به گزارش «سراج24»، نخستین نشست تخصصی «ده روز با عکاسان ایران» روز سهشنبه پنجم آذرماه 1392 با حضور آزاده اخلاقی، مجید دوخته چیزاده و ابراهیم حقیقی در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای نخستین نشست «ده روز با عکاسان ایران» سیفالله صمدیان، دبیر این رویداد مهم عکاسی با یادی از مرتضی ممیز گفت: امسال به واسطه صادر شدن پروانه فعالیت انجمن عکاسان از سوی وزارت کشور، تصمیم گرفتیم که دومین دوره پروژه «ده روز با عکاسان ایران» را به نمایش 21 پروژه عکاسی اختصاص بدهیم.
او با بیان این مطلب که پروژه عکاسی، شاهبیت غزل عکاسی است گفت: در میان تمام فعالیتهای که یک عکاس انجام میدهد، پروژه از اهمیت ویژهای برخوردار است. البته برخی پروژه عکاسی را با مجموعه عکس اشتباه میگیرند؛ باید بگویم که مجموعه عکس را در طول چند سال میتوان به انجام رساند، اما پروژه چنین ویژگیای ندارد و برای کامل شدن به سالها زمان احتیاج داریم و پروژههایی را که در این دوره به نمایش گذاشتیم به دلیل مشکلات مالی انجمن از میان پروژههای کامل شده عکاسان انتخاب کردیم.
در ادامه فیلم مستندی که صمدیان از روز خاکسپاری مرتضی ممیز ساخته بود پخش شد.
ابراهیم حقیقی در ابتدای سخنانش از برگزارکنندگان این نشستها تقدیر کرد و با یادی از مرتضی ممیز گفت: با رفتن ممیز یک سایه از روی سر اهالی فرهنگ و هنر ایران کم شد و هیچ کس نمیتواند جای خالی او را پر کند و ممیز از جمله کسانی است که هرگز نمیمیرد و آموزههای او همچنان ادامه دارد.
آزاده اخلاقی در این نشست درباره پروژه عکاسی چیدمانی مرگهای معروف تاریخ معاصر ایران گفت: این مجموعه عکاسی صحنه است و در آن من سعی کردهام که تعدادی از مرگهای تاریخ معاصر ایران را از سال 1288 تا 1377 بازسازی و به تصویر بکشم. ویژگی مشترک تمام این مرگها این است که هیچ عکس و سندی از آنها موجود نبوده است و من براساس کتابها و اسناد تاریخی آن زمان و گفت وگوهای شفاهی سعی کردم که صحنه این مرگها را بسازم و سپس عکاسی کنم.
اخلاقی درباره چگونگی شکلگیری این پروژه گفت: این پروژه از ایدهپردازی تا اجرا چهار سال طول کشید و سه سال نخست بدون این که حامی مالی داشته باشم ،کارهای پژوهشی پروژه را انجام دادم و پس از این که احسان رسولاف حامی مالی پروژه شد یک سال اجرای ایدهام طول کشید.
او افزود: چون خودم هم برای اجرای این ایده تجربه کافی نداشتم، در ابتدا روند پیش بردن پروژه کند بود اما به مرور سرعت گرفت. یکی از مشکلات ما پیدا کردن لوکشین بود که به دلیل اینکه نمیخواستیم فضاهای این صحنهها تکراری شود تصمیم گرفتیم که از لوکیشینهایی که پیش از این در فیلم سینمایی از آنها بهره گرفته شده استقاده نکنیم و در برخی موارد لوکیشنها ساخته شدهاند. همچنین لباسهای افراد را نیز تا جایی که توانستیم از آرشیو مادربزرگ، پدربزرگها و شهرک سینمایی تهیه کردیم و برخی از لباسها هم برای این عکسها دوخته شدهاند.
اخلاقی درباره چگونگی انتخاب بازیگرها گفت: با توجه به این که بودجهای برای پرداخت به بازیگرها نداشتیم، دستیارم خانم مستوفی با فراخوانهایی که در فیسبوک منتشر میکرد توانست این افراد را برای این پروژه جذب کند.
