به گزارش «سراج24»؛ حجتالاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در گفتوگو با پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام به بیان ناگفتههایی از ابعاد شخصیتی آیتالله آقا مجتبی تهرانی پرداخته است که مشروح آن در ادامه میآید:
* نحوه آشنایی شما با آیتالله مجتبی تهرانی چگونه بود؟
- خدای متعال ما را با بزرگان بدون اینکه استحقاقی داشته باشیم مرتبط کرده است. ما را چه با آقای بهجت چه با آقای تهرانی؟! محبت کرده ولی معمولا جلسات ایشان را ما اداره میکردیم. ایشان گاهی هم دعوتمان میکردند خصوصی پذیرایی میکردند، به ما اظهار علاقه میکردند، گاهی بعضی چیزایی را که جاهای دیگه میگفتند، در مجمع ما راخادم خودشان و علما میدیدند.
سخن گفتن درباره بزرگان کار آسانی نیست. عظمت یک مومن، یک عالم در حدی است که زبان ما قاصر است و حقشان ادا نمیشود. مرحوم آیتالله آقای حاج آقا مجتبی تهرانی جزو آن علمای مومن و ریشهدار و دارای ابعاد مختلف هستند و ما در حد برداشت خودمان درباره ایشان صحبت میکنیم والا مقامات علما در پیشگاه خدا بالاتر از شهداست در پیشگاه خدا و در صف شفعا آنها مقدم هستند و شهید سازند و شهید پرورند. مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی به دلیل مجموعهای از ویژگیها چنین محبوبیتی پیدا کردند که هم در حال حیاتشان بحمدالله جزو پرمشتریترین علمای کشور بودند و هم تشییع جنازشون نشان داد که دل از مومنین برده بودهاند.
** آقا مجتبی تهرانی در تمام عمر خویش حتی یک کار برای غیر خدا انجام نداد
یکی از ویژگیهای مرحوم آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی که ریشه و اساس همه فضیلتهاست، اخلاص ایشان بود نمودی نداشت ولی بودی داشت. ایشان درکارهایی که انجام میدادند یال و کوپالی نداشتند ایشان بسیار بی تعیُّن در سنگرهایی که مربوط به یک عالم است حضور داشتند ولی سر و صدایی، بوق و کرنایی بر این مسئله نداشتند. این اساس قضیه است و با اخلاص تمام الخلاص روح همه ارزشها الهی بودن عالم ربانی یعنی ارتباط به خدا دارد کارهایش برای خداست. لذا نه گروه تبلیغی داشت نه در رسانهها در طول مدت انقلاب که رسانهها منت میکشیدند که از امثال ایشان استفاده کنند ولی حاج آقا تهرانی حاضر نشد رسانهای شود.
نکته دوم فقاهت ایشان بود ایشان جزو فقهای تراز اول بودند در میان شاگردان امام جزو شاگردان مورد توجه و خاص حضرت امام بودند. امام(ره) بعضی کتابهایشان را برای ملاحظه و ارائه به ایشان میدادند و در مسائل مختلف هم حاج آقا مجتبی محرم امام بودند در آن مقطعی که امام در نجف بودند حاج آقا مجتبی به اشتیاق ایشان رفتند و این مدت را در نجف زندگی کردند گاهی بعضی از مسائل را حتی حاج آقا مصطفی، آقازاده حضرت امام، حریم داشتند و نمیتوانستند به امام بگویند به حاج آقا مجتبی میگفتند، ایشان به امام منتقل میکردند. و همین طور در نظراتی که حاج آقا مجتبی نسبت به امام داشت خیلی راحت بوده و مشکلی با امام در هیچ جهت نداشت و من سهم عمده این اخلاص و بیپیرایگی که حاج آقا مجتبی دارد را از امام میدانم آن حقیقت امام به ایشان سرایت کرده و ایشان تحت تاثیر شدید شخصیت امام بود امام هم که مردی بود که در تمام عمرش یک کار برای غیر از خدا نکرد، همش برای خدا بود.
