به گزارش سراج24؛ هدفگذاری کشورهای حوزه قلدری و لجن‌پراکنان مواجب‌بگیر استکبار از یک اعتراض که نسبت به ناآگاهی به دلیل تاخیر در اطلاع‌رسانی شروع شد و مردمی که با اخبار فیک و هدفدار دنیای مجازی و ضعف اطلاع‌رسانی روزهای نخست رسانه‌های برخط داخلی به صورت لحظه‌ای و آنلاین از طرف مقابل شانتاژ روحی شدند سبب شد تا زمان برملا شدن حقیقت، بسیاری داغدار کشته‌سازی و عده‌ای از خانواده‌ها، عزیز خود را در راه دفاع از حریم امنیت مردم از دست دادند. اینکه ماجرا چگونه آغاز شد را همگان به آن اذعان داریم. در اینجا کمی به قبل‌تر از روز حادثه بر می‌گردیم و دلایل سود آمریکا و بعضا کشورهای عضو اتحادیه اروپا را از به انحراف کشاندن اعتراضات و ایجاد ناامنی در سودگرفتن به نفع این کشورها بررسی می‌کنیم.
در مردادماه امسال زمزمه‌هایی از قرار گرانی شدید در اواخر شهریورماه در بین مردم پیچید، شایعه‌ای که با گرانی بنزین شروع شد و علیرغم تکذیب مسئولین بسیاری از رسانه‌های زرد برخط و چاپی داخلی که عمدتا طرفداران جناح اصلاح‌طلب بودند، همچنان بر آن پافشاری می‌کردند. پس از شکست شایعه گرانی بنزین، خبرهایی مبنی بر وضعیت جسمانی و بیماری حاد دروغین منتسب به رهبر معظم انقلاب در میان مردم دهان به دهان چرخید. دلیل این امر را هم حضور نیافتن چندروزه رهبر انقلاب در سخنرانی یا نبود دیدار از طرف ایشان اعلام می‌کردند تا این دروغ واقعی‌تر جلوه کند. هدف‌هایی که یکی پس از دیگری مشخصات یک پازل را نمایان می‌کرد تا اذهان عمومی را برای مهرماه آماده یک اعتراض شدید در جهت اهداف استکبار کند.
اما در این میان یک اتفاق سبب شد تا جرقه یک اعتراض زده شود. فوت دختر کرد ایران زمین به نام مهسا امینی در مرکز پلیس امنیت اخلاقی آغاز یک اعتراض با خبرسازی دروغین رسانه‌های (از قبل آماده برای یک جرقه) معاند شد. مرحومه مهسا امینی که برای کلاس‌های توجیهی حجاب توسط گشت ارشاد به مرکز پلیس امنیت اخلاقی انتقال داده شده بود، بنا بر اعلام پس از بررسی پزشکی قانونی به دلیل هیجان و استرس و داشتن بیماری زمینه‌ای دچار سکته قلبی می‌شود که این خبر بلافاصله از لحظات ابتدایی انتقال به بیمارستان و به کما رفتن او توسط رسانه‌های معاند و فارسی‌زبان خارج از کشور با عنوان فوت در اثر ضربه به سر پوشش گسترده داده شد.
فوت این دختر عزیزمان دل‌های بسیاری را به درد آورد چرا که همگی از یک خون و یک نژاد با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف در این سرزمین هستیم. همانطور که در پیام و دستور صریح رئیس جمهور برای پیگیری واقعیت ماجرا و کلام مسئولین مشخص بود و در سخنان رهبر معظم انقلاب هم به آن اشاره شد؛ « دختر جوانی درگذشت که دل ما هم سوخت. اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، بهانه دیگری به‌وجود می‌آوردند تا امسال در اول مهر، در کشور نا امنی و اغتشاش ایجاد کنند.»
