گروه فرهنگی «سراج24»، اواسط جشنواره فیلم فجر در سال 90 بود که سازمان سینمایی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد و جواد شمقدری رسماً آغاز به کار کرد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین اتفاقات دور مسوولیت کارگردان «طوفان شن» بعد از تعطیلی خانه سینما، تاسیس سازمان سینمایی بود.
اما بعد از گذشت دو سال هنوز اهالی سینما فرق معاونت سابق و سازمان سینمایی را نمیدانند و صد البته که شمقدری و مسؤولان مربوطه هم بعد از گذشت دو سال راجع به فعالیتهای این سازمان هیچ گزارشی ارائه نداند، اما این روزها با پایان دوره دولت دهم، زمزمههایی مبنی بر انحلال سازمان سینمایی به گوش میرسد.
جواد شمقدری که در چهار سال گذشته تمام توان خود را گذاشت تا خانه سینما را تعطیل کند، در روزهای پایانی فعالیت دولت دهم با اخباری مبنی بر احتمال انحلال سازمان سینمایی روبرو شده است. ایده تشکیل سازمان سینمایی دره مان اوایل حضور جواد شمقدری در معاونت سینمایی مطرح شد. مدت زمانی نسبتاً طولانی هم به تدوین چارت مدیریتی این سازمان اختصاص یافت. اهالی سینما و کارشناسان نیز در این زمینه مورد مشورت واقع شدند ولی ظاهراً این مشاورهها در نهایت مورد توجه قرار نگرفت. سازمان سینمایی در روزهایی که تعطیلی خانه سینما فضای عمومی سینمای ایران را متشنج کرده بود تولد خود را جشن گرفت و این مدت به شهادت آنچه اهالی سینما میگویند هنوز فلسفه تشکیلش آشکار نشده است. در مورد چارت مدیریتی این سازمان نیز اطلاع رسانی کافی صورت نگرفته و این خود به ابهامات داستان افزوده است.
غلامرضا موسوی: سازمان سینمایی، ناکارآمد بوده
غلامرضا موسوی معتقد است: سازمان سینمایی قرار بود فعالیتش همچون سازمان تربیت بدنی سابق باشد یعنی تحت نظر معاون رئیس جمهور و قاعدتاً باید مصوبه مجلس شورای اسلامی داشته باشد. دوستان با این نیت حرکت کردند، اما عملا به جایی رسیدند که سینما با سازمانی روبرو شد که از نظر کارایی کوچک، اما به لحاظ ساختاری به شدت فربه است.
تهیهکننده فیلم «من مادر هستم» توضیح میدهد: متأسفانه شاهد بودیم سازمان سینمایی به جای ساختار کوچک عملا به سازمانی وسیع تبدیل شد که به ضد خودش میماند. در معنای دیگر حداقل من به عنوان فعال صنفی و دیگر دوستان، اساسنامهای از چگونگی فعالیتهایشان ندیدیم. در اثر ندانم کاری معاونت سینمایی به سازمانی تبدیل شد که ادارات کل به معاونت ارتقا یافتند و ادارات به اداره کل با این توضیح که هیچ کس شرح فعالیت این معاونتها و این ادارات کل و ادارات را نمیداند.
موسوی با بیان اینکه شاهد بودیم این سیستم به شدت عرض و طولش وسعت پیدا کرده میگوید: دوستان تصورشان این بود که با این روش همه مشکلات را حل میکنند. غافل از اینکه باید برنامهای مدون داشته باشند و اینگونه عمل کردن آنها با شکل معاونت سابق هم کارایی نداشت.
تهیهکننده «بغض» میگوید: در عملکرد سازمان سینمایی باید بگویم که ما متاسفانه با سازمان نابسامان و تعداد زیادی آدمهای جدید روبرو بودیم سازمان ضعیف، ناکارا که به هیچ عنوان کارکردش قابل قبول نبوده.
ظاهراً تنها نکتهای که دوستان به آن علاقهمند بودند افزایش بودجه آن هم به صورت جداگانه بوده که هیچ نظارتی روی آن صورت نمیگیرد ، که اگر اینگونه هم به ماجرا نگاه کنیم این جزو پوئنهای منفی فعالیت آنهاست چون در این صورت پولهایی تزریق میشود که حیف و میل میشود چون هیچ نظارتی بر آن نمیشود و اتفاقی میافتد که برای سازمان برنامه و بودجه افتاد.یعنی پولها خرج میشود ولی معلوم نیست برای کجا صرف میشود و این غیرقابل پذیرش است. شاید بهتر باشد در دولت یازدهم سازمان سینمایی با ابعاد کوچک و کارایی بیشتر در خدمت هنرمندان باشد چیزی مثل همان معاونت سینمایی سابق . نه اینکه تبدیل به وزارتخانهای شود که وقتی وارد آن میشوی در بروکراسی آن گیر میکنی، حتی کارمندان آن جا هم نمیدانند چه مسوولیتی بر عهده آنهاست.
