به گزارش « سراج24 »1- چند وقتی است که آگهی های تبلیغاتی هواپیمائی قشم با پرداخت مبالغ کلان به صدا و سیما همانند یک سریال تلویزیونی هر شب بر روی آنتن رسانه جناب ضرغامی میرود. در این تبلیغات تکراری و طولانی آقا و خانمی جوان با حوصله و بدون نگرانی از بابت هزینه تبلیغات، به طور مشروح زمان پروازهای روزانه شرکت جدید التاسیس هواپیمائی قشم را اعلام می کنند.
2- چندی قبل به طور اتفاقی شاهد پخش مراسم افتتاحیه فعالیت هواپیمائی قشم از یکی از شبکه های رسانه ملی بودم و متوجه شدم که مالک این شرکت عظیم یک جوان کم سن و سال و اتفاقا آشناست. من ایشان را میشناختم. اما نه در صنعت هواپیمائی. بلکه در نفت! نام بابک زنجانی برای خیلی ها آشناست و برمیگردد به افشاگری احمدی نژاد در مجلس و متهم کردن فاضل لاریجانی (که آن اتهام نه چندان کم اهمیت هم بدون پیگیری از سوی رئیس محترم قوه رها شد و اذهان مردم را باردار باقی گذاشت!).
3- با مطرح شدن نام بابک زنجانی در رسانه ها، وی طی مصاحبه ای در بی بی سی اعلام کرد که ارتباط خاصی با مسئولان دولتی نداشته و صرفا به عنوان یک تاجر موفق در ایران فعالیت میکند. زنجانی در آن مصاحبه ارزش دارایی خود را بیش از 16 میلیارد دلار اعلام کرد! (این رقم اخیرا در مصاحبه ایسنا با وی مجددا تکرار شده است).
4- مدتی قبل یکی از نمایندگان مجلس اعلام کرد که مسئولان شرکت "ن" - که مدیران اصلی اش در دولت یازدهم گرداگرد وزیر نفت طواف میکنند - بیش از 2 میلیارد دلار نفت به آقای زنجانی دادهاند که علی رغم گذشت ماهها هنوز پول آن برنگشته است. این موضوع برای ما در نفت غیر قابل باور نبود. از یکسال قبل خبرهای درگوشی حاکی از همکاری ویژه آقایان "ج" و "ق" با زنجانی بود. بعدا از برخی مدیران شنیدیم که با اهتمام این دو بزرگوار، جناب زنجانی صرفا با ارائه تضمین میلیاردی از بانک فکستنی خود در مالزی توانسته میلیاردها دلار نفت و فرآورده های نفتی ایران را جهت فروش (ارزانتر) در شرق آسیا خریداری نماید. البته نمیخواهم بگویم که این رانت است و خدایی نکرده فسادی اتفاق افتاده. نه شرایط تحریم نفت و نفتکش، ممکن است چنین اقتضائاتی داشته باشد.
5- کمی بعد (حدود هشت ماه قبل) با تمرکز برخی سایتها (مخصوصا سایت بازتاب) بر فعالیتهای سوال برانگیز زنجانی، ناگهان نام وی در لیست تحریم اتحادیه اروپا و سپس آمریکا وارد شد. مدتی بعد اعلام شد که به دلیل تحریم زنجانی، وی قادر به بازگرداندن پول نفت به ایران نیست!
6- بابک زنجانی طی مصاحبه ای اعلام کرد که در زمان سربازی از طریق فروش دلار ارزان (رانتی) جناب نوربخش (رئیس کل اسبق بانک مرکزی) در بازار به وادی تجارت وارد شده و به این ثروت عظیم (25 هزار میلیارد تومان!) رسیده است.
7- هفته قبل خبر بیست و سی مطلبی در خصوص گودبرداری غیر اصولی در پروژه عظیم بابک خان در شهرک غرب را رسانه ای کرد و اعلام کرد که حضرتش گفته هر کس از این بابت ناراضی است، خانه اش را میخرم!!