او درباره نورپردازی این عکسها گفت: تنها برای دو عکس از این مجموعه نورپردازی کردیم و تا جایی که امکان داشت سعی کردیم که از نور طبیعی و روز استفاده کنیم. همچنین چون نتوانستیم فتوشاپ کار حرفهای پیدا کنیم؛ بر روی عکسها کمتر در این زمینه کار شده است. همچنین چون امکان کار بیرون از تهران را نداشتیم؛ مجبور بودیم که کل مجموعه را در تهران عکاسی کنیم. .
اخلاقی همچنین درباره سه مرگ مشکوک صمد بهرنگی، علی شریعتی و تختی گفت: با توجه به این که همواره در تاریخ ما نسبت به فعالیتهای ساواک مشکوک بودند، حتی اگر این افراد هم به مرگ طبیعی مرده باشند، مرگ آنها پای ساواک نوشته شده است و متاسفانه هیچ سندی هم از مرگ آنها موجود نیست و کسانی چون همسر تختی نیز تاکنون سکوت کرده و حرف نزدهاند، تا گره کور این ماجرا باز نشود.
ابراهیم حقیقی در ادامه این نشست با بیان این مطلب که در تاریخ عکاسی ایران هیچ سندی از دهههای دور نداریم و تنها اسناد موجود و به جا مانده مربوط به عکسها و فیلمهای شاه و فرح و چهرههای قدرتمند سیاسی است، گفت: اگر امروز کسی بخواهد حمام و بازاری که در فیلم قیصر وجود دارد را بازسازی کند تنها سند موجود همین فیلم است.
در ادامه مجید دوختهچیزاده با به نمایش گذاشتن تعدادی از عکسهای مجموعه «چندگانگی» به پرسشهای ابراهیم حقیقی درباره این مجموعه پاسخ گفت.
دوختهچیزاده درباره پروژه «چندگانگی» گفت: من در این پروژه سعی کردم که آدمها، فضاها و اشیاء را در موقیعتهای مکانی و زمانی مختلف در کنار هم بگذارم و درنهایت به بیان جدیدی برسم. مجموعه «چندگانگی» محصول جدیدی از چندین پروژه است که من در طول سفرهایم آنها را عکاسی کردهام و دو سال پیش در دفتر کارم تعدادی از این عکسها را با هم مونتاژ کردم و به ایده جدیدم رسیدم و فتومونتاژ آنقدر برای من جذابیت داشت که تصمیم گرفتم که تمرکز کارم را بر روی این کار بگذارم.
به گفته این عکاس پیشکسوت؛ با این که فتومونتاژ در تاریخ عکاسی از قدمت بالایی برخوردار است، اما او تا پیش از مجموعه «چندگانگی»، هیچ اعتقادی به این شیوه عکاسی نداشته است و در هنگام اجرای این پروژه، به تکنیک فتومونتاژ علاقهمند شده و تصمیم گرفته مسیر عکاسی خود را تغییر دهد.
او درباره پروژه «چندگانگی» گفت: این پروژه دربرگیرنده 18 عکس است که تنها دو عکس این مجموعه بازیگر دارد و باقی عکسها را براساس عکسهای مختلفی که در سفرها گرفتهام ساختهام.
دوختهچیزاده با بیان این مطلب که فتومونتاژ یک بیان تصویری جدید برای او به شمار میرود که توانسته ذهنیت او را نسبت به عکاسی تغییر دهد گفت: قصد دارم که این شیوه عکاسی را دنبال کنم و این مجموعه همچنان ادامه خواهد داشت.
ابراهیم حقیقی در ادامه نشست گفت: تطابق دادن تصاویر مختلف در کنار هم در نقاشی، ریشه در سورئالیسم دارد و معروفترین نقاش سورئالیست دالی و رنه مگریت عناصر تصاویری مختلفی را در کنار هم میگذارند که اصلا باورپذیر نیستند. مثلا شانهای را در تصویر چنان بزرگ میکنند و آنرا بر روی تختخواب در حالت خوابیده قرار میدهند و یا پنجرهای شکسته را به حالت پرنده در میآورند و یا ماه و ستارگان را به داخل خانه میآورند.
