به گزارش «سراج24»، سیدکامران علمدهی ـ برنامههای تلویزیونی در یک تقسیمبندی ساده به دو دسته کاملا مشخص تقسیم میشوند: دسته نخست برنامههایی که با بحث و گفتوگو ـ خواه مثبت و خواه انتقادی ـ از سوی مخاطب مواجه میشوند و دسته دوم برنامههایی که آرام و بیصدا میآیند و با حداقل حواشی و بحث، صفحه تلویزیون را به نفع اثر بعدی خالی میکنند.
سریال تلویزیونی «کلاه پهلوی» که پخش آن از اواخر شهریورماه سالجاری آغاز شده، را میتوان جزو دسته نخست این سریالها طبقهبندی کرد. در طول پخش بیستودو قسمت این سریال، مطالب مختلفی درباره این اثر تلویزیونی در رسانههای مختلف نوشته شده و تقریبا هیچ بحث و نکتهای در این سریال وجود نداشته که از دید رسانهها پنهان بماند. این سریال به دلیل مضمون تاریخی آن حتی مورد توجه سایتهای خارج از کشور نیز قرار گرفته و در این خصوص مطالب گوناگونی در صفحات مجازی فارسیزبان خارجی درج شده است.
در اغلب این مطالب آخرین ساخته سید ضیاءالدین دری با مجموعهای از «چرا» ها مواجه شده است؟ چرا شهر سامان به عنوان محل وقوع رویدادها انتخاب شده است؟ چرا یک شهر واقعی برای روایت داستان انتخاب نشده است؟ چرا مردم سامان بیسواد هستند؟ چرا نسبت به برنامههای فرماندار جدید واکنش نشان نمیدهند؟ چرا به اعتراضهای روحانیت نسبت به کشف حجاب پرداخته نشده است و چرا ...
اپیدمی «چرا» تقریبا از زمان پخش سریال «مختارنامه» رواج یافت. از همان مقطع رسانهها و مخاطبان با جستوجو در اینترنت و منابع مکتوب، اطلاعاتی را درباره محتوای داستان استخراج و سپس آن را با آنچه که از تلویزیون پخش میشد تطبیق میدادند و به دلیل پیش آمدن برخی اختلافات میان متون تاریخی و واقعیت موجود، این پرسشها را مطرح میکردند.
نکته قابل تامل در این زمینه آن است که «کلاه پهلوی» روایت تاریخ نیست و صرفا یک سریال داستانی است که تفاوت زیادی با کتاب تاریخ دارد و به دلیل برخورداری از جذابیتهایی همچون، تعلیق داستانی، بازیگر، شخصیتپردازی و... مخاطبان فراوانی را میتواند با خود همراه کند که شاید علاقهای به مطالعه کتابهای تاریخی نداشته باشند. البته افرادی که تاریخ خواندهاند نیز مخاطب چنین اثری هستند اما برخی مخاطبان به واسطه مطالعه تاریخ تصور میکنند در یک سریال نیز باید با چنین ساختاری مواجه شوند و به همین دلیل با عدم مواجهه شدن با چنین فضایی، به نقد سریال در چهارچوب دیدگاههای خود میپردازند نه در چهارچوب تعریف شده برای سریال!
به عنوان مصداق بحث میتوان به این مساله اشاره کرد که در سریال «کلاه پهلوی»، مخاطب قرار نیست با قصهای مواجه شود که نعل به نعل روایت تاریخ است. به همین دلیل سازنده اثر با انتخاب شهری خیالی به نام«سامان»که نمادی از یک شهر ایرانی در دوره پهلوی اول است، تلاش میکند تاریخ این دوره را به زبان ساده بیان کند و تاثیرات اجتماعی این دوره را در محدوده یک شهر فرضی به تصویر بکشد. این سریال و آثار اینچنینی قرار است برای مردم عادی که علاقهای به مطالعه تاریخ ندارند به واسطه حضور بازیگران مشهور، خط داستانی جذاب، گریم متنوع، لباس متناسب و... زمینهای را برای آشنایی با وقایع تاریخی فراهم کند.
مجموعه تلویزیونی «کلاه پهلوی» داستان خود را در شهری روایت میکند که در میان مردم آن، شخصیتهایی با جنبه دراماتیکی قوی وجود دارد. در این سریال «عالیه» زنی است که تاکنون چند بار شوهر کرده و طلاق گرفته و حالا مردان شهر «سامان» به او چشم طمع دارند. «کریم» یک سورچی است که به مرور سواد خواندن و نوشتن یاد میگیرد و پیشرفت میکند. «صمصام» یک خان مقتدر است که همسرش را کتک میزند و زودتر از دیگر اهالی همسر خود را بیحجاب میکند. «میرزا رضا» یک فرد روشنفکر و مذهبی است که در مواقع لزوم با فرماندار نیز تعامل برقرار میکند و...
