به گزارش سراج24،تسنیم نوشت،چندی پیش سارقی که به جرم سرقت‌های متعدد برای سپری کردن محکومیت خود در زندان به سر می‌برد، با نگارش نامه‌ای خطاب به مسئولان زندان، مدعی شد که یک پسر جوان را به قتل رسانده است.
پس از ارجاع نامه این سارق به دادسرای جنایی تهران، هفدهم آذر ماه امسال وی در دادسرا لب به اعتراف گشود و درباره جزئیات قتلی که مرتکب شده است، به محسن مدیر روستا؛ بازپرس ششم دادسرای جنایی تهران گفت: ساعت 10 شب 25 آذر ماه سال گذشته به دلیل خرید مواد مخدر برای دوستم نزد یک مواد فروش در زیر پل "محمد علی جناح" رفتم و پول زیادی با خود به همراه داشتم؛ این مواد فروش 25 ساله متوجه شد که پول زیادی همراه من است و قصد دزدیدن این پول‌ها را از من داشت، من هم با او درگیر شدم و با چاقو، ضربه‌ای به گردنش وارد کردم.
این جوان 20 ساله در ادامه اظهارتش به بازپرس جنایی تهران گفت: بعد از این قتل، جسد پسر جوان را روی صندلی عقب پراید مسروقه‌ای که همراهم بود، گذاشتم و از آنجا به سمت جاده ساوه حرکت کردم، در جاده ساوه وقتی به جسد مقتول نگاه انداختم، دیدم خون زیادی روی صندلی ماشین ریخته است و درون ماشین پر از خون شده، به همین دلیل جسد را برداشتم و به صندوق عقب منتقل کردم، زمانی هم که به "اسدآباد همدان" رسیدم جسد مقتول را درون دره‌ای رها کردم.
سارق جوان درباره علت افشای راز این قتل، به بازپرس گفت: بعد از این اتفاقات به دلیل سرقت بازداشت شدم و محکوم به زندان شدم، شب‌ها در زندان مدام کابوس این قتل را می‌دیدم و حتی نمیتوانستم غذا بخورم به همین دلیل تصمیم به افشای راز این قتل گرفتم.
با اعتراف این سارق به قتل، بازپرس جنایی تهران دستور بررسی و استعلام از پلیس آگاهی تهران و همدان را درباره کشف جسد در تاریخی که متهم این پرونده اقرار به قتل کرده را صادر کرد که پلیس آگاهی اعلام کرد در تاریخ مورد نظر جسدی در اسد آباد کشف نشده است و فوتی مجهول الهویه‌ای نیز در آن تاریخ وجود نداشته است.
با توجه به استعلام صورت گرفته و بررسی‌های که انجام شد، زندانی جوان بار دیگر صبح دیروز در دادسرا حاضر شد و مشخص شد که ادعای وی دروغ بوده است، این پسر جوان درباره علت انگیزه خود از مطرح کردن قتل یک مواد فروش به بازپرس پرونده گفت: من محکوم به سپری کردن 10 سال حبس در زندان هستم و به این خاطر که پدرم و مادرم از هم جدا شده بودند و مجددا ازدواج کرده بودند، بسیار احساس تنهایی می‌کردم، به همین خاطر تصمیم گرفتم با مطرح کردن این ادعا به زندگی خود پایان دهم و اعدام شوم.
با اظهارات این پسر 20 ساله، وی به زندان منتقل شد و این پرونده مختومه شد.