8- اما ماجرای بابک خان ظاهرا به همین جا هم ختم نمی‌شود. شنیده ها نشان میدهد بانک مرکزی نیز غیر مستقیم از بابک خان طلب دارد. اما نه یک میلیارد و دو میلیارد دلار، بلکه رقم بسیار کلانتر است (ظاهرا بیش از 10 میلیارد دلار). از قرار پولی که برای فایننس پروژه های پارس جنوبی از محل داراییهای بانک مرکزی (پول مردم) به شرکت نیکو داده شده با هماهنگی برخی آقایان نسبتا موجه به حساب شرکتهای بابک خان در بانکهای خارجی واریز شده. اکسیر ویژهای که چطور یک شبه میتوان به دارایی دهها میلیارد دلاری رسید، در همین جاست.
9- امروز بابک زنجانی به عنوان یک سرمایه گذار موفق و به گفته خود به عنوان یک مجاهد اقتصادی به کشور خدمت میکند. بخشی از پول ملت (داراییهای بانک مرکزی) را با خرید چند فروند هواپیما به داخل کشور آورده و مورد تشویق قرار میگیرد. در نقش اسپانسر فداکار حاضر به حمایت از باشگاه راه آهن، پرسپولیس و تیمهای دیگر ورزشی میشود و حتی برای رویانیان عزیز هواپیمای اختصاصی فراهم میکند. تعجبی ندارد که جوانی سی ساله 16 میلیارد دلاری شود! درست است. این داراییها از طریق دریافت تسهیلات ارزان قیمت از منابع اروپایی (بخوانید شرکت "ن") تامین شده است. راستی دلار چند تومان است؟ دیگر باور میکنم که بگوید 20 هزار میلیارد تومان در ایران سرمایه گذاری کرده است. با این پول میشود 50 هزار میلیارد تومان هم سرمایه گذاری کرد!
من این سطور را ننوشتم که اشکالی به فعالیتهای جناب زنجانی بگیرم. شاید آقای زنجانی مقصر نباشد و حتی به عنوان یک سرباز اقتصادی لیاقت تحسین و تقدیر هم داشته باشد. شاید او بخاطر اختراعات و ابتکارات و بخاطر نبوغ خود در مدیریت و در دور زدن تحریمها، فقط لیاقت استفاده از این پولها را پیدا کرده و بابت خدمات ارائه شده منتی هم به سر مدیران ارشد نفت کشور گذاشته باشد.
اما روی سخن من با مسئولان است:
دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی کشور که از بودجه بیت المال برای حفاظت از بیت المال مصرف میکنند، کجا هستند؟ دیوان محاسبات که یک میلیارد جابجایی ردیف بودجه را با آب و تاب در رسانه ها اعلام میکرد، چرا در این رابطه حرفی نمیزند؟ آیا اصلا متوجه شدند که میلیاردها دلار منابع کشور کجا و در حساب چه کسانی است؟
چرا نابسامانی سیستماتیک و ساختاری در اقتصاد ایران تا این حد وخیم است که برخی حتی از طریق قانونی میتوانند یک شبه میلیاردر شوند؟ شرکت "ن" چه میکند؟ مدیران آن با حداقل حقوق 100 میلیون تومان در ماه چه میکنند؟ چرا مدیران یا مافیای نفتی کشور با تغییر دولتها تغییر نمیکنند؟ آیا واقعا دولت، بانک مرکزی و دستگاههای اطلاعاتی کشور تا این اندازه ضعیف شده اند که برای جابجایی پولها نیاز به امثال بابک زنجانی دارند؟ یا موضوع چیز دیگری است و ما از آن خبر نداریم؟
آنچه که مشخص است این است که فرمان هشت ماده ای مبارزه با فساد خاک میخورد و هیچ کس از چپ و راست و مدعیان ولایتمداری دچار خارش نمی‌شود. دستگاه ضابط نیز اگر انگیزه خاص نداشته باشد (مثل برخورد با پرونده 3000 میلیارد که البته اقدامی درست بود)، برخورد جدی نمی کند. کما اینکه در مورد جناب م. هـ و پرونده های رشوه استات اویل، کرسنت و توتال هم اقدامی نخواهد کرد. گویا همه تمایل دارند که همه چیز را خوب نشان دهند و مبارزه با دانه درشتها را به مثابه تهدید کیان کشور تفسیر کنند./رجا
