سراج24-خدیجه زارعی؛ ازدواج و تشکیل خانواده یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است، این نیاز مهم و حیاتی در مناطق کم برخوردار مثل روستاها، حاشیه شهرها، عشایر، برای گروهی از دختران به علل گوناگون اجتماعی و فرهنگی کاملاً دور از دسترس گردیده است. هر جامعهشناس و روانشناسی و مسئولی، امروزه از تجرد قطعی دختران صحبت به میان میآورد. با این حال هیچ نهادی برای حل سریعتر این مشکل اقدام مؤثری انجام نمیدهد و هر روز، این مسئله سختتر و پیچیدهتر میگردد.
طبق آخرین سرشماری سال 1395 نزدیک به «یکمیلیون و چهارصد و سی هزار» نفر دخترانی در رده سنی بین 30 تا 50 ساله داریم که هرگز ازدواج نکردهاند. از این میان «پانصد هزار» دختر بالای 40 سال هستند که سن بیولوژیک و فرصت مادری آنها با تهدید مواجه است و در آستانه یائسگی قرار دارند که تقریباً بالای «دویست و پنجاه هزار» نفر آنها دختران روستایی هستند که بدون مهارت و شغل خاصی مشکلات دوچندانی را تحمل میکنند.
با توجه به مشاهدات انجامشده در یک خانواده روستایی، دو الی سه دختر و بعضاً چهار دختر، همزمان به تجرد رسیدهاند. قابلتوجه است که 25 درصد ایران روستانشین هستند که تعداد دختران تجرد قطعی روستایی از کل کشور بالاتر است و طبق گفتههای خانم دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیت شناس و دانشیار دانشگاه تهران در مصاحبه با خبرگزاری حوزه، آمار تجرد قطعی در روستاها به علت مهاجرت پسران به شهرها بالاست که اگر تجرد قطعی در شهرها 3 درصد باشد، در روستاها 5 درصد خواهد بود.
البته قابل ذکر است که از تاریخ ارائه آمارهای فوق، 4 سال میگذرد. طبیعی است که آمارهای دختران مجرد سن بالا افزایشیافته است. لذا بررسی و حل مسئله زنان در این رده سنی نیازمند فوریت و تلاش همهجانبه دستگاههای حاکمیتی است.
این نکته نیز شایان ذکر است که با توجه به محدودیتهای حاکم بر زیستبوم روستایی سن تجرد قطعی زیر 40 سال است، بنابراین تعداد دختران تجرد قطعی روستایی بالاتر از آمارهای موجود است. همچنان که مشکلات آنان به علت پایین بودن سطح سواد، عدم توانمندی، نبود تفریحات و سرگرمیهای سالم، عدم پوشش بیمهای والدین، نبود درآمد مکفی، فشارهای محیطی و عدم دسترسی به امکانات بهداشتی، مشکلات مضاعفی را تحمل میکنند.
لذا دختران محیطهای روستایی و عشایری و مناطق حاشیهای نیازمند توجه و پوششهای قانونی ویژهای هستند که در ادامه به بیان آنها میپردازیم.
1-غربالگری سلامت روانی
چون این دست از دختران استقلال مالی و سرگرمیهای مناسب ندارند و شرایط را تحمیلشده میدانند؛ امید به زندگی در میان آنان پایین است؛ بنابراین بهمرور خشونت، ناامیدی، افسردگی، تسلیم شرایط شدن، افکار خودکشی، احساس بیارزشی در میان آنها افزایش مییابد. علاوه بر این، برخی از آنان توانایی روانی مناسب جهت پذیرش موقعیت جدید و محدودیتهای ناشی از آن را ندارند و ملاکهای ازدواج خود را نمیتوانند تعدیل کنند، لذا لازم است که مشاورههای روانی رایگانی در سطوح مختلف برای آنان انجام گیرد.
ارتقا سلامت روانی قبل از ازدواج
بنا به مسائل گفتهشده لازم است که کارگاهها و درمانگریهای اصولی جهت حفظ شادابی، امید به زندگی، عزتنفس، اعتماد به نفس، خوشبینی و... به آنان ارائه گردد.
کارگاههای قبل از ازدواج
ملاکهای ازدواج در این گروه بنا به تفاوتهای خانوادگی و محیطی متفاوت است. گروهی تسلیم شرایط شده و با ازدواجهای دور از استاندارد، اعم از ازدواج با فرد معتاد، پیرمرد و یا با اختلاف سنیهای زیاد، شرایط را برای خود بغرنجتر میکنند.
