به گزارش سراج24، خصوصیاتی که شهید آوینی دارد در مقایسه با بسیاری از شخصیتهای برجسته ایران معاصر این است که آوینی به مختصات تاریخی ایران امروز ما، کاملا آگاه است. شهید آوینی همیشه تأکید میکرد که تنها کسی میتواند در زمانه امروز تصمیم درست بگیرد و درست بیندیشد که به جایگاه تاریخی خودش واقف باشد و بداند که در کجای تاریخ قرار گرفته است.
یک نکته را آوینی دائماً تذکر میدهد و آن این است که "تاریخ گاهی انسان را فریب میدهد و برخی حرکتهای زمانه ما اغواکننده است، این اغواکنندگی تاریخ خودش را در مشهورات زمانه نشان میدهد"؛ شهید آوینی معتقد است، بسیاری از مفاهیم و معانی که امروز ما آنها را به عنوان مفاهیم مسلم زمانه پذیرفتیم و آنها را به عنوان آرمانشهری که قرار است به آن برسیم برای خودمان تفسیر کردیم، دروغین است و صحت ندارد، دوباره باید بازیابی شود و درباره آنها مجدداً فکر کرد.
بسیاری از مقالات شهید آوینی در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 یک بازاندیشی درباره این مفاهیم و معانی است به عنوان نمونه وی خیلی دقت میکند که از کلمه "آزادی" و "هنر" چگونه باید استفاده کند یا از کلمه "پیشرفت" و "توسعه" چه معنایی به ذهن متواتر میشود.
شاید مهمترین درگیری آوینی با کسانی است که از این الفاظ در واقع در گفتمان سکولار غربی استفاده میکنند و آنها را با یک ادبیات دینی میآمیزند و یک التقاط را ایجاد میکنند. اندیشه شهید آوینی در مقابله با چنین فضای التقاطی در حوزه اندیشه و فکر در ایران معاصر، آتشین است.
برخی معتقدند، آوینی روشنفکرستیز است این به یک تعبیری درست است و آوینی از آن حیث که روشنفکری را یک فرزند ناقصالخلقه مدرنیته میداند و تعریف میکند، همیشه با کسانی که در ایران ادعای روشنفکری و اصلاح جامعه دارند، در تقابل است. این تقابل برای آن است که به آنها بفهماند مسیری را که انتخاب کردند با مبانی اصیل اسلام و انقلاب در تعارض است.
شهید آوینی را بیشتر در ایران با "روایت فتح" میشناسند که البته یک اثر بینظیر و شگفتانگیز در حوزه هنر و رسانه است اما روایت فتح تنها اجمالی از اندیشه و نگرش آوینی است؛ روایت فتح بدون آن نریشنهای عمیق و نریشنهای اثرگذاری که آوینی بر روی فیلمها با صدای خودش میگذارد شاید یک تصویر گنگ به نظر برسد اما به هر تقدیر برای اینکه ما به آوینی عمیقتر و اصیل دسترسی پیدا کنیم باید به آن چیزی که وی در شمارههای متعدد مجله سوره در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 منتشر کرده است، مراجعه کنیم.
متأسفانه بسیاری از روزنامهها در همان دورهای که یک توسعه شتابزده در ایران شکل گرفته بود از انتشار مقالات انتقادی شهید آوینی امتناع میکردند و حتی ایشان را در انزوا قرار میدادند برای همین وی مجبور بود که نگاه خودش را در نشریههای مجله سوره و نریشنهای روایت فتح بگنجاند.
مقام معظم رهبری پس از شهادت شهید آوینی از وی به عنوان "سید شهیدان اهل قلم" یاد می کند؛ این یک تذکر داعیانه و هوشمندانه از سوی مقام معظم رهبری است که علاقهمندان شهید آوینی او را تنها در روایت فتح محصور نکنند و تنها روایت فتح او را نبینند. شهید آوینی درست است که یک مستندساز چیرهدست و کمنظیر در تاریخ ایران و حتی در جهان است اما آوینی را همانطور که رهبر فرزانه انقلاب گفتند باید بیشتر در قلمش شناسایی کرد.
به همه کسانی که علاقهمندند در حوزه تفکر معاصر ایران مطالعه کنند به کتابهای کمنظیری که از مجموعه مقالات شهید آوینی تهیه شده است با عناوین "توسعه و مبانی تمدن غرب"، "رستاخیز جان"، "فردایی دیگر"، "آغازی برای یک پایان"، "آینه جادو" و "حلزونهای خانه بدوش" مراجعه کنند. در این کتابها مقالاتی از شهید آوینی منتشر شده است که تقریبا در حوزه غربشناسی فهم مختصات تاریخی ایران معاصر به هیچ وجه در سایر کتابها و مقالات منتشر شده در 30 سال اخیر انقلاب وجود ندارد.