اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۷:۴۸
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۲۳
اذان مغرب ۱۹:۱۰:۳۳
طلوع آفتاب ۰۵:۱۲:۰۴
غروب آفتاب ۱۸:۵۱:۱۲
نیمه شب ۲۳:۱۵:۰۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۲/۱۲/۰۵ - ۱۰:۱۹
تیر جریان روشنفکری و ضد انقلاب باز هم به سنگ خورد؛

زوالی زودهنگام برای «کلنل» اسرائیلی آقای نویسنده

«رمان "زوال کلنل" نوشته محمود دولت آبادی بعد از پنج سال توقیف در نیمه اسفند در ایران چاپ خواهد شد». این قطعی‌ترین جمله‌ای بود که در هیاهوی رسانه‌ای پیرامون انتشار زوال کلنل منتشر شد و اتفاقا منبع آن روزنامه حامی دولت یعنی «آسمان» بود.

زوالی زودهنگام برای «کلنل» اسرائیلی آقای نویسنده

به گزارش « سراج24»، این روزنامه در ذوق زدگی خود چنان پیش رفته بود که حتی تعداد شمارگان آن را هم اعلام کرده و نوشته بود «شنیده ها حاکی ازآن است تیراژ چاپ اول رمان زوال کلنل حداقل 50 هزار نسخه خواهد بود».

البته ماجرا زوال کلنل از اینجا شروع نشده بود. چند روز بود که خیلی‌ها از مجوز گرفتن آن حرف می‌زدند. مدیر انتشارات «چشمه» حتی از امکان انتشار آن تا پایان سال خبر داده بود. خود دولت آبادی از این اتفاق اظهار خوشحال کرده و گفته بود «من هم خبر را شنیده ام و امیدوارم این خبر واقعی باشد» و البته این را هم گفته بود که «برخوردهای رسانه‌ییِ غلوآمیز از نظر من چیز خوبی نیست و به منطق نشر کتاب کمکی نمی‌کند».

چندی قبل‌تر از اینها هم سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد در نشست خبری خود با خبرنگاران درباره این رمان چنین اظهار نظر کرده بود: «کتاب آقای دولت‌آبادی قبلا مراحلی را طی کرده بود و مشمول اصلاحاتی شد که به کتاب خورد. ایشان هم این اصلاحات را انجام دادند و دوباره اصلاحات بعدی مطرح شد. خود من این کتاب را خوانده‌ام. من علاقه‌ بسیاری به داستان و رمان دارم و از بچگی هزاران اثر داستانی را خوانده‌ام. همه آثار آقای دولت‌آبادی را هم مطالعه کرده‌ام. ایشان از مفاخر ادبیات ایران و خراسان هستند، بنابراین طبعا انتشار آثار ایشان در ایران افتخاری برای ایران و فرهنگ فارسی‌زبان است.» صالحی در ادامه عنوان کرده بود «اما من قانون‌مدار و قانون‌گرا هستم و اکنون مدیر هستم، به همین دلیل نمی‌توانم تبصره بزنم که کتاب «زوال کلنل» با سایر کتاب‌ها متفاوت باشد، اما این کتاب در حال طی کردن مسیر تجدیدنظر است.»

البته روزنامه هفت صبح هم از این قافله جا نمانده و از مسئولان دولتی خواسته بود با «یک چرخش امضا» مجوز کلنل را بدهند و روزنامه شرق هم خیلی قبلتر گزارشی از وضعیت این رمان رفته  و بدون اشاره به ترجمه عبری رمان و انتشار آن در رژیم صهیونیستی، با افتخار نوشته بود «جایزه بوکر حاضر می‌شود آیین‌نامه خود را مبنی بر انتشار اولیه اثر به زبان مبدا زیر پا بگذارد و کتاب را در میان نامزدهایش جای دهد» و البته ننوشته بود که دلیل چنین خرق عادتی از سوی این جایزه چه بوده؟!

همه اینها وقتی با رفع تعلیق از نشر چشمه همزمان شد، موج رسانه‌ای عجیب و غیرطبیعی درباره زوال کلنل ایجاد کرد. هرچند وزیر ارشاد برای پایان دادن به این موج دست پیش گرفت و با انتقاد از شایعه سازان و تحریف کنندگان، اعلام کرد که این رمان هم ممکن است مجوز بگیرد یا نگیرد، اما نگاهی به شروع و پایان این جریان نشان می‌دهد که اتفاقاً این رسانه‌های حامی و نزدیک به دولت بودند که این شایعات را سر زبان‌ها انداختند و حتی این خود مسئولان وزارت ارشاد بودند که بهانه لازم را به دست این رسانه‌ها دادند.

وقتی کار چنان بالا می‌گیرد که روزنامه نزدیک به دولت حتی تعداد شمارگان این رمان را هم اعلام می‌کند و رسماً و با قطعیت از انتشار آن خبر می‌دهد، نمی‌توان بی‌خیال قاعده «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» شد و وجود اراده‌ای برای مجوز دادن به این رمان را کلاً انکار کرد.

با این حال آنچه درباره رمان زوال کلنل رخ داد و سخنان وزیر ارشاد در واقع مهر پایانی بود بر خبر دروغ انتشار این رمان که با قطعیت هم اعلام شده بود. البته آنها که رمان را خوانده‌اند و از ورای پیچیدگی‌های فرمی و رفت و برگشت‌های زمانی روایت آن توانسته‌اند به کنه آن پی ببرند حتماً عبارت یک رمان ضد انقلاب تمام عیار را برای توصیف آن گزاف نخواهند دانست. و حتماً همین افراد هم اقدام وزارت ارشاد در دروغ خواندن خبر انتشار آن را منطقی و طبیعی می‌دانند. بنابراین باید گفت که کلنل ضد انقلاب آقای دولت آبادی نیامده زوال یافت.

در پایان با تاکید بر اینکه در این مجال قصد نقد این رمان را نداریم، تنها برای نشان دادن چرایی اهمیت این کتاب نزد جریان روشنفکری و ضد انقلاب، به آوردن بخشی از یک معرفی که بر ترجمه آلمانی آن نوشته شده است می‌پردازیم. این چند خط احتمالا به خوبی چرایی این اهمیت را می‌رساند:

«موضوع این کتاب، داستان یک خانواده ارتشی در زمان قبل و بعد از انقلاب است. پدر خانواده که در این کتاب به نام "کلنل" معرفی می شود سرپرست یک خانواده 5 نفری است که به همراه زن خود، فروز، در تهران زندگی می کند. نویسنده سرگذشت این خانواده را عمدتاً بعد از انقلاب 1357 دنبال می کند و اثرات مخرب انقلاب را در از هم پاشیدگی اعضای این خانواده و نابودی و متلاشی شدن آنان روایت می‌کند.»/رجا

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••