جمال ساداتیان: به شخصه از سازمان سینمایی چیزی ندیدم
تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» نیز میگوید: سازمان سینمایی فرصت نکرده طی یکی، دو سال اخیر خودش را به خوبی نشان دهد البته حواشی پیرامون سینما آنقدر در یکی، دو سال اخیر زیاد بوده که مدیران سینما بیشتر وقتشان را صرف رتق و فتق این امور کردند تا پیشبرد اهداف سازمان سینمایی.
سید جمال ساداتیان در همین رابطه توضیح میدهد: قرار بر این بود با تشکیل سازمان سینمایی، سینما ساختار اداری پرقدرتتری داشته باشد. استقلال رأی و در رده قائم مقامی وزیر باشد. صحبتهایی بود که بودجه مستقل به سازمان سینمایی تعلق گیرد و نوید اینکه بودجه به هزینهای بالغ بر دویست میلیارد تومان برسد و پیشبینی توسعه سختافزاری و نرمافزاری برای سینما میرفت. به شخصه انتظار داشتم سازمان سینمایی پرقدرت و به صورت مستقل برای سینما وارد عمل شود، اما اینکه چقدر در این مسیر توانسته موفق عمل کند نمیتوانم تحلیل دقیق ارائه دهم اما برایم جای سوال است که وقتی این میزان توقع از سازمان سینمایی داشتیم، چگونه حوزه هنری میتواند حق وتو داشته باشد و در مقابل سازمان سینمایی بایستد؟ آیا بودجه دویست میلیارد تومان به سازمان سینمایی رسید؟
وی ادامه میدهد: به شخصه هیچ ضرورتی نمیبینم از یک فیلم صد در صد حمایت مالی شود و فیلم دیگر به سختی مراحل تولید را پشت سر گذارد. اینکه فیلمی صد در صد با پشتوانه دولت ساخته شود مانند بچه لوسی میماند که تمام و کمال تحت حمایت پدر و مادر رشد کند. البته این نکته را هم بگویم حمایت نهایت 40 درصدی از فیلمهای تولیدی برای سینمای ایران بسیار مناسب است و باید چنین حمایتی را از فیلمسازان شاهد باشیم، اما اینکه از بعضی فیلمها حمایت صد درصد شود من معنایش را نمیفهمم و جالب اینکه تولید این نوع فیلمها تأثیر آنچنانی هم برای گیشه سینمای ایران نداشته و مخاطب بعضاً با آن ارتباط برقرار نمیکند.
ساداتیان همچنین بیان کرد: من نمیگویم سازمان سینمایی باید منحل شود معتقدم باید برای فعالیت بهتر به آن فرصت داده شود. در یک سال اخیر سازمان سینمایی فرصت فعالیت را پیدا نکرد. سینما در سال گذشته آنچنان درگیر حواشی بود که مسؤولان مدام مشغول رتق و فتق این حاشیهها بودند. در هر صورت به شخصه چیزی از فعالیتهای سازمان سینمایی ندیدم. آیا بودجه به سازمان سینمایی تزریق شد و اگر شد این هزینه برای چه اموری صرف شد؟ اینها مواردی است که باید بدانیم تا مشخص شود فعالیت این سازمان در چه راستا قرار گرفته...
تهیهکننده فیلم «چهارشنبه» میگوید: دوست دارم در سینما فعالیت کنم اما نمیدانم چرا برای ساخت فیلم که پروانه ساخت دارد یا برای اکران فیلم که پروانه نمایش هم دارد دچار بحران میشویم؟ چگونه میشود فیلم منتخب مردم و انجمن منتقدان هم آن را میپسندد اما اجازه اکران در برخی سینماها را ندارد؟ هر کسی از راه میرسد سعی میکند به نحوی ما را آزار دهد، حمایت مالی که نمیکنند اجازه راه رفتن را هم از ما میگیرند. در حال حاضر هزینه تولید فیلم سرسامآور است. هیچ تناسبی میان هزینه تولید فیلم و گیشه اکران وجود ندارد. اگر شرایط تولید فیلم طبیعی پیش میرفت و فیلمها به راحتی در چرخه اکران قرار میگرفتند خیلی نگران وضعیت و چگونگی اکران و گیشه فیلمها نبودیم، اما همانطور که میبینید هزینهها بسیار بالا رفته و برخی فیلمها مثل«برف روی کاجها» برای اکران دچار مشکل میشوند. آیا به نظر شما عقل سلیم حکم میکند با این وضعیت فیلم بسازیم؟