گروه فرهنگی سراج24: سال 1392 بود که خانه طراحان انقلاب اسلامی از جدیدترین پوسترش در سطح شهر رونمایی کرد. پوستر «صداقت آمریکایی» در بسیاری از معبرهای مهم شهرهای بزرگ و روی بیلبوردها نصب شد. این اتفاق نه فقط در تهران که در چند شهر بزرگ دیگر هم افتاد.
این پوستر چند سال پیشتر طراحی شده بود اما انتشار آن مصادف شد با آغاز دور جدید مذاکرات هسته ای. چند ماهی بیشتر از روی کار آمدن دولت یازدهم و انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران نگذشته بود که مذاکرات دور جدید آغاز شد. دولت روی کار آمده یکی از اهداف مهم و اساسی خودش را در سیاست خارجه قرار داد و تلاشش را برای پایان دادن به پرونده مذاکرات هسته ای آغاز کرد.
در این میان برخی انتشار گسترده این بیلبرد ها را خلاف سیاست های دولت جدید می دانستند و ادعا کردند که بدبینی به آمریکا آن هم در دوران تازه پذیرفته نیست. با فشارهای بی سابقه برخی صاحب نظران و منتقدان، پوسترهای«صداقت آمریکایی» از تابلوهای سطح شهر پایین کشیده شد. واکنش دولتی ها هم به این پوستر نشان از این داشت که فعلا فصل خوش بینی به آن سوی میز مذاکره است.
در همان ایام بود که روزهای سخت برای توجیه حتی شعار «مرگ بر آمریکا» هم شروع شد. روزهای سخت با نقل خاطره‌هایی غیر واقعی از امام برای حذف این شعار. کار خوش بینی به شیطان بزرگ به اینجا رسیده بود. هرچند رهبر انقلاب در همان ابتدا تکلیف همه چیز را روشن کردند و گفتند که این مذاکره و این فرصت، تبدیل به تجربه ای برای ملت ایران می شود.
در چند روز گذشته پیش بینی درباره متن سخنرانی ترامپ رئیس جمهور پسابرجامی آمریکا نقل همه جلسه ها و دیدارهای رسمی غیر رسمی، خانوادگی و غیر فامیلی و حتی نقل تاکسی‌های بین شهری بود. همه منتظر بودند تا ببینند تکلیف ایران و آمریکا در دوران تازه چه خواهد شد؟ بالاخره ترامپ حرف‌هایش را زد و پایبندی ایران به برجام را تایید نکرد. بعلاوه او ملت ایران را ملتی تروریست خطاب کرد و خلیج فارس را هم با نام جعلی آن خطاب کرد. این ماجرا همه چیز را به نفع وحدت ملی علیه آمریکا تقویت کرد. حالا امروز دوباره همه ملت ایران نه تنها «صداقت آمریکایی» را خدشه پذیر و آمریکا را غیر متعهد می‌دانند که دوباره اعتقادی راسخ به «مرگ بر آمریکا» شعار قدیمی‌مان پیدا کرده اند.
امروز همه پای مقابله با آمریکا ایستاده اند. دیگر اوضاع برای جامعه روشنفکر نماهای طرفدار «اخلاق» و «تعهد» غربِ دست نایافتنی هم تغییر کرده است. امروز آن کسی که در قهوه خانه جنوب تهران قلیان می کشد با روشنفکر و روشنفکرنمایی که گوشه کافه ای در نیاوران تهران پیپ می‌کشد بر سر «مرگ بر آمریکا» هم نظرند.
این حجم از هزینه و آزمون خطا بر سر اتفاقی اثبات شده و کاملا قابل پیش بینی تنها یک فایده داشت و آنهم این بود که ملت ایران دوباره تجربه کرد و دوباره آمریکا را شناخت.