گروهی نیز به علت عدم پذیرش موقعیت و محدودیتهای خود، نمیتوانند ملاکهای اولیه خود را تعدیل نمایند، لذا از ازدواج با افراد همکفو به علت برچسب مطلقه بودن یا فرزندار بودن، عدم شغل ثابت، میزان درآمد و... ممانعت میکنند. شایان ذکر است که این نوع کارگاهها از بازه سنی 35 سالگی شروع گردد تا مثمر ثمر واقع شود.
مشاورههای بعد ازدواج
به هر حال باید پذیرفت که برخی از اینان ممکن است با افرادی ازدواج کنند که دارای فرزند طلاق و یا شرایط خاص دیگری هستند و با برچسب نامادری و عدم مهارتهای زندگی نتوانند آرامش را در خانه ایجاد نمایند، بنابراین برای این خانواده همراه با همسرانشان، مشاوره و کارگاههای آموزشی برگزار گردد.
2-غربالگری سلامت جسمی و جنسی
سلامت جسم با افزایش سن و فشارهای روانی کاهش مییابد که بهطور معمول بر سلامت عمومی بدن و سلامت جنسی و اندامهای جنسی نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین لازم است که اقدامات پیشگیرانه زیر انجام گیرد.
قبل ازدواج؛
سلامت جسمی آنان به علت در دسترس نبودن امکانات بهداشتی و پزشکی مورد تهدید است لذا لازم است که خدماتی بهداشتی و تغذیهای در حوزه پیشگیری از پیری زودرس، یائسگی زودرس، سرطان سینه و رحم، تنظیم قاعدگی، کیست رحم و تخمدان انجام گردد. جهت حفاظت و افزایش توان باروری آنان لازم است که ارتقا سلامت جسمی با کمکهای مشاورههای تغذیهای و دارویی و ورزشی افزایش یابد.
بعد ازدواج؛
حمایتهای پزشکی رایگانی جهت افزایش باروری، حفاظت از جنین و مادر، غربالگری، سونوگرافی و مشاورههای تغذیهای انجام گردد. به واقع تمام خدمات پزشکی آنان در قبل و حین بارداری رایگان تعریف گردد؛ بنابراین لازم است که بستههای حمایتی ویژهای برای این افراد تعریف گردد که سلامت جسم و روان آنها را به شکل تقریباً رایگان پوشش دهد.
3- توانمندی و آموزش مهارت
مهارتهای متنوعی را به آنان جهت سرگرمی، احساس عزتنفس، درآمدزایی و فروش آموزش دهند. همچنان با در اختیار قرار دادن مواد اولیه به شکل سهل و آسان در جهت تولید و فروش محصول در زمینههایی که استعداد دارند به آنان یاری رسانند.
4- تعریف پوشش بیمه تأمین اجتماعی در حدی که برای آنان مقدور و قابل انجام باشد. بخش قابلتوجهی را دولت و اندکی را خود آنها واریز نمایند.
5- آمارگیری و ایجاد شبکه همسریابی منطقهای برای آنان با مردان مطلقه، بیوه و توأمان آموزش رایگان مهارتهای ازدواج، همسرداری، تربیت فرزند، در هر وهلهای که مورد نیاز آنان باشد.
تجرد قطعی در همه جوامع توسعهیافته و در حال توسعه رخ میدهد، در هر محیطی فشارهای ناشی از آن متفاوت است و در محیطهای روستایی و عشایری و مناطق حاشیهای و شهرهای کوچک به علتی که در مباحث فوق ذکر شد، این فشار شدیدتر است.
علل جامعهشناختی این مشکلات در محیطهای کم برخوردار مختلف است، از جمله توزیع نامتعادل ثروت در جامعه، بیتوجهی به منطق روستایی و حاشیهای در سیاستگذاریهای کلان کشور، عدم توجه به نیازهای زیستبوم در نهاد تعلیم و تربیت روستایی، عدم مشارکت نخبگان محلی در سیاستگذاریهای کلان، تصمیم یکجانبه و بخشنامهای پایتختنشینان برای حاشیهنشینها و نبود متولی کارآمد و پاسخگو در امور روستا، از جمله عواملی هستند که سبب زیست جنسی خطرناک در محیطهای کم برخوردار شدهاند. لذا حاکمیت در برابر این آسیب مسئول است و موظف به جبران آن است.