به گزارش«
سراج24» ، محمود احمدینژاد عصر روز چهارشنبه در مراسم بزرگداشت امیرکبیر با ابراز خرسندی از حضور در مراسمی که به نام «قهرمان بزرگ ملت ایران؛ امیرکبیر برپا شده است» و با بیان اینکه «امیرکبیر برای ملت ایران چهرهای آشناست» اظهار کرد: اگر بخواهیم بحث امیرکبیر را به درستی بشناسیم، باید نگاهی ولو کوتاه به تاریخ این سرزمین داشته باشیم.
وی با اشاره به موقعیت ایران در طول تاریخ گفت: ملت ایران جزو پرافتخارترین ملتهای عالم است، ملت ایران همواره ملتی خداجو، یگانهپرست، عدالتخواه و مهربان بوده است. ملتی هنرمند، زیبادوست، کمالآفرین و کمالجو.
وی یادآور شد: در یک دوره طولانی از تاریخ فقط ملت ایران بوده و امروز اگر نام و نقش ملت ایران و تمدنآفرینی و فرهنگسازی آن از ذخیره تمدن و فرهنگ جهان برداریم، چیز قابل ملاحظهای از آن باقی نمیماند.
رییسجمهور با تاکید بر اینکه «به لحاظ انسانی ملت ایران، یگانه تاریخ است و در هر عرصهای؛ از جمله در تربیت دانشمندان، هنرمندان ، قهرمانان در ساختوساز شهرها، معماری، شیوه زندگی در اوج بوده است» اظهار کرد: ملت ایران بارها و بارها اوج قلهها را فتح کرده و به لحاظ طبیعت، سرزمین ایران، سرزمینی منحصربهفرد است. همه ذخایر، معادن و زیباییهای طبیعی مورد نیاز یک ملت برای ساختن یک زندگی سعادتمند در این سرزمین وجود دارد و در واقع سرزمین ایران سرزمینی پربرکت، پرنعمت و پرآوازه است و وقتی همه خوبیها دور هم جمع میشوند، دشمنیها شکل میگیرد. در طول تاریخ ملت ایران با دشمنیهای زیادی مواجه بوده است؛ کسانی که تصور میکردند در صورت اشغال ایران تمام خوبیها و ارزشهای این ملت به آنها منتقل میشود.
وی ادامه داد: در طول بیش از 7 هزار سال تمدن و فرهنگ ایران، بزرگی و عظمت ملت ایران از یک سو مورد حسادت و از سوی دیگر مورد طمع بدخواهان و دشمنان بوده است و در واقع میتوان گفت پرفراز و نشیبترین تاریخ یک ملت متعلق به ملت ایران است.
وی با بیان اینکه «همواره دو عامل موجب عزت، سرافرازی و تداوم حرکت کمالی ملت ایران بوده است» ادامه داد: عامل اول؛ روح جمعی ملت ایران و حضور ملت ایران در صحنههای تصمیمگیری و اداره و پیشبرد کشور بوده است. در هر مقطع تاریخی که روح جمعی ملت ایران شکل گرفته و اراده ملی ایجاد شده، اعتماد به نفس ملت ایران در اوج قرار گرفته و ملت با احساس عزت، اداره کشور و پیشبرد آن را به دست گرفته، آنجا نقطه اوج و درخشش ملت ایران است ولی هرگاه روح جمعی ملت ایران به خاموشی گراییده است و اعتمادبهنفس ملی و عزت آن خدشهدار شده است، آنجا مقطع فرود و حضیض ملت ایران بوده است.
رییسجمهور عامل دوم را عبارت از حاکمان و مدیر صالح عنوان کرد و گفت: هرگاه مدیران صالح از متن مردم برآمدهاند و به توانمندیهای ملت اعتماد داشتهاند، به موجودیت عظیم ملت ایران باورمند بودهاند، فرصتهای متعالی برای این ملت و باطبع آن برای بشریت فراهم شده است و هرگاه یکی از این دو عامل دچار تزلزل شده است، مصیبتها آغاز شده است.
وی تاکید کرد: بدخواهان و دشمنان ملت ایران همیشه این دو عامل را هدف قرار گرفتهاند و چندین بار ایران برای اینکه حاکمیت ملت ایران از آنها گرفته شود، اشغال شد. از سوی دشمنان طراحیهای تاریخی برای تحقیر ملت ایران شد و آنها سعی کردند که ملت ایران را از صحنه بیرون کنند، اعتماد به نفس و عزت ملت ایران را بگیرند.
وی گفت: وجود دشمنان خارجی از یک سو و حضور انسانهای ناصالح و به لحاظ شخصیتی تحقیر شده در مراکز قدرت این سرزمین دو عامل افول و حضیض ملت ایران در دورههای گوناگون بوده است.
احمدینژاد افزود: مقاطعی در تاریخ این مملکت وجود داشته که مردم در صحنه نبودهاند. روح جمعی به ضعف گراییده است ولی قهرمانان شجاع این سرزمین، کاروان ملت ایران را به سمت قلهها هدایت کردهاند و در برابر دشمنیها و هجمهها ایستادهاند و ملت را پیروز کردهاند. در مقاطعی نیز بوده است که حاکمان ناصالح در مراکز قدرت قرار داشتند و شایستگی لازم را برای نمایندگی ملت ایران نداشتند اما ملت هوشیار در صحنه بوده است، روح جمعی ملت ایران بیدار بوده و در این مقاطع هم دشمنان نتوانستهاند کار چندانی را بکنند.
وی گفت: تلخترین مقاطع تاریخ ایران زمانی است که ملت صحنه را ترک کرده است، روح جمعی ملت ایران ضعیف شده است. به ملت ایران فقر تحمیل شده است و حاکمان ناسالم بر مراکز قدرت قرار داشتند. در این مقاطع هم قهرمانان ملت به پا خواستهاند، ستارههایی طلوع کردهاند، ولی به خاطر وجود و طراحیهای دشمنان خارجی و داخلی و بعضا همراهی این دو، این ستارگان نیز به خاموشی گراییده شدهاند و یکی از این مقاطع دورانی است که شهید امیرکبیر به پا خواست.
وی به وضعیت کشور در زمان امیرکبیر اشاره کرد و یادآور شد: در آن دوران ایران به خاطر دو جنگ پی در پی شکستهای گستردهای را متحمل شده بود، بخشهایی از ایران جدا شده بود، وضعیت اقتصادی نابسامان و شرایط روحی ملت ایران شکننده بود، بیگانگان بر مقدرات کشور حاکم شده بودند و سردمداران حکومت برای دفاع از خود و جلو بردن کارهای خود به پرچم بیگانگان متکی بودند، سرحداد در هم ریخته و بیگانگان در ایران حکومت میکردند و ملت مظلوم ایران در خارج از صحنه حضور داشتند؛ سران حکومت در برابر ملت مستبد، دیکتاتور و خشن بودند و در برابر اجنبی تسلیم و در واقع بیکفایتترین مردان تاریخ در این کشور حاکم شده بودند. از سوی دیگر بخش وسیعی از دنیا در حال پیشرفتهای علمی و صنعتی بود. در چنین شرایطی یک مرد برخاست و آن میرزاتقیخان امیرکبیر بود. امیرکبیر در آن مقطع کار سختی در پیش داشت. چون باید در چندین جبهه میجنگید.
ادامه دارد ...