کام آمریکا در عمان تلخ شد

«این پیروزی بزرگ هرچند به لحاظ جغرافیا و وسعت مکان بسیار محدود و کوچک بود، اما از نظرگاه شعاع تحقیر دشمن، بسیار گسترده عمل کرد».
*سرلشکر حسین سلامی*

 به گزارش سراج24 فارس؛ الهه زارع، مسئول مطالبه گری و گفتمان سازی خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز: تیرماه سال جاری محموله نفت کشی حامل یک و نیم میلیون بشکه نفت جمهوری اسلامی در ساحل جنوبی دریای عمان بین دو نفت کش سبک تر تقسیم شد که هر نفت کش به صورت تقریبی حامل 700 هزار بشکه نفتی می شد. در ازای خرید نفت قرار بر این شد که اشخاص و افراد خریدار هزینه ای پرداخت کنند. با توجه به روایت های متنوعی که از این ماجرا وجود دارد در این زمان ایالات متحده آمریکا وارد عرصه خرید و فروش این نفت کش می شوند و دخالت می کنند که طرف های خریدار بدون پرداخت هیچ هزینه ای محموله ها را به مقصد خود رسانند.

 نفت کش اول با ورود به موقع نیروهای جمهوری اسلامی ایران توقیف می شود اما نفت کش دوم به دلیل خاموش کردن سیستم راداری خود از دسترس نیروهای ایران تا آبان ماه سال جاری خارج شده تا زمانی که در حوالی دریای زرد شناسایی و با استفاده از شگردهای اطلاعاتی به دریای عمان کشانده می شود. (این نفت کش متعلق به یک شرکت در ویتنام بود) نفت کش ویتنامی از ایالات متحده آمریکا درخواست کمک کرده و در دومرحله 5 فروند ناوگان آمریکایی به خلیج فارس اعزام می شود. به ادعای خود ایالات متحده آمریکا، این ناوگان ها فقط برای نظارت بر نیروی دریایی ایران در فاصله تقریبی 30متری از نیروهای ایرانی قرار داشتند. اما این ادعا مبهم است به جهت اینکه عمل نظارت از فاصله دورتر و به وسیله پهبادها هم امکان پذیر بود. از طرفی دیگر با توجه به این مسافت کوتاه این سوال پیش می آید که چرا علیه نیروهای ایرانی عملکردی نداشتند؟

 در فضای جنگ رسانه ای نیز هر خبرگزاری در داخل و خارج یک رویکردی را نسبت به این رویداد پیش گرفتند. اما تا مدتی خبری از صحبت در این مورد در رسانه های آمریکایی نبود. پس از انتشار هم به تکذیب کردن و دروغ پنداشتن ادعای ایران در زمینه توقیف نفت کش ویتنامی پرداختند. ذکر این نکته هم ضروری است که هنوز ابعاد مختلف این رویداد منتشر نشده است.

 در فضای سیاسی و حقوقی مسئله ای به نام استراتژی بازدارندگی وجود دارد که یکی از اشکال به کارگیری زور در عرصه بین المللی است. این استراتژی حالت بازدارنده دارد. به این صورت که کشور مقابل را از انجام کاری بازمی دارد و از طرفی اقتدار و قدرت خود را به رخ کشور مقابل می رساند. این استراتژی در مباحث حقوق دریایی از اهمیت بالایی برخوردار است. نمونه بارز این استراتژی در بمب باران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی قابل مشاهده است.

 در روابط  بین الملل از استراتژی بازدارندگی به عنوان صلح مسلح یاد شده است. صلح با مذاکره به دست نمی آید. مذاکره میل به گرفتن امتیاز را از طرف مقابل فراهم می کند. به عنوان مثال هیتلر از دولت انگلستان بر سر میز مذاکره امیتازات فراوانی گرفت با این وجود باز هم جنگ جهانی اول را راه اندازی کرد.

 در مسئله توقیف نفت کش ویتنامی، ایران نیز از همین استراتژی استفاده کرد و با این حرکت قدرت و اقتدار خود را زمینه قدرت دریایی به کشورهای غربی به خصوص ایالات متحده آمریکا نشان داد. جمله ای از یک تحلیلگر صهیونیست تاییدی بر این صحبت است که ایران قدرت دریایی بالایی دارد: (ایرانی ها توان مقابله با نیروی دریایی آمریکا را دارند).

 به عنوان سخن آخر این توقیف را می توان به سیاست خارجی ایران گره زد و به صورت غیر مستقیم به برجام مرتبط کرد. رسانه تحلیلی فرانس 24 (رسانه رسمی فرانسوی) بیان داشته است که با این اتفاق ایران دست پر است و با قدرت وارد می شوند. در جای دیگر علی باقری، مذاکره کننده و دیپلمات ایرانی، ادعا نموده که: (ما برای مذاکرات هسته ای به وین نمی رویم. مذاکرات هسته ای سال 95 تمام شده است. ما برای بحث در مورد خروج آمریکا از برجام و پیامدهای آن به مذاکره می رویم). ایران از این مسئله به عنوان امتیازگیری استفاده خواهد کرد. هرچند ایالات متحده آمریکا شرایط ایران را نخواهند پذیرفت.

 رهبر ایران سه شرط را بیان داشتند:
 1.تمامی تحریم ها لغو شود.
2.راستی آزمایی صورت گیرد که تحریم ها لغو شده است.
3.در این مرحله ایران و آمریکا می توانند به برجام برگردند.

 ایالات متحده آمریکا از تحریم ها به عنوان مهم ترین یا شاید تنها اهرم فشار بر ایران استفاده می کند در نتیجه نمی پذیرد که تحریم ها را به صورت تام و تمام بردارد. باید منتظر ماند تا نتیجه مذاکرات ایران را در دولت سیزدهم، دولت آقای رئیسی مشاهد کرد زیرا دیدگاه ها متفاوت است و اینکه کدام نظر به حقیقت بپیوندد مشخص نیست.

اخبار مرتبط

0 نظر

ارسال نظر

capcha