شاید اگر لوکیشن این سریال هریک از شهرهای ایران بود، بالطبع پخش این سریال با واکنشهای منفی فراوانی مواجه میشد. تجربه نشان داده مردم ایران حتی درخصوص «لهجهها» نیز کوتاه نمیآیند و به صرف عدم تطبیق لهجه یک سریال با لهجه جاری در شهر خود، اعتراض کرده و در اغلب موارد نیز به چیزی کمتر از «توقف پخش سریال» رضایت نمیدهند! این اتفاق پیش از این درباره سریالهای «شهر دقیانوس» و «در مسیر زاینده رود» رخ داد و حواشی فراوانی برای این دو اثر ایجاد کرد.
شاید به همین دلیل است که اغلب فیلمسازان «شهر تهران» را به عنوان لوکیشن داستان خود انتخاب میکنند چون در چنین شهری میتوان به سادگی شخصیتهایی همچون، قاتل، متجاوز به عنف، زن صیغهای، زن دوم و... را از میان مردم شهر انتخاب کرد و با هیچ اعتراضی هم مواجه نشد، زیرا تهران تنها شهری است که گروه یا فرد خاصی مدعی آن نیست! اما اگر سریال «کلاه پهلوی» یک شهر واقعی را برای روایت قصه خود انتخاب میکرد، بابت هریک از این موارد دراماتیک تا با حجم فراوانی از اعتراضها مواجه میشد و کار به تعطیلی مجموعه میکشید چون در این سریال در مواقعی بنا به ضرورت داستان، قمار کردن، تریاک کشیدن، مشروب خوردن، اسب سواری زن در ملاء عام و... برخی شخصیتها به تصویر کشیده شده و قاعدتا پخش چنین تصاویری سبب میشد مردم شهری که داستان در آن اتفاق افتاده حس کنند وجه آنها در یک سریال تلویزیونی مخدوش شده است!
ضمن اینکه روایت داستان در شهری فرضی این امکان را ایجاد کرده تا در مواقع لزوم، سریال از کنار برخی نقاط غیرقابل بیان نیز بگذرد. اگر لوکیشن سریال شهری واقعی مثل «کاشان» بود، باید به افراد، شخصیت ها و رویدادهای واقعی این شهر در فاصله سالهای 1314 تا 1320 به عنوان مقطع رویدادهای «کلاه پهلوی» هم توجه میشد و قطعا هر نوع بیتوجهی، اعتراضهای فراوانی را به دنبال میداشت اما در شکل فعلی، کارگردان با دستباز به روایت رویدادها میپردازد و بابت دخل و تصرفهای دراماتیک در داستان و یا نمایش برخی شخصیتهای منفی و مثبت، با حواشی مواجه نمیشود.
نکته دیگری که تاکنون به عنوان یکی از ضعفهای «کلاه پهلوی» تلقی میشد و در قسمت 22 به آن پاسخ داده شد، عدم نمایش واکنش روحانیت در مقابل مساله «کشف حجاب» بود. تقریبا در طول پخش سریال بارها این مساله مطرح شده حال آنکه از قسمت 19 سریال «کلاه پهلوی» فرمان کشف حجاب اعلام شد و زمانی هم که در قسمت 21 شکل جدی به خود گرفت، با واکنش مردم و بازاریان در قسمت 22 مواجه شد.
به نظر میرسد در این سریال «میرزا رضا» به نوعی نماد روحانیون آن دوره محسوب میشود که به دلیل اقتضاهای دراماتیک، لباس روحانیت بر تن او نمایش داده نشده و شاید در قسمتهای آینده از این مساله استفادهای دراماتیک شود. این شخصیت در قسمت 22 مورد مراجعه مردم بود و با سازماندهی او، در شهر تظاهراتی در اعتراض به کشف حجاب صورت گرفت.
شاید مواجهه مخاطب ایرانی با سریالی از جنس «کلاه پهلوی» و بسیاری آثار تلویزیونی دیگر، تاحدود زیادی ناشی از شکل تازه مواجهه مخاطب با سریالهای ماهوارهای باشد که در سالهای اخیر رواج یافته است. سریالهایی که مخاطب به سادگی میتواند با مراجعه به وبلاگهای گوناگون، خلاصه داستان آن و حتی پایان قابل حدس داستان را مطالعه کند و حتی قسمت آخر آن را بر روی سایت «یوتیوب» تماشا کند.
چنین وضعیتی مخاطب تلویزیون را به شدت بیحوصله کرده است و حتی درخصوص سریالی مانند «زمانه» هم شاهد طرح خلاصه داستانهای مختلف آن بر روی سایتهای اینترنتی بودیم. به هرحال شاید در حال حاضر قضاوت قطعی در خصوص این مجموعه تلویزیونی زود باشد و باید صبر کرد و منتظر بود تا سریال «کلاه پهلوی» به انتها نزدیک شود و بعد درباره آن رای قطعی صادر کرد، به طور قطع پخش ادامه این مجموعه میتواند بسیاری از ابهامات را پاسخ دهد و شاید برخی از مسائل را هم با پرسش همراه کند.