گروه فرهنگی «سراج24»، در یکی از دورههای پیشین انتخابات ریاستجمهوری، یکی از چهرههای مطرح ورزشی (فوتبال) همزمان با دو کاندیدای انتخابات عکس گرفته بود! و در پاسخ به سؤال پیش آمده مبنی بر چگونگی این اقدام (حمایت همزمان از دو کاندیدا) با لحن ویژه خودش گفته بود (قریب به مضمون): هردوشون آدمای خوبی هستن!
قطعاً در اینکه افراد تأیید صلاحیت شده توسط نهاد محترم شورای نگهبان، حتماً واجد صلاحیت جهت احراز پست ریاستجمهوری هستند، شکی نیست، بلکه مهم آن است که با توجه به دیدگاههای این عزیزان در عرصه فرهنگ و هنر، امکان انتخاب اصلح به وجود آید.
کاندیداهای محترم در دومین نشست (مناظره) انتخاباتی در رسانه ملی هر کدام به فراخور، دیدگاههای خود را پیرامون عرصه خطیر فرهنگ بیان فرمودند، که اگر امکان استحصال آماری واژگان به کار رفته توسط ایشان، وجود داشت، به راحتی میشد با حذف واژگان و مفاهیم تکراری، اصل دیدگاه آنان را استخراج کرد.
اما نکته مهم که در عرصه فرهنگ و هنر به صورت جدی مغفول ماند و فقط دو تن از کاندیداها (آقایان روحانی و عارف) با ذکر نام هنرمندان موردنظرشان به صورت مصداقی به آن پرداختند، نقش اصلی و تأثیرگذار هنرمندان به عنوان پیشقراولان جامعه روشنفکری بود.
پیش از آن ضروری است، تعریف خود از هنر و هنرمند را ارائه نمایم تا خردهگیران زیرک با معرفی هنرمند نمادها، مسیر خطایی را در ذهن نپرورند!
هنر، به عنوان تجلی ذات قدسی، نمایانگر جلوههای زیبای حق و حقانیت و در جهت اعتلای زندگی انسان برای رسیدن به نقطه مطلوب و رفاه، آرامش و آسایش، عزت و اقتدار ملی... است و هنرمند کسی است که با تولید کالای فرهنگی مطلوب منطبق بر فرهنگ مورد پذیرش جامعه در راستای این هنر گام برمیدارد.
اما آنچه که به عنوان نگاه به مقوله هنر در جامعه وجود دارد، شاید به نحو اغراقآمیز آن در سخنان آقای حداد عادل وجود داشت که گفت (البته به نقل از دیگران): نگاه به هنر همانند وجود سبزی خوردن بر سر سفره غذاست! که اگر باشد سفره جلوه بهتری دارد و اگر نباشد باعث گرسنگی نمیشود!
اما واقعیت این نیست. فیالواقع همین سخن گفتن کاندیداهای محترم، نشان فرهنگ آنان است.
نوع لباس پوشیدن، راه رفتن، حرف زدن، نگاه کردن، تفکر و... در مجموع فرهنگ است.
اما هنر، نشان دادن مطلوب، زیبا و بهینه این فرهنگ است، یا بهرهمندی از زیباشناسی و شناخت ریختشناسی آن.
یعنی برای از بین بردن دروغ، باید صداقت در آثار هنری تجلی یابد برای آرامش جامعه، باید مصائب پریشان حالی در آثار مکتوب منتشر شود.
عزت و اقتدار، سربلندی، پیشرفت، شادمانی، تفریح و... باید در آثار نمایشی جلوه یابد...
و برای هر چیز دیگر در عرصه فرهنگ باید هنرمندان به میدان بیایند، همان کسانی که مشخصههایشان پیش از این گفته آمد.
اما هنرمندان در کجا ایستادهاند؟!
کمتر سخنوری را میشناسیم که در بیان دیدگاههایش از آثار شعرای معروف استفاده نکند.