شاید بسیاری بگویند این یک سناریوسازی تخیلی است. اما باید گفت؛ خیر این موضوع یک سناریو واقعی از طرف غربی ها و نسخه ای برای فرار از توافق یا به تعویق انداختن احیای برجام است. آمریکا و کشورهای اروپایی همانطور که پیش‌تر هم بارها اعلام شد، پس از جنگ روسیه و اوکراین و اقدام به تحریم روسیه، دچار مشکلات عدیده و عمده‌ای در تامین سوخت و انرژی شده اند. بحران سوخت برای این کشورها سبب شد تا تاثیراتی بر روی قیمت‌های نفت، گاز و بنزین بگذارد و در ادامه با فرارسیدن فصل سرما با کمبود و قطعی‌های مکرر روبرو شوند.
کشورهای غربی و در رأس آنها دولتمردان آمریکایی همان گونه که در طول تاریخ به اثبات رسیده هیچوقت خواهان برقراری صلح در مناطق دارای انرژی خصوصا منطقه خاورمیانه نبوده‌اند. آنها هدف اصلی خود را متمرکز بر غارت منابع کشورها برای تداوم زیست چشم‌آبی‌های اروپایی و غربی قرار داده اند و برایشان فرقی نمی‌کند که غیر از مو بلوندها چه کسانی در این کره خاکی زنده بمانند و بتوانند زندگی کنند. با آغاز مذاکرات احیای برجام، بسیاری از روزها خبرهایی از شروع مثبت و نزدیک شدن به توافق در سطح بین‌المللی به گوش جهانیان می‌رسید به نحوی که در آخرین دوره‌های برگزاری این مذاکرات حتی طرف‌های اروپایی اعلام کردند که دیگر موضوع و دلیلی برای ماندن آنها در مذاکرات نمانده و در روزهای نزدیک توافق امضاء خواهد شد.
اما آمریکایی‌ها همانند گذشته هر بار از زیر بار مسئولیت امضای توافق خوب و دادن تضامین مورد نیاز شانه خالی می‌کردند و هر دفعه به بهانه‌های واهی و ادعای دروغین داشتن اسناد معتبر، ایران را متهم به فعالیت‌های مخفیانه و خارج از عرف غنی‌سازی اورانیوم و هسته ای می‌کردند. هدف دولتمردان آمریکایی به طول انجامیدن مذاکرات برای زمان انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری بایدن بود، چرا که آنها می‌دانند توانایی دادن تضمین لازم برای جلوگیری خروج از برجام توسط دولت‌های بعدی را ندارند.
امنیت در تمام جهان خط قرمز همه کشورهاست. اخلال در روند عادی زندگی روزمره مردم با هدف آسیب‌های اقتصادی و امنیتی یک خط قرمز تعریف شده در تمام کشورهای جهان است. اگر به فراخوان‌های این روزهای رسانه‌های پولی و بادمجانی خارج از کشور دقت کرده باشیم، روزهای اول هر هفته را برای اعتراض اعلام نموده‌اند چرا که آنها قرار نیست و نمی‌توانند غیر از روز شنبه که تعطیلی در آلمان و غرب است را برای چیزی که به عنوان پیوستن به صدای معترضین ایران است، انتخاب کنند.
با آغاز اعتراضات هدفدار برای به آشوب‌کشیدن ایران، دم‌های خروس ناامنی‌افکنی در ایران توسط اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از رسانه‌های پولی و بادی به هرجهت داخل و خارج از کشور، بیرون زده شد. کشورهایی که به جای نشستن بر پای میز مذاکرات و انعقاد یک توافق خوب و منتفع برای طرفین سعی در بر هم زدن امنیت کشورهای منطقه خصوصا حوزه‌های نفت و انرژی خاورمیانه برای تامین سوخت زمستان خود دارند.
«ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، علنا تمرکز این کشور را بر حمایت از اغتشاشگران عنوان می‌کند، دلیل این امر ذات اصلی دولتمردان آمریکایی در قانون نوشته شده برای تمامی ادوار دولت‌هایی است که ادعای دموکراسی در این کشور را دارند. ند پرایس در این باره می‌گوید: « در حال حاضر ، توافق هسته‌ای با ایران تمرکز آمریکا نیست و دولت این کشور در عوض بر حمایت از اغتشاشگران در ایران تمرکز کرده است» زیرا به ادعای او تلاش‌ها برای احیای توافق هسته‌ای به بن‌بست دیگری رسیده است.
