پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس از فهرست امید، یکی از جنجالیترین نمایندگان فهرست جنجالی امید است که در بیش از دو سالی که از عمر مجلس دهم می گذرد، بارها در سخنان خود ساختارشکنی کرده و به بهانه های مختلف عرفها و ارزشهای پذیرفته شده در جهان-زیست جمهوری اسلامی را زیر سوال برده است.
او در ۱۳ شهریور سال جاری، در نطق سالیانه خود در مجلس، درست در زمانی که به واسطه التهابات شدید اقتصادی، مطالبات همه ارکان نظام و سطح جامعه ساماندهی به اقتصاد کشور بود، با مطرح کردن خواستههایی چون «رفع حصر»، «آزادی مطبوعات»، «نظارت استصوابی» و...تلاش کرد اذهان را از مطالبات اصلی منحرف کند، بگذریم از این که در همین نطق، همصدا با تبیلغات دشمنان ایران و ضدانقلاب، ارکان مختلف نظام را مورد هجوم قرار داد.
شاهکار جدید خانم سلحشوری اما روز ۱۰ آذر در همایش موسوم به «پوشش بانوان ایرانی پس از انلاب» در دانشکده ادبیات دانشگاه بهشتی رخ داد.
او در این همایش، حجاب را از مباحث پر چالش بعد از انقلاب عنوان کرد و گفت:
"خصوصا بحث حجاب اجباری از موضوعاتی است که مطرح میشود. تا قبل از سال ۶۲ حجاب اجباری وجود نداشت اما بعد از آن این مسئله به وجود آمد. اوایل انقلاب اعتراضاتی به حجاب اجباری بود. موضوعاتی از این دست مطرح شدند."
سلحشوری با اشاره به سابقه تحصیل و زندگی خود در هند اضافه کرد:
من ۱۰ سال در هند زندگی کردم. در آنجا چادر و مقنعه چانهدار به سر میکردم، اما به نظرم واقعا نیاز است نگرش جدیدی را حاکم کنیم. این نحوه پوشش برای خود من آسیبزا بود.
اما نکته بسیار قابل تامل و حیرتآور، ادعایی بود که این نماینده اصلاحطلب مطرح کرد:
"همین که من گردنم را عمل کردم و دستم سالهاست درد میکند ثمره سالها پوشیدن چادر بود."
و سپس حرف آخر خود را زد:
" ما باید نوع حجابی را تعریف کنیم که در ابتدا آسیب زننده نباشد."
پیش از هر چیز می توان این سوال را که بسیاری از کاربران فضای مجازی هم در واکنش به این اظهارات عجیب مطرح کردند، دوباره از ایشان پرسید که چرا اگر حجاب اسلامی را «آسیبزا» می دانند، خودشان اصولا چادر به سر می کنند؟ بحث اعتقاد است یا اجبار؟ اگر اعتقاد به حجاب دارند، این ادعاهای خنده دار که چادر نهایتا «۳۰۰ گرمی» موجب آسیب به گردن ایشان شده، از کجا می آید و چرا آن را «آسیبزا» می دانند؟ اگر از سر اجبار است، چه نوع «اجباری»؟ چه کسی ایشان را وادار به پوشیدن چادر کرده است؟ آیا اقوام و خویشان ایشان این پوشش را به اجبار بر ایشان تحمیل کردهاند؟ اگر پاسخ مثبت است، باید گفت بسیار جای تاسف دارد که خانمی که تا جایگاه نمایندگی مجلس رسیده، نمی تواند از حق انتخاب پوشش در برابر خویشان دفاع کند. یا شاید پوشیدن چادر منافعی برای ایشان در بر دارد. آیا سر کردن چادر توسط خانمی که این چنین با حجاب برتر مشکل و مساله دارد، یک دستور «تشکیلاتی» است؟ کدام تشکیلات ایشان را به پوشیدن چادر وا داشته است؟
اگر خانم سلحشوری مدعی شود که عرف و قواعد مجلس ایشان را مجبور به پوشیدن چادر کرده، کذب محض است، چرا که مجلس شورای اسلامی سابقه نمایندگان زنی را هم دارد که با پوشش مانتو و روسری رفت و آمد می کردند (بارزترین آنها خانم الهه کولایی در مجلس ششم بود).
در اینجا این سوال جدی مطرح می شود که چرا اصولا آن دسته از زنان اصلاح طلب که از قضاء چادری هستند، گاه و بیگاه مواضع بعضا تند علیه «چادر» می گیرند؟ چرا امثال شهیندخت مولاوردی و سلحشوری و فائزه هاشمی و خواهران اشراقی هر از چندی چالشی علیه «حجاب» مطرح می کنند؟ نعیمه اشراقی، در سال ۹۱ در مصاحبهای با سایت جماران گفته بود که " استفاده از چادر برای کسی که فعالیت اجتماعی میکند، پوشش سخت و نامناسبی است زیرا عملا یک دست را از او گرفته است!"
نعیمه اشراقی
سوال بسیار مهمی که مطرح می شود این که آیا واقعا کسی از فائزه هاشمی و سلحشوری و نعیمه اشراقی انتظار دارد که «چادر» به سر کنند(با توجه به افکار شناخته شده آنها درباره حجاب)؟ آیا حق نداریم که این ظن را گوشه ذهن داشته باشیم که «چادر به سر کردن و طعن چادر گفتن» یک برنامه و طرح حسابشده و هماهنگ است؟ یعنی افرادی در اتاق فکرهایی، نشسته و به این نتیجه رسیده باشند که تبلیغ علیه حجاب از زبان یک خانم «چادری» بسیار تاثیرگذارتر خواهد بود؟ منظور از این افراد، همان کسانی هستند که در سالهای اخیر، در بخشهای مختلف جمهوری اسلامی، به ویژه دستگاههای سیاستگذار فرهنگی نفوذ کردهاند و به صورت خزنده و چراغ خاموش در حال اجرای اسناد دیکته شده از قبیل «۲۰۳۰» هستند و هدف نهایی آنها «ایدئولوژی زدایی» از پیکره جامعه است.
این موضع خانم سلحشوری(که او را انتخاب مناسبی برای بیان مقاصد برگزارکنندگان همایش دانشگاه بهشتی کرده) اصلا تازه نیست، چرا که اولین جنجال و حاشیهای که این نماینده پرحاشیه ایجاد کرد، از قضاء در مصاحبهای با یک خبرنگار خارجی که در اسفند ۹۴، اندکی بعد از انتخابات مجلس دهم از او منتشر شد، تلویحا از مخالفتش با «حجاب اجباری» گفت و در اشاره به نمایندگان زن اصولگرای مجلس نهم، افزود که آنها زن نبودند و «ضدزن» بودند و فقط جنسیتشان «مونث» بود! او در جمله آخر مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگار غربی گفت که "روزی حجاب اختیاری خواهد شد و این بخشی از پیشرفت و توسعه است."
گرچه سلحشوری، در همان زمان که هنوز کار خود را به عنوان نماینده شروع نکرده بود، تحت فشار انتقادات و واکنشها، مدعی تقطیع گزینشی مصاحبه شد و درنهایت بابت سوءبرداشتهای انجام شده از سخنانش یک «عذرخواهی» تاکتیکی هم انجام داد، اما این سخنان اخیر نشان داد که او نه تنها به آن حرفها باورمند است که اصلا بحث پیش بردن پروژه «حجاب اختیاری» را به عنوان یک سرفصل مهم کاری برای خود تعریف شده می بیند.
0 نظر