سراج24، محمد مهدی ادیبی/ این روزها در حال مطالعهی کتابی هستم که چند وقت پیش از محمدحسین هدیه گرفتم. تا همین الان که در حال نوشتن این یادداشت هستم، چیز بیشتری از او نمیدانم. مجموعاً دوبار او را دیدم و هر دوبار هم در یک کتابفروشی در خیابان انقلاب با او برخورد داشتم.
در ملاقات دوم؛ کتابی از او هدیه گرفتم که در ذیلِ متنِ تقدیمیِ کتاب به من، اسم کوچکش را هم نوشته بود و این مقدار اطلاعات را هم از آنجا دارم!
هردو دیداری که با هم داشتیم، کوتاه بود و اصلاً فرصتی برای آشنایی و صمیمی شدن فراهم نشد؛ اما هدیهای که او به من داد، میتواند مقدمهای برای آشنایی و دوستی با جوانی کتابخوان و کتابدوست برای من باشد. میدانم که او را باز هم در آن کتابفروشی خواهم دید و دیدار سوم ما صمیمی و طولانی خواهد بود.
آدابِ هدیه دادن در جامعهی ما عموماً به مناسبتها و مراسمِ رسمی محدود میشود و اغلب هدیهها مربوط به تولد، عروسی و اَمثال این جشنها است؛ در صورتی که بیش از این ها میتوان از این شیوهی نیکو بهره برد.
اگرچه هدیه دادنِ زیاد و پشت سر هم به یک نفر، ممکن است از ارزش هدیه بکاهد؛ اما صحبت بر سر این است که گسترهی هدیه دادن را باز تر کنیم.
آیا تا به حال پیش آمده که به همکاران و دوستانِ محلّ کارتان هدیه دهید؟ به همکلاسیها چطور؟
البته واقف هستید که هدیه دادن به گونهای که ممکن است اسباب سوءِ برداشت شود، منظورِ نظر این مطلب نیست.
سوای جشنها و مراسمِ رسمیِ پیشگفته که قالب و غالبِ نگاه و رفتارِ ما در آن مواضع، رفع تکلیفی است که جامعه به طور عرفیِ بر دوشِ ما نهاده؛ اَقلاً پنج امکان و فرصت را میتوان برای هدیه دادن تعریف کرد:
وقتی با کسی آشنا میشویم که پیشتر با او در ارتباط نبودیم و میخواهیم رابطه جدیدی را با او آغاز کنیم.
وقتی که با کسی در ارتباطیم و برای استحکام بیشترِ این رابطه و دوستی؛ به او هدیه میدهیم.
زمانی که به هر دلیلی در رابطهی ما با فرد دیگری، خِلَلی پیش آمده؛ و ارتباطی قطع شده یا آسیب دیده را میخواهیم از سَر بگیریم.
زمانی که کسی (چه آشنا و چه غریب) لطفی در حق ما انجام داده و با دادن هدیه میخواهیم از زحمتی که برای ما کشیده، قدردانی کنیم.
گاهی هم با کسی آشنا میشویم که شاید بعداً هم هیچ وقت همدیگر را نبینیم؛ امّا به خاطر ثبتِ همان آشناییِ کوتاه و ایجاد حسّ خوب در فردی دیگر، به او هدیهای میدهیم.
قطعاً موارد دیگری هم میتوان به این لیست کوتاه اضافه کرد(شما هم اگر موردی به ذهنتان رسید؛ در ذیل همین مطلب بنویسید)؛ اما نکتهی مهم این است که این شیوه و راهکارِ کم هزینه و پُربهره را نه دستِ کم بگیرید و نه محدود کنید.
برای هدیه دادن، دنبال نفع شخصی و بهرهی مادی برای خودتان نباشید. سعی کنید حسّی خوب را به دیگری منتقل کنید؛ اگرچه از همان ابتدا، در شما هم حسّ خوبی ایجاد خواهد شد و شما هم از این کار لذت میبرید.
انتشار زیباییها و خوبیها، لزوماً پُر هزینه نخواهد بود. هدیه میتواند یک کتاب، یک شاخه گل و یا یک لبخند باشد ...
آن را دریغ نکنیم.
انتهای پیام/