سراج24،مصطفی خانی/ اگر موضوعات و موجهای رسانهای چند وقت اخیر را مرور کنید، متوجه میشوید اگر هرکدام از این رخ دادها در دولتی غیر از دولت آقای روحانی رخ میداد؛ کافی بود تا رسانههای اعتدالی و چپ، آن دولت را با بحرانی رسانهای مواجه کنند! ولی همانطور که مشاهده میکنید چالشهای دولت در سطح رسانهها، یکی پس از دیگری به راحتی دفع میشود. بهطور کلی طی قرار دادی نانوشته بحرانهایی که به قشر روشنفکر جامعه یا جناح سیاسی چپ ارتباط دارد باید دست خوش سانسور و سرکوب بشوند تا قشر لیبرال کمترین آسیب به این افراد به عنوان ترویج دهندگان تفکر لیبرالیسم وارد نشود.
در مسئلهی دخالت خانم مهناز افشار در امورپزشکی و توصیه به استفاده از آن داروی خطرناک، اگر بازیگری که سابقه بازی در یک فیلم انقلابی داشت، چنین کاری انجام میداد، رسانههای چپی فریاد بر میآوردند که چرا این بازیگر تندرو، ضدمردم و سلامت جامعه فعالیت میکند! از آنطرف نیز دولت و وزارت بهداشت از آن بازیگر بهخاطر به خطر انداختن سلامت جامعه شکایت میکردند. ولی بههرحال دیدیم وقتی که این بازیگر، خانم افشار باشد و باتوجه به اینکه ایشان از حامیان دولت تدبیر و امید هستند، تقریبا آب از آب تکان نمیخورد و ایشان حتی اشتباهی را متوجه خود نمیداند!
در موضوع اعتراضات فرانسه و برخورد شدید پلیس با مردم دیدیم که همان رسانهها بهخواب زمستانی رفتند! همان رسانههایی که کوچکترین اعتراضات داخلی را با آب و تاب بزرگنمایی میکنند، بهیکباره چشم خود را به روی اخبار فرانسه بستند و به موضوعات دیگر پرداختند! کار به اینجا ختم نشد و حتی برخی رسانههای لیبرالی جریان چپ، آشکارا اعتراضات مردم را به شورش پوپولیسم علیه لیبرالیسم تعبیر کردند! بالاخره هرچه که باشد لیبرالیسم، مشی فکری و فرانسه سرزمین آرمانی این عزیزان لیبرال است! طبیعی است که این دوستان تحمل نداشته باشند که خدشهای بر چهره کشور آرمانی ایشان وارد شود.
در قضیهی انتصاب جناب آقای کامبیز مهدیزاده، داماد آقای روحانی به معاونت وزارت صمت نیز دیدیم چطور سرو ته ماجرا بههم آمد! آقای روحانی با آن همه انتقاد از ورود اتوبوسی افراد به مجموعهی دولت قبل، حال خود به بزرگترین وارد کنندهی اقوام به بدنهی دولت تبدیل شده است! ظاهرا آقای روحانی در بحث واردکنندگی بسیار توانمند هستند. کما اینکه ایشان با موفقیت توانستند رکورد بالاترین میزان واردات از کشور چین پس از انقلاب را به نام دولت خود ثبت کنند. البته آقای روحانی در زمان انتخابات ادعا کرده بودند که دولت قبلی برای کارگران چینی اشتغالزایی کرده است!
مواردی که عنوان شد تنها مثالهایی برای مشخص شدن راهکارهای عملیات روانی دولت در راستای سرپوش گذاشتن بر روی افتضاحات اخیر بود. بازوی رسانهای دولت سعی میکند هرآنچه میخواهد را ببینید و هرآنچه نمیخواهد را نبینید. ستون فقرات این عملیات را نظریه مارپیچ سکوت تشکیل میدهد. شیوهای که تقریبا تا قبل از ظهور شبکههای اجتماعی کارآمد بود و همانطور که اساتید عملیات روانی دولت میدانند این شیوه، تقریبا در حال رسیدن به پایان عمر خود است، چرا که ظهور چرخهی آزاد جریان اطلاعات در شبکههای اجتماعی، امکان سانسور اطلاعات و اخبار را بهطور تقریبی از بین برده است. هرچند که صاحبان شبکهها و رسانههای اجتماعی غربی مدتهاست در پی فراهم آوردن امکان جهت دهی اطلاعات و اخبار بر بستر رسانههای خود هستند.
شیوهی قدیمی عملیات روانی مارپیچ سکوت، امروز با استفاده از شیوه گرداب رسانه (Media Vortex) به راحتی قابل خنثی شدن است. قول مشهوری وجود دارد که میگوید: «میتوانید برای همیشه به یک نفر دروغ بگویید، یا برای یکبار به همه دروغ بگویید؛ اما نمیتوانید برای همیشه به همه دروغ بگویید.»
شاید دوستان دولت بتوانند در کوتاه مدت حواس مردم را با موجسازیهای غیر واقعی از موضوعات اصلی پرت کنند ولی ثابت شده است این شیوه در طولانی مدت آسیبهای جبران پذیری برای دولت و مجموعه حکومت درپی داشته است. درواقع دولت درحال نابودی اعتمادی است که با خون جوانان این وطن بدست آمده است.
انتهای پیام/