به گفته ابراهیم حقیقی؛ سینما، عکاسی و گرافیک قدمتی 150 ساله دارند و در عصر حاضر ابزارها تعریف این هنرها را دگرگون کرده است. مثلا امروزه با عکسهایی روبرو میشویم که همه اتفاقات آن در صفحه مانیتور رخ داده است و حتی با دوربین برای گرفتن آن شاتری زده نشده است. امروزه حتی آثار نقاشی بسیاری با این شیوه خلق شدهاند. در نهایت پرینت گرفته شدهاند و یا بر روی کاغذ کم وزن چاپ شدهاند.
او با اشاره به کتاب «واقیعت رمان» نوشته یوسا گفت: یوسا در این کتاب روایت میکند کتابی که نوشته است چگونه برآمده و نتیجه تجربه گذشتهاش است و میگوید هیچ چیزی به نام واقیعت محض وجود ندارد. امروزه اگر همزمان دو عکاس مستند در یک مکان و یک زمان واحد صحنهای را عکاسی کنند هیچ کدام از این عکسها نمیتوانند واقعیت محض باشند چرا که واقیعت محض در لحظه میمیرد. همانطور که واقیعت اکنون من با واقیعت گذشته من فرق دارد.
به گفته حقیقی همیشه در طول تاریخ ابزارها مهم هستند و باعث دگرگونیهای بسیاری شدهاند.
در ادامه این نشست ابراهیم حقیقی با مجموعه عکسهای «طبیعت بیجان» به پرسشهای ساعد نیکذات پیرامون این مجموعه پاسخ گفت.
او درباره چگونگی شکلگیری این ایده گفت: این ایده پس از وقایعی که در سال 1388 رقم خورد و تصاویر مختلفی که از صحنههای مرگی که هر روز از طریق رسانهها از جای جای جهان با آن مواجه میشویم به ذهنم خطور کرد و ذهنینتی بود که از آن نمی توانستم بگریزم، برای همین تصمیم گرفتم که آنرا در قالب مجموعه «طبیعت بیجان» به تصویر بکشم.
وی افزود: برای عکاسی این مجموعه نقاشیهای تمام نقاشانی که به این شیوه کار میکنند را بررسی و سعی کردم اسنادی بیابم که چگونه این نقاشان در این آثارشان نورپردازی میکنند . همچنین نقاشانی که طبیعت بیجان میکشند در آثارشان به عناصری چون تورهای تزئینی، پر، فلز، شیشه و عناصر دیگری نیز توجه دارند و بیشتر این نقاشیها روایت مضمونی دارند.
از قرن 15 به این سو نقاشانی که به شیوه طبیعت بیجان کار میکنند در نقاشیهایشان به موضوع شکار به شکل جدی پرداختهاند و مخاطب اینگونه نقاشیها، دوکها بودند که این آثار را بر روی دیوارهای قصرهای مجلل خود میآویختند. مثلا روایتی وجود دارد که ظلالسلطان، آنقدر به شکار گوزن رفته بوده و سر بریده و خشکشده گوزن بر دیوار اتاقش نصب کرده بوده که جای خالی نمانده بوده است.
حقیقی ادامه داد: برای عکاسی این مجموعه پس از این که تمام عناصر موجود را گردآوری کردم، آنها را در استودیو مقابل نور قرار دادم و پس از نورپردازی به شیوه نقاشانی که طبیعت بیجان میکشیدند، شروع به عکاسی کردم.
دیوارهایی که در پسزمینه این عکسها به چشم میخورند واقعی نیستند و برای ساختن این دیوارها از عکسهایی که پیش از این گرفته بودم استفاده کردم. این عکسها را در قطعهای بزرگ چاپ کردم و در بکگراند فضایی که ساخته بودم قرار دادم و شروع به عکاسی کردم.
او افزود: برای اینکه به این عکسها هویت امروزی نیز بدهم از برخی وسائل شخصی خودم چون عکس، شناسنامه و یا کارت شناسایی استفاده کردم.
این گرافیست پیشکسوت در پایان صحبتهایش درباره مخاطب عکسهای «طبیعت بیجان» گفت: با توجه به خشونتی که در این مجموعه موج میزند، این مجموعه را برای فرو کاستن دغدغههای ذهنی خودم خلق کردم و این عکسها در بحث خرید آثار هنری نمیتوانند حتی نظر مخاطب خاص را نیز جلب کنند؛ اما یک هنرمند باید با خلق اثر نسبت به موضوعی که ذهناش را مشغول به خود کرده واکنش نشان دهد.