این یعنی آنکه، شاعر به عنوان هنرمند، قبل از آن سیاستمدار و یا سخنور موضوع را به شکل زیبای بیانی ارائه کرده که اکنون مورد استناد است و الی آخر...
رابطه انکارناپذیر اقتصاد و فرهنگ و در حقیقت اقتصاد هنر متأسفانه اوضاع هنرمندان را به گونهای ساخته که خیلیها برای گذران معیشت، دست به کارهایی میزنند و تن به کارها و ارائه آثاری میدهند که بیشتر نشانه رفع تکلیف و گذران زندگی است نه تولید آثار فاخر!
(از این مهم با همین اشاره مختصر میگذرم که یقین دارم مخاطبان فهیم و هوشمند اصل کلام را میدانند!)
انقلاب اسلامی که به روایت همه کاندیداهای محترم، انقلاب فرهنگی بوده، در ادامه حیات خویش، حتماً نیازمند توجهات فرهنگی به مقوله فرهنگ است.
یعنی با مقوله فرهنگ نمیتوان به صورت دستوری و حزبی برخورد کرد.
چگونه میتوان به مقوله فرهنگ با این جدیت نگاه کرد، اما هنرمندان را فقط به صورت زینتالمجالس دید!؟
چگونه میتوان مقوله هنر را جدی گرفت، اما به هنرمندان فقط در ایام انتخابات نگاه کرد؟!
چگونه میتوان بر ضرورت تأثیر هنر بر جامعه حرف زد، اما از امور معیشتی، درمانی و صنفی هنرمندان غافل شد؟!
یادمان باشد، این سرزمین اهورایی با چند هزار سال تاریخ تأثیرگذار در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی و هنری در جهان، انبان پری دارد از همه مقولات موردنیاز بشر جامعه امروز داشتههای ما بسیار بیشتر و فراتر از همه داشتههای کشورهای منطقه است.
هنرمندان ما در مقایسه با کشورهای منطقه و خاورمیانه بر بالاترین ردههای جهانی ایستادهاند.
فقط جوایز موجود هنرمندان در موزه سینما، باعث رشگ تمامی هنرمندان منطقه است.
این ظرفیتها را ببینیم، بشناسیم و به آن احترام بگذاریم.
هنر تنها مقولهای است که در عرصه فرهنگسازی ملت ما را یاری خواهد کرد و هنرمندان واقعی ما، کسانی هستند که همیشه نشان دادهاند با پرهیز از سیاستزدگی، مسیر مردم را طی میکنند و یادمان باشد در طول تاریخ حرفهای بسیاری زده شده، اما آنچه که باقی مانده، سخنان تأثیرگذار و آثار هنری بوده است و یادمان باشد:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ منزلتی پایدار نیست
1- مهمترین شاخصهای فرهنگی یک کشور، تیراژ و انتشار کتابهای شعر، رمان، تولید فیلم، اجرای تئاتر، برپایی نمایشگاههای تجسمی (نقاشی، مجسمهسازی، عکاسی، گرافیک، خوشنویسی و...) و اجرای موسیقی است.
چقدر خوب میشد اگر کاندیداهای محترم، به صورت مشخص دیدگاههایشان را در این عرصهها بیان میکردند و یا لااقل میگفتند، طی سالهای مدیریتشان چند بار به سالن تئاتر رفتهاند؟
و یا آخرین فیلمی که دیدهاند چه بوده و تازهترین کتابی که خواندهاند چیست و...؟
در مورد رسانه چه نظری دارند و نقش مطبوعات مستقل را چگونه ارزیابی میکنند؟
پاسخ به این سؤالات، قطعاً دیدگاههای آنان را شفافتر نشان خواهد داد.
2- ای کاش «رسانه ملی» پس از انتخاب رییسجمهور، هر هفته طی یک برنامه ویژه با عنوان «یادآوری» مطالبی که شخص برگزیده طی مناظرهها و گفتوگوها، بیان کرده و یا به مردم قول داده است، پخش کند و به این ترتیب مدام به رییسجمهور آینده یادآوری کند که چه گفته است!!