همانطور که در متن پیام سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مشخص است از کلمه و واژه «در حال حاضر» استفاده شده تا زمان و مکان برایشان چه رقم بزند. این کرکسان تاریخ مانند آفتاب‌پرست رنگ عوض می‌کنند و خود را حافظ منافع بشر در سطح جهان معرفی می‌کنند. دروغی که مشخص کننده اهداف پلید برای دستیابی به منابع مفت و مجانی و غارت کشور توسط این کشور و همپیمانان باسابقه ظلم و استعمار است.
جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا در بیانیه‌ای در حمایت از اغتشاشات اخیر در ایران گفت که ایالات متحده تحریم‌های جدیدی علیه مقامات ایران که به ادعای او واشنگتن آنها را در «خشونت علیه معترضان» دخیل می‌داند، اعمال می‌کند. دو روز بعد از اظهارات بایدن، وزارت خزانه‌داری آمریکا در جدیدترین اقدام خود در حمایت از اغتشاشات در ایران اعلام کرد اسامی هفت مقام از جمله وزیر ارتباطات ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داده است. پیش‌تر هم وزارت خزانه‌داری آمریکا پلیس امنیت اخلاقی ایران را به «خشونت علیه زنان» متهم کرده و آن را در فهرست تحریم‌ها قرار داده بود. آمریکا در بیانیه قبلی، بدون اشاره به هیچ مستنداتی پلیس امنیت اخلاقی را بابت مرگ خانم «مهسا امینی» مسئول خوانده بود.
کشورهای اروپایی هم این روزها نه تنها اقدام به صدور بیانیه‌های مداخله‌جویانه درباره اغتشاشات اخیر به نام مردم ایران و در حمایت از اغتشاشگران کرده‌اند، بلکه قطعنامه هم صادر کرده و به دنبال اعمال تحریم نیز هستند. کارشناسان می‌گویند آمریکا و کشورهای اروپایی در شرایطی که در برابر دست برتر ایران در مذاکرات رفع تحریم‌های وین چاره‌ای پیش‌رو نمی‌بینند قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی و دعوت به آشوب در ایران یک اهرم فشار برای خودشان دست و پا کنند. جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین به ویژه به دلیل آنکه تحریم‌ها در هدف آشکار کشورهای غربی برای ایجاد شکاف عظیم میان ملت و حکومت و ایجاد جریان‌های قدرتمند براندازی شکست خورده‌اند دست برتر را در اختیار دارد.
این کشورها روی هر قلدر و مستکبری را سفید کرده‌اند، چرا که علنا به دیگر کشورهای جهان تسلیحات نظامی می‌فروشند، تولیدات هسته‌ای دارند، آلودگی‌های زیست‌محیطی را در سطح جهان پراکنده‌اند، کشورها را به جان هم می‌اندازند و با خرج مبالغ هنگفت آنها را وارد کشتار عظیم انسان‌ها و کودکان و زنان بیگناه می‌کنند تا از این رهگذار عایدی برای بقای خود حاصل کنند. کارهایی که هر کدام از آنها برای دیگر کشورها ممنوع و قوانین صادر کرده‌اند ولی خود علنا با قلدری تمام به انجام آنها می‌پردازند.
کشتار نژادها و رنگین‌پوستان آمریکایی توسط پلیس این کشور با چند فیلم و سریال هالیوودی از اذهان عمومی جهان بایکوت می‌شود. در فرانسه و آلمان اندک اعتراضی در طول روزهای هفته و کاری به ضدوخورد و یک سرکوب تمام‌عیار ختم می‌شود. آنها برای اعتراض به حق مردم خود شرایط برگزاری در روزهای تعطیل آخر هفته، مکانی مشخص و بدون شعار فقط با نوشتار بر روی پلاکارد آنهم شعارهایی غیرهنجارشکن را تدارک می‌بینند اما با پررویی نجومی خواستار برخورد با دولت‌هایی هستند که پلیس با آشوب‌گران و مخلان امنیتی که هنجارها و زندگی اقتصادی مردم را مختل کرده اند، برخورد کرده است.
