجتبی برای اولین بار در اسناد ساواک در این ماجرا به چشم میخورد، با اینکه حضرت امام(ره) چندین سال درگیر مبارزه و مشقات خاص آن بودند، اما اینها مانع از توجه ایشان به سایر جهات نمیشد. ایشان پیش از تبعید منزلی را که مقابل مدرسه حجتیه، به عنوان وجوهات به ایشان واگذار شده بود به کتابخانه و محل بحث و درس طلاب تبدیل کرد، نام این کتابخانه «کتابخانه حضرت ولی عصر(عج)» بود که هماکنون در محل آن درمانگاه خیریه « عترت و قرآن» احداث شده است، رژیم شاه همزمان با یورش به منزل امام خمینی(ره) به این کتابخانه نیز یورش برد و هزاران جلد کتاب علمی، فلسفی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی آن کتابخانه را به یغما برد و درِ کتابخانه را مُهر و موم کرد.
در صورت جلسهای که به دنبال غارت کتابخانهی ولی عصر(عج) تنظیم شده، آمده است:
«ساعت 1230 روز 22/8/46 با حضور امضا کنندگان زیر و آقای علی اکبر آزاد، نماینده دادسرای شهرستان قم، به کتابخانه ولیعصر واقع در خیابان حجتیه ـ پلاک 56 رفته، آقای شیخ مجتبی تهرانی، ناظر و مسئول فعلی کتابخانه در آنجا حضور داشته، تعداد هشت باب اتاق موجود در محل مزبور که فقط دو اتاق تو در تو در طبقه تحتانی مخزن کتاب بوده لاک و مُهر، کلیه اتاقها تحویل نماینده ساواک شد».
احمد مهران رییس ساواک قم طی گزارشی در همان روز شرحِ ما وقع را برای اربابان خود در اداره کل سوم ساواک چنین گزارش کرد:
«... ساعت 30/12 روز فوق[ندارد] با تشریفات قانونی کتابخانه خمینی واقع در خیابان حجت به نام کتابخانه ولی عصر با حضور مجتبی تهرانی ناظر و مسئول فعلی کتابخانه، تعداد هشت باب اتاق موجود در محل مزبور ممهور و کتب موجود در کتابخانه پس از صورتبرداری با صورت جلسه مربوطه پُستاً تقدیم، ضمناً این محل نیز وسیله مأمورین شهربانی تحت مراقبت و از تردد طلاب نیز جلوگیری به عمل آمده است».
کلیه اسناد و کتب موجود در کتابخانه که بالغ بر ده هزار جلد میشد به تهران منتقل و از سرانجام آنها تا کنون هیچ اطلاعی در دست نیست، عناصر اداره کل سوم ساواک با اعلام آماده باش به تعدادی از کارکنان خود، به بررسی اسناد و مدارک غارت شده پرداختند تا به استناد آنها در روزهای بعد به بازداشت و دستگیری مرتبطین امام(ره) اقدام کنند.
کمتر از دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که گزارش یکی از منابع ساواک به بخش امنیت داخلی ساواک آنها را به تکاپو انداخت. متن این گزارش که تاریخ 17/10/46 بر بالای آن نقش بسته، بدین شرح است:
« موضوع: شیخ مجتبی تهرانی فرزند عبدالعلی
نامبرده بالا که به منظور دفن جسد پدرش به نجف عزیمت کرده بود و اخیراً به تهران مراجعت کرده است، در تاریخ 12/10/46 اظهار داشت: در نجف کلیه علما از جنازه پدرم تشییع به عمل آوردند و با احترام تمام او را به خاک سپردند، بعد برای خداحافظی به منزل آقای خمینی رفتم؛ ایشان پرسیدند: شنیدهام دولت قلابی مانع از تشییع جنازه پدرت شده، من جواب دادم مطلب چنان است که میدانید و آقای خمینی با عصبانیت اظهار کرد: آن روزی که من در مقام مبارزه بر علیه دستگاه فاسد برخاستم میدانستم که دستگاه فاسد که در رأس آن... قرار دارد تصمیم قطعی گرفته که روحانیت را از بین ببرد. اگر تمام روحانیون با وحدت و اتفاق مبارزه را ادامه میدادند، کار به اینجا نمیرسید و تنها موضوعی که مانع اجرای مقاصد دستگاه شده است اول افکار مردم و دوم برای خاطر اربابان...(آمریکا و انگلیس) آنها برای جلوگیری از نفوذ و مرام کمونیست، دینِ ظاهری را لازم دانسته و الا عقیده به دین ندارند».
