به گزارش سراج24، سیاست دولت‌های آمریکا بعد از انقلاب اسلامی مبتنی بر تغییر رفتار ایران در حوزه مسائل منطقه‌ای، حقوق بشر، تروریست و اقتصاد بوده است اما از سال 2016 که ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شد، سیاست مبتنی بر تغییر حکومت در ایران را پیش گرفت که این امر در چیدمان مقامات دولت آمریکا و کاخ سفید مشخص است.
مایک پامپئو وزیر امورخارجه آمریکا که قبلاً رئیس CIA بود، طرح‌های مختلفی جهت براندازی حکومت ایران به رئیس جمهوری ترامپ پیشنهاد داده بود. یا جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید که ارتباط نزدیکی با گروه منافقین دارد مواضع خود را درباره تغییر حکومت در ایران بیان نموده است.
در واقع اقدامات آمریکایی‌ها جهت خروج از برجام و تحریم‌های بانکی-اقتصادی که در دو سال گذشته علیه ایران اعمال کرده‌اند مقدمه‌ای برای اقدام نهایی آنها می‌باشد. تصور آمریکایی‌ها براساس دکترین جدید امنیت ملی خود، حضور در ایران را همچون حکومت پهلوی سدی در مقابل توسعه‌طلبی‌های نظامی روسیه و توسعه‌طلبی‌های اقتصادی چین می‌دانند. به همین جهت قرار گرفتن ایران در اردوگاه متحدین آمریکا در منطقه می‌تواند نسبت به رقابت‌های موجود بین آمریکا، روسیه، چین و هند در منطقه موثر واقع گردد.
به همین دلیل آمریکایی‌ها دو پروژه مهم نسبت به ایران را در دو سال گذشته در دست اقدام دارند:
محدودسازی ارتباطات مالی، تجاری، بانکی، بازرگانی حتی دیپلماتیک ایران با کشورهای منطقه و ممانعت از حصول درآمدهای نفتی ایران جهت فشار بر سیاست‌های نظامی و امنیتی در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و برخی از کشورهای آفریقایی.
استفاده از شبکه‌های منابع و عوامل خود در ایران جهت ایجاد نارضایتی و بزرگنمایی ضعف‌های حاکمیتی، تشکیل هسته‌های واکنش سریع در شهرها و محله‌ها جهت برپاکردن آشوب برای فشار بر دولت و استفاده تبلیغاتی در عرصه بین المللی جهت همراه ساختن متحدین جدید خود می‌باشد.
با توجه به انتخابات سال 2020 ریاست جمهوری آمریکا، ترامپ قصد دارد با دارا بودن برگ برنده ایران در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود و به همین جهت مسئله ایران برای دولت ترامپ یک موضوع مهم و استراتژیک می‌باشد. لذا بایستی منتظر اقدامات ترامپ علیه کشور باشیم که در این خصوص گزینه‌های مختلفی از سوی دولت ترامپ مطرح شده است که مهمترین آن پیشنهادات 12 گانه جهت شروع مذاکرات بود که از سوی جمهوری اسلامی ایران رد شد و این موضوع دقیقاً مسئله مذاکرات علنی بین دو کشور را منتفی ساخت.
همچنین اروپایی‌ها که برای حفظ برجام تلاش می کنند توان و ابزار کافی جهت حفظ برجام را ندارند و به امید تغییرات اساسی در آینده سیاست خارجی آمریکا سعی در وقت‌کشی می‌باشند ولی بایستی گفت هیچ کشوری در اروپا قصد مقابله و یا رقابت با آمریکا را در موضوع ایران ندارد، بلکه بیشتر توافق برجام را بصورت سمبلیک حفظ کرده‌اند. در حالیکه جمهوری اسلامی ایران بابت حفظ برجام هزینه‌های زیادی کرده و می‌کند.
به همین جهت در خصوص برگزاری اجلاس ورشو لهستان در 24 و 25 بهمن ماه 1397 ، بایستی در نظر داشت این اجلاس در واقع شروع مرحله دوم اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران می‌باشد. یعنی آمریکا اجلاس ورشو را با هدف اجماع منطقه ای در برخورد با ایران برگزار می‌نمایند که در همین خصوص استفاده از توانمندی مالی، لجستیکی و اقتصادی کشورهای خلیج فارس به رهبری عربستان در اجرای سیاست‌های آمریکا بسیار حائز اهمیت است. در این خصوص موارد ذیل مد نظر می‌باشد:
تشکیل ناتو عربی به عنوان بازوی نظامی آمریکا در خاورمیانه خواهد بود چراکه حضور نیروهای آمریکایی علاوه بر هزینه‌ها و حساسیت‌هایی که ایجاد می‌کند موجب نارضایی خانواده سربازان آمریکایی می‌باشد، به همین جهت آمریکایی‌ها مایلند با بودجه کشورهای عربی و نیروهای مزدور ارتش منطقه‌ای تشکیل و جایگزین داعش در منطقه شود.
آمریکایی‌ها جهت کنترل اقتصاد چین نیازمند مدیریت انرژی و صادرات نفت حوزه خلیج فارس هستند. همراه کردن ایران در سیاست‌های حوزه انرژی و صادرات نفت و گاز در واقع سدی مقابل توسعه چین حتی مدیریت اقتصاد اروپا خواهد بود که در این خصوص تسلط بر نفت کشور ونزوئلا و تشکیل دولتی دست نشانده در ونزوئلا از توان صادرات نفت آن کشور در راستای اهداف اقتصادی و نظامی خود بهره‌مند شود.
آمریکایی‌ها با استفاده از مسائل و مشکلات داخلی کشور و اعتراضات صنفی و کارگری و حمایت‌های علنی و آشکار از این اعتراضات زمینه را جهت توسعه این نوع حمایت‌ها در سال‌های آتی در روسیه و چین نیز اعمال می‌کند چرا که آمریکایی‌ها در سیاست‌های جدید خود استفاده از شبکه‌های مجازی را بهترین صحنه جنگ علیه مخالفین خود می‌دانند.
وعده و امیدهایی که آمریکایی‌ها در خصوص جزایر سه‌گانه امارات و کشورهای منطقه در قبال همکاری در سیاست‌های خصمانه علیه ایران دارند آنها را بیشتر جهت همراهی با آمریکا متمایل کرده و در واقع می‌توان گفت آمریکایی‌ها جهت حصول به نتیجه در خصوص تجزیه ایران نیز برنامه‌هایی دارند.
به همین منظور بایستی در نظر داشت برگزاری اجلاس ورشو لهستان در 24 و 25 بهمن ماه 1397 مصادف با روزهای اولیه پیروزی انقلاب سال 1357 نمی‌تواند تصادفی باشد و به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها سعی دارند همزمان با ایام مبارک دهه فجر اقدامات آشوبگرانه و اخلال‌گرانه‌ای را داخل و خارج کشور انجام دهند و از این وضعیت جهت اجماع جهانی علیه ایران استفاده نمایند. لذا لازم است مسئولین نظام در راستای مقابله با سیاست ها و توطئه دشمنان با وحدت و اتحاد ملی و رسیدن به یک توافق ملی در راستای حمایت از اصل نظام و ولایت فقیه اقدامات لازم را مبذول فرمایند.
میرقاسم مومنی، مدیرعامل موسسه پژوهشی و مطالعات بین المللی چشم انداز ابرار نوین
انتهای پیام/
