به گزارش سراج24: پیرمرد قدخمیده با کلاهی سبز بر سر به زحمت تاجهای گل را جابهجا میکند و برای جابهجایی برخی دیگر توان ندارد و جوانی به نام محمدعلی را صدا میزند و کمک میخواهد.
پیرمرد مدام آه میکشد و زیر لب چیزهایی را زمزمه میکند و گلها را درون وانتی قرار میدهد تا از محوطه خارج کند.
با وجود آن همه تاج گل قبرستان در روزهای پنجشنبه بیشتر شبیه بوستان گل است و تاجهای گل ردیف میشوند و یکی بیشتر از دیگری خودنمایی میکنند، اما این چه سودی برای رفتگان دارد؟ شاید هیچکس جواب آن را نداند.
پیرمرد که او را مظفر صدا میزنند، میگوید: روزهایی که اینجا مراسم تدفین برگزار میشود همینطور تاج گلها صف میکشند و گاهی آنقدر تعدادشان زیاد است که با وانت به قبرستان آورده میشوند و بعضی از این تاج گلها بسیار بزرگ و به گفته گلفروشان چند طبقه است.
وی میافزاید: نهایت این گلها دو روز بر سر مزار میمانند و بعد زیر نور آفتاب خشک میشوند و تنها زحمت جمعآوری آنها میماند که وقت ما را میگیرد و باعث بههمریختگی قبرستان میشود.
مظفر بر این عقیده است که معمولا این تاج گلها مختص خانوادههای ثروتمند است که برای چشموهمچشمی هر کسی تلاش میکند تا عظمت تاج گلش بیشتر باشد و به زبان خودمانی به چشم بیاید.
او آهی میکشد و میگوید: به جای این کارها بهتر است برای اموات خود دعا و قرآن بخوانند ولی متاسفانه بیشتر درگیر تجملات هستند تا اینکارها و کمتر دیده میشود که مدت طولانی برای قرآن خواندن وقت بگذارند.
دعوا بر سر تاج گل
مظفر خاطرات جالبی دارد که بسیار شنیدنی است؛ او میگوید: روزی بر سر این تاج گلها جنجالی شده بود که بیا و ببین و دو خانواده با هم بحث میکردند که کدام تاج گلشان را بالای قبر بگذارند و در نهایت یکی از آنها با ناراحتی مجلس ترحیم را ترک کرد.
شنیدن این حرفها بیشتر از اینکه خنده دار باشد جای تاسف دارد که افراد به جای اینکه با مرگ اطرافیان به خودشان بیایند، اینگونه رفتار میکنند و همچنان درگیر مسائل دنیوی و مادی هستند که کارشان را به رخ یکدیگر بکشند.
البته باید گفت که بردن گل به مجلس ختم کاری پسندیده و نوعی احترام است در صورتیکه در حد تعادل باشد و باعث اسراف و تجملگرایی نشود.
وقتی مردن هم تجملات میخواهد
البته ریشه اصلی این رفتارها چشموهمچشمی بین مردم است که متاسفانه دامن آنها را گرفته و از مجالس ترحیم و تدفین هم سر در آورده و افراد برای خودنمایی و ابراز ارادت سعی دارند تا تاج گل بزرگ و گرانتری تدارک ببینند.
گاهی وارد مراسم اندوه و عزا که میشوی پیش از هرچیزی این تاجهای گل به چشم میخورد که حال و هوای خاصی به فضا میبخشد و هرکسی با گذر از کنار محل برگزاری مراسم توجهش به این گلها جلب میشود.
محمود سلیمانی گلفروش است و مانند دیگر همکارانش از این کار ناراحت نیست چراکه باعث رونق درآمدش میشود و عقیده دارد که باید برای مراسم عزا نیز مانند دیگر مناسبتها گل تهیه کرد.
وی ادامه میدهد: بیشترین درآمد ما از تزئین ماشین عروس برای عروسی و تاج گل برای مراسم عزا است که برای مردم از اهمیت خاصی برخوردار است.
سلیمانی قیمت دقیقی نمیدهد، ولی میگوید که قیمت تاج گلها از 100 هزار تومان است به بالاتر که هر کسی به نسبت سلیقهاش تاج گلی را سفارش میدهد.
علاوه بر تاج گل بسیاری از جاها هم مرسوم شده که هر کسی که در مجلس ختم شرکت میکند به صورت مجزا برای ابراز همدردی با بازماندگان متوفی پلاکاردی را تهیه میکند که آن هم در جای خود هزینهای میطلبد و در نهایت در سطل زباله جای میگیرد.
با یک هزینه سرانگشتی میتوان فهمید که چه پولهایی برای این کارها خرج میشود در حالی که میشود با این مقدار هزینه به افراد نیازمند کمک کرد و از آنها خواست تا برای متوفی دعا و قرآن بخوانند که قطعا اجر و پاداش بیشتری دارد.
از آنجایی که مردم ما اسیر رسم و رسومات و تجملات شدهاند حاضر نیستند در هیچ شرایطی این کارها را کنار بگذارند و به جای این اقدامات جانبی هزینهبردار هدیهای معنوی به متوفی بدهند تا ذخیره آخرتش شود نه اینکه با اسراف آتش جهنم را از آن خود کنند.
در این میان یک کار میماند برای جلوگیری از این ریخت و پاشها آن هم توسط بازماندگان که اطلاعرسانی کنند که کسی تاج گل نیاورد و به مرور این فرهنگ اسراف و تجملات از بین برود چرا که با شاخه گل و دسته گلهای کوچک کمهزینه هم میشود به متوفی و بازماندگانش احترام گذاشت.