به گزارش سراج24؛ خداوند برای هدایت فطرت کمال جوی انسان، مقدماتی را تدارک دیده و شرایطی را فراهم کرده است. از جمله اینکه انبیاء و اولیاء(ع) را مبعوث کرده تا انسان را با استفاده از فطرت کمال جو به خدا و رسیدن به درجات کمال دعوت کنند. قرآن کریم، رسول خدا(ص) را به عنوان اسوۀ حسنه برای طی این مسیر و راهنمایی مؤمنان معرفی کرده است تا با ضمیر فطری خود نمونه عینی برای حرکت به سمت خداوند باشند. حضرت زینب(س) نیز یکی از این الگوهاست که مؤمنان میتوانند با الهام از او مسیر کمال را رهگیری کنند.
نیمه ماه رجب یادآور سالروز وفات بانوی مظلومه حضرت زینب کبری(س) است. یگانه بانویی که عالیترین نمونه شهامت، کفایت و خردمندی است.
گفتوگوی ما با خانم دکتر فرزانه حکیم زاده، مدیر گروه تاریخ اسلام حوزه علمیه خواهران درباره سیره رفتاری بانویی است که او را اسوه صبر، ایثار و ولایتپذیری میشناسیم.
عزت مندی حضرت زینب(س)
دکتر حکیمزاده با بیان اینکه رفتار حضرت زینب(س) و سیره نورانی او بر اساس اصول برگرفته از دین بود، میگوید: فرصتی که برای حضرت زینب(س) ایجاد شد تا کاروان حسینی را از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام همراهی کند، زمینه ساز بروز اوصاف نورانی حضرت زینب(س) شد. عاشورا تا اربعین تجلیگاه اوصاف الهی حضرت زینب(س) است. عزت مندی، نداشتن خوف و حزن و ولی خدا بودن، صبر و استقامت و ولایت مداری و... اوصافی است که زینب کبری(س) در این برهه حساس آن را متجلی کرد.
ایشان در مورد عزتمندی توضیح میدهد: خدای رحمان در آیه 8 سوره منافقون فرموده است «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُون» یعنی عزت فقط و فقط مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمیدانند. با نگاه ظاهر بین دنیایی، شکست و اسارت در لشکر امام حسین(ع) و پیروزی و اقتدار در لشکر یزید بود اما این برداشت با این آیه قرآن که عزت را فقط برای خدا و رسول مؤمنین میداند قابل جمع نیست. در مفهوم عزت؛ تسلط، احاطه، علو نهفته شده و عزت در مقابل با ذلت است. در واقع عزت از قدرت بالاتر و به معنای تسلط بر قدرت است. به این معنا که اگر انسان قدرت بسیار و ثروت بیکرانی داشته باشد، حتی اگر در ظاهر هم خیلی مسلط بر اوضاع باشد و همه از او فرمان ببرند اما نتواند خودش را مدیریت و کنترل کند و قدرت و ثروت خود را جهت درست دهد، نه تنها عزیز نیست بلکه زبون است. عزت قدرتی واقعی است، قدرتی که هیچگاه از بین نمیرود. اگر در ظاهر هم ذلیل بشود اما در عالم حق و حقیقت، زوالی برای عزت نیست. در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبهه خدایی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه خدا و جبهه شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبهه خدایی قرار میگیرند.
این کارشناس تاریخ اسلام در خصوص عزتمندی حضرت زینب(س) تشریح میکند: او کسی است که هر چند بر اساس ظاهر تمام امکانات ظاهری و حتی عزیزانش را از دست داده و به اسارت درآمده و قدرتی ندارد اما هم بر خودش و هم بر شرایطی که برای او اتفاق افتاده مسلط است و آن را مدیریت میکند. زینب(س) احساس شکست و ذلت ندارد زیرا عزت دارد و این عزت مندی را در رفتار خود نشان داده است. یکی از نمونهها، رفتار زینب(س) در مجلس ابن زیاد و یزید است. در آن واقعه در ظاهر آنها در اوج قدرت و سلطه هستند. آنها جگر گوشه خدا و تمام یارانش را به شهادت رسانده و خاندان عترت(ع) را اسیر کردهاند اما عزت ندارند.
