سراج24">سراج24، مصطفی خانی/چند روزی هست که حاشیههای مربوط به برنامههای تلویزیونی به فضای مجازی کشیده شده است. از ادبیات سخیف کارشناس مسابقهی آشپزی گرفته تا برخورد زنندهی آرش ظلی پور در گفتگو با مسعود فراستی. در گذشته نیز مصادیق این حواشی در برنامههای صداوسیما وجود داشت و در موارد بسیاری این حواشی با واکنش رسانهها و کاربران در فضای مجازی روبرو شده بود.
نکته مهم این است که رسانهها و کاربران به اشتباه، صرفا به شکل سوژهای به این حواشی میپردازند و اصل ماجرا تقریبا مغفول باقی میماند. باید توجه داشت که افرادی مانند آرش ظلی پور، خود معلول این وقایع هستند نه علت بوجود آمدن آن!
امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که بخش اعظمی از اخبار آن مربوط به حاشیههای بوجود آمده در فضای مجازی است. به عبارت دیگر درحال حاضر داشتن حاشیه چه از نوع مثبت و چه از نوع منفی، سبب معروفیت افراد است. همین معروفیت میتواند منافع متعددی برای کاربران در فضای مجازی به وجود بیاورد. مهم نیست شخصی محبوب باشد یا منفور، همین که معروف باشد کافی است تا سیل درخواستهای تبلیغاتی به صفحه او روانه شود. این نکته را تا اینجا داشته باشید!
در دو دوره قبلی مدیریت صداوسیما، مدیران انقلابی ولی ناآشنا به مبحث رسانه، تصمیم گرفتند با تقلید از الگوی رفتاری شبکههای ماهوارهای، تعداد شبکههای تلویزیونی را افزایش دهند تا استقبال مخاطبان از شبکههای ماهوارهای را کاهش دهند. تقریبا برای هر موضوعی یک شبکه تلویزیونی ایجاد شد تا محتوای تخصصی با کیفیت بالا برای مخاطبان پخش شود. غافل از اینکه تولید محتوای با کیفیت بالا نیازمند هزینه بالا است. با توجه به اینکه صداوسیما منبع درآمد مستقلی ندارد، مدیران برای تامین بودجه خود دست به دامان دولت شدند. با توجه به برخی مواضع انتقادی سیما نسبت به دولتها، این بودجه کلان تامین نشد و مدیران سیما به درآمدزایی از تنها دارایی خود یعنی آنتن رسانهی ملی پرداختند. آگهیهای تلویزیونی به یکباره چندین برابر شد و برخلاف آموزههای اسلامی سبک زندگی مصرفگرایانه از طریق آنتن رسانهی ملی جمهوری اسلامی ایران ترویج شد. از طرفی دیگر هر نهاد و سازمان یا کمپانی تجاری با پرداخت چند میلیارد تومان توانست آنتن رسانهی ملی را در اختیار بگیرد.
این آنتنفروشیها تا امروز ادامه دارد. امروزه شبکههای تلویزیونی رسانهی ملی به چاه بیانتهایی تبدیل شدهاند که سیریناپذیرند. برای مدیران صداوسیما اهمیتی ندارد چه محتوایی بر روی آنتن پخش میرود، تنها نکتهی مهم این است که آنتن با محتوایی که خطوط قرمز معین شده را به صورت آشکار نقض نمیکند، با کمترین بودجه پرشود! اگر برنامهای هم دارای حامی مالی باشد که بتواند برای صداوسیما درآمدزا باشد که چه بهتر!
یکسری دستورالعمل نظارتی توسط شورای نظارت بر صداوسیما تدوین میشوند که با رعایت این موارد ظاهری، هربرنامهای مجوز پخش از شبکههای سیما را به دست میآورد. به همین دلیل است که برخی تهیهکنندگان حتی زحمت تولید برنامههای خلاقانه را به خود نمیدهند. صرفا کافی است طرح یکی از شوهای شبکههای ماهوارهای را کپی کنند و نمونهی اسلامی شده آن را تولید و پخش کنند. برای همین است که هرگاه تلویزیون را روشن میکنید یک کپی بیکیفیت از برنامههای ماهوارهای را در تلویزیون میبینید.
باز میگردیم به مسئله آرش ظلی پور؛ بهطور کلی صداوسیما با چالش تامین بودجه همراه است. افزایش بیرویه شبکههای تلویزیونی موجب افزایش کمیت محتوای مورد نیاز آنتن شده است. این افزایش نیاز کمی و کاهش بودجه، سبب کاهش کیفیت برنامههای تولیدی شده است. همین کاهش کیفیت برنامهها نیز دلیل اصلی کم شدن استقبال مخاطبان از رسانهی ملی است.
در این زمان است که فکر استفاده از ابزار فضای مجازی در بین تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی جرقه میزند. ذات فضای مجازی امروزی از جنس حاشیه است، پس تولیدکنندگان میکوشند با ایجاد حاشیه مصنوعی، توجه مخاطبان در فضای مجازی را به برنامه خود جلب کنند.
باز می گردیم به نکتهای که قبلا گفته شد؛ در فضای مجازی آنچه مهم است معروفیت است نه محبوبیت؛ پس بر همین اساس برنامهای که با خلق حواشی، بتواند در مقطعی خود رابرسر زبانها بیاندازد، بقای خود را تضمین و ضمنا مخاطب بیشتری نسبت به گذشته جذب کرده است.
از طرفی دیگر قول مشهوری میان مجریان صداوسیما مرسوم است که میگوید آنتن تلویزیون محل درآمد نیست؛ صرفا یک سکو برای معرفی مجریان است. منبع درآمد اصلی مجریان صداوسیما نیز از طریق اجرای آنها در مراسم و محفلهای خصوصی و سازمانی است. پس مجریای که بتواند در مدت کوتاهی با استفاده از حواشی، خود را معروف نماید درواقع ره صد ساله را یک شبه طی نموده است.
مجریانی هم که مغضوب صداوسیما شوند با استفادی از همان حواشی یک صفحه پرطرفدار برای خود دست و پا میکنند و با کمی فالوور فیک معروف میشوند. از این به بعد از پیشنهادهای اجرای محافل خصوصی برای آنها افزایش مییابد و از صداوسیما بینیاز میشوند.
خوب است بجای نگاه سطحی و مزمت معلول، با نگاه ریشهای درپی یافتن علت اصلی وقایع باشیم. برای یکبار هم که شده، خوب است مدیران سیما به جای تقلید کورکورانه از شبکههای ماهوارهای؛ با کار کارشناسی، مدل رسانهای متناسب با ساختار کشور را تبیین نمایند.
انتهای پیام/