*ساواک از چه زمانی برای حاج مجتبی تهرانی پرونده تشکیل داد
ملاقات و دیدار حاج آقا مجتبی با حضرت امام خمینی(ره) و فرمایشات امام(ره) علیه رژیم از نکات مهم و حساسیت برانگیز این گزارش بود. همین امر سبب تشکیل پرونده انفرادی برای حاج آقا مجتبی شد، ناصر مقدم که در آن زمان مدیریت اداره کل سوم ساواک را بر عهده داشت، ذیل این گزارش با نوشتن جمله: «تحت مراقبت قرار گیرد» دستور مراقبت و کنترل اعمال و رفتار حاج آقا مجتبی را صادر کرد، فرمایش حضرت امام(ره) در خصوص ممانعت از تشییع جنازه پدر، ناظر به اقدامی است که ساواک در آن مقطع به عمل آورده بود.
قابل ذکر است که آیتالله حاج شیخ عبدالعلی تهرانی پدر حاج آقا مجتبی که یکی از علمای بزرگ و مطرح تهران بود و در مسجد بزازها اقامه جماعت میکرد، در تاریخ 23/9/46 دعوت حق را لبیک گفته، به دیار باقی شتافت. فرزندان وی مرحوم حاج آقا مجتبی و آیتالله حاج آقا مرتضی تهرانی تصمیم به تشییع پیکر پدرشان از مسجد بزازها داشتند که این امر با مخالفت ساواک روبرو شد. همین امر موجب ناراحتی علما و نفرت مردم از ایادی رژیم شد، ساواک تهران در گزارش مراسم سوم آن مرحوم چنین مینویسد:
*در مراسم ختم پدر حاج آقا مجتبی تهرانی چه گذشت؟
«موضوع: مجلس ختم مرحوم حاج میرزا عبدالعلی تهرانی
در ساعت 21 روز 26/9/46 مجلس ختم مرحوم حاج میرزا عبدالعلی تهرانی در مسجد بزازها تشکیل شد، جمعیت زیادی در این مسجد گرد آمده بودند و تمام علما به ویژه مخالفین شرکت داشتند. مخصوصاً آقایان سید علینقی تهرانی سبط و محمد صادق لواسانی خود را در ردیف صاحب مجلس قرار داده و جلوِ در، از مردم پذیرایی میکردند.
در این موقع سید غروی منبر رفت و در اطراف شخصیت علم و علما بحث کرده و هنگام ذکر مصیبت جریان تشییع جنازه حضرت امام حسن مجتبی(ع) را تشریح حمله شدید به دولت و مأمورین انتظامی کرد و مخالفتی را که در روز تشییع جنازه از طرف پلیس شده تشبیه به عمل بنیامیه کرده و گفت: همان طوری که جنازه این مرحوم را غریبانه دفن کردند، جنازه حضرت امام حسن را هم بنیامیه به دستور عایشه تیرباران کردند، این مطلب چنان در مردم تأثیر داشت که حاضران شدیداً گریه کردند».
به دنبال دستور صریح ناصر مقدم در خصوص مراقبت از حاج آقا مجتبی، اداره کل سوم طی نامهای به ساواک تهران در تاریخ 18/11/46 نوشت:
«موضوع : شیخ مجتبی تهرانی
1-خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به اهمیت اظهارات نامبرده، به منابع مربوطه آموزش داده شود که اعمال و رفتار و تماسهایش را تحت نظر قرار داده و در صورت مشاهده فعالیت مضر و مشکوکی از او مراتب را به موقع با تعیین خلاصهای از سوابق و سوابق کامل مشارالیه اعلام دارند.
2ـ یک قطعه عکس وی را تهیه و ارسال کنید».
دو ماه بعد پرویز ثابتی مدیر کل بهایی ساواک که خصومت دیرینه با روحانیت داشت، به عنوان قائم مقام اداره کل سوم دستور تداوم مراقبت از حاج آقا مجتبی را صادر کرد:
«درباره شیخ مجتبی تهرانی فرزند حاج عبدالعلی
خواهشمند است دستور فرمایید ضمن تسریع در ارسال عکس نامبرده بالا به منابع مربوطه آموزش داده شود که کماکان اعمال و رفتار و تماسهای مشارالیه را تحت نظر قرارداده و در صورت مشاهده عمل خلاف و مشکوکی از وی مراتب را به موقع به این اداره کل اعلام دارند.»
ساواک تهران نهایتاً در تاریخ 1/3/47 با ارسال یک قطعه عکس و فرم بیوگرافی اعلام کرد: «اعمال و رفتار مشارالیه تا حدود امکان تحت مراقبت قرار داد.»