استشهاد حضرت زینب(س) در مجلس ابن زیاد به آیه تطهیر
دکتر حکیم زاده به نقل از شیخ صدوق(ره) مجلس را اینگونه روایت میکند: وقتی اسیران آل محمد(ع) را داخل مجلس عبیدالله بن زیاد کردند او به حضرت زینب(س) گفت: «حمد خدایی که شما را کشت و رسوا کرد و ادعای باطل و دروغ شما را بر ملا ساخت. حضرت زینب(س) فرمود: حمد خدایی که ما را به پیغمبرش محمد(ص) گرامی داشت و از هر رجس و ناپاکی دور کرده و پاک و پاکیزه قرار داد. جز این نیست که فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او بحمد الله غیر ماست». حضرت زینب(س) به آیه تطهیر اشاره کرد. ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادر و خاندانت چه کرد؟ حضرت زینب فرمود: از خداوند جز خوبی ندیدم، اینان افرادی بودند که خداوند سرنوشتشان را شهادت تعیین کرده بود. لذا آنان به خوابگاههای ابدی خود رفتند و به همین زودی خداوند میان تو و آنان جمع کند تا تو را به محاکمه کشند. بنگر تا در آن محاکمه پیروزی از آن کیست؟ راوی گوید: ابن زیاد به غضب در آمد و قصد قتل زینب(س) را کرد. پاسخهای زینب نشان دهنده عزت مندی این بانو است که ترسی از بیان حقیقت آن هم در چنین مجلسی ندارد.
زینب(س) تجلی روح شجاعت و حماسه
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه میدهد: در مجلس یزید هم وقتی یزید رفتار زشتی با سر مبارک امام حسین(ع) انجام داد، زینب(س) با شجاعت از جا بلند شده و خطبه بلیغ و عجیبی بیان کرد. «ای یزید، آیا گمان بردهای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداختهای و برق شادی و سرور از دیدگانت میجهد. حال که دنیا را برای خود مرتب و امور را برایت منظم میبینی و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کردهای که فرمود گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم. این مهلت برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود». حضرت زینب(س) با این خطبه طولانی مجلس را تحت تأثیر قرار داد. حضرت زینب(س) اگر چه در ظاهر به اسارت درآمده اما روح بلند حماسی و شجاعتی که از نیاکان خود به ارث برده و ایمان والایی که داشت، مانع از این شد تا نتواند حرف حق را بر زبان بیاورد.
زینب(س) مصداق ولی خدا
ایشان به آیه 62 سوره یونس نیز اشاره کرده و میگوید: در این آیه آمده است «أَلا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُون». حضرت زینب(س) در سختترین و بحرانی ترین لحظات در اوج تسلیم بود و هرگز ترسی از حوادث آینده عالم و حسرت و اندوهی از وقایع گذشته در دل نداشت. او از کسی غیر از خدا نمیترسید و حزن و اندوهی نداشت. همین نگاه سبب میشد تا نسبت به وقایع صبورانه برخورد کند و یقین داشت مشکلات دائمی نیست و میگذرد.
دکتر حکیم زاده با تأکید بر ولایت مداری زینب(س) تصریح میکند: نام حضرت زینب(س) تنها در عاشورا و پس از وقایع آن جلوهگر نیست، بلکه ولایتپذیری و یاری امام زمانش در تمام دوران زندگی جاری بوده و ایشان از همان آغاز ولادت، با جد بزرگوارش(ص) و سپس مادر(س) و پدر(ع) و دو برادرش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) همگام بوده و مراتب ولایتمداری خود را به نمایش گذاشت. در این شرایط اجتماعی و سیاسی باید از بانوی برگزیده اسلام، حضرت زینب(س) درس بگیریم. او در حالیکه در سختترین صحنههای اجتماعی و سیاسی ایفای نقش کرد و رسالت عظیمی بر دوش کشیدند، در اوج حجاب و عفاف و حیا و خویشتن داری بود. این برای ما درس بزرگی است. همچنان که مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهای خود فرمود «زینب(س) نشان داد میتوان حجب و عفاف زنانه را به عزتی مجاهدانه تبدیل کرد».