حاج آقا مجتبی تهرانی نقل میکردند که مرحوم آیتالله حکیم، بیمار و به بیمارستان بغداد منتقل شد. افرادی به عیادت ایشان رفتند. بسیاری به حضرت امام پیشنهاد کردند که شما هم عیادتی از آیتالله حکیم داشته باشید امام زیر بار نرفتند و نهایتا دوستان به من مراجعه کردند که شما بگویید تا ایشان به عیادت آیتالله حکیم بروند. خب من به امام عرض کردم، امام فرمود شما از ارادت من به آقای حکیم خبر دارید اما این رفتن برای خدا به نظر نمیرسد زیرا برای عیادت آقای حکیم اشخاص مطرح میشوند که من نمیخواهم اینگونه شود. تا این حد دقیق بود که اگر نیت خدا نباشد زیر بار هیچ کاری نرود. حاج آقا مجتبی که این را با چشم خود دیده بود و از امام شنیده بود خودش هم همین گونه بود. بنده از نزدیک میدیدم ایشان یک رجل الهی است و در فقاهت ایشان برای انقلاب پشتوانه بسیار عظیمیبود زیرا با پیروزی انقلاب، امام ازحوزه ها کمک خواستند و بخشی از طلبههای جوان اعلان آمادگی کردند و در بخشهای مختلف نظام، سنگرهایی را در اختیار گرفتند اما گروهی بودند که نمیخواستند تحصیلاتشان ابتر شود میخواستند هم خدمت کنند هم رشد علمیشان استمرار پیدا کند.
* حاج آقا تهرانی(ره) نقش تئوریسین را برای نظام اسلامی ایفا میکرد
حاج آقا مجتبی شروع درس فقه و اصولشان پناهگاهی شد برای آنهایی که اگر این زمینه نبود حاضر نبودند قم را ترک کنند و در آن روز پر رونقترین درس خارج در تهران هم درس فقه هم درس اصول برای حاج آقا مجتبی بود چون هنوز حضرت آقا که درس را شروع نکرده بودند امام هم که درسی نداشتند و در میان بزرگانی که در تهران درس خارج داشتند درس حاج آقا مجتبی آب و رنگی داشت رونقی داشت و این خدمتی به نظام اسلامی بود. درس خارج این استاد وارسته بیش از 150 جلسه درسیاش در ارتباط با ولایت فقیه و نظام اسلامی بود.
آقای تهرانی فقیهی بود که هم خودش معتقد به ولایت بود و هم برای تحکیم نظام نقش یک تئوریسین رو ایفا میکند و طلبههای خودش را با این رکن اساسی دینی فقیهانه آشنا میکند و کسی جز ایشان در آن مقطع سراغ ندارم که یک چنین حوزه قویای باشد و بحث ولایت فقیه را با اجتهاد مطرح کند. بزرگان دیگر در قم جزوههایی نوشتند اما ایشان سابقه دارند از این نظر که کار اساسی علمی حوزوی در این رابطه انجام داد.
* چرا بیشتر سبقه اخلاقی ایشان و درس اخلاقشان اشتهار داشت؟
- برای اینکه درس فقهی ایشان مخصوص علما بود اما درس اخلاق ایشان برای عموم بود خب وقتی عموم شرکت میکردند جلسات معنوی ایشان هم احیاهاشان قطعا بازتاب هم پیدا میکرد مردی بود که خودش اهل بکاء بود اهل سوز بود. کلام نافذی داشت بیتعین و بیتکلف صحبت میکرد این مجموعه ارزشهایی که به صورتی معجونی از شخصیت حاج آقا مجتبی ساخته بود از این رو کسی که فقیه است و منبر میرود با کسی که فقیه نیست و جلسه را اداره میکند بسیار فرق دارد. حاج آقا مجتبی یک فقیهی بود که در پست فقاهت و مرتبه عالی فقاهت سنگر تبلیغ را اداره میکرد و جلسات اخلاق هفتگی و دهگی و احیاهای ایشان بسیار پر رونق و پر مشتری خروجیاش هم برای نظام و انقلاب بسیار خوب بود بسیاری از سرداران سپاه مشتری پر و پا قرص جلسات ایشان بودند.
از نیروهای حفاظتی، عده کثیری جزو مشتریان و مریدان ایشان بودند از قشر دانشگاهی اساتید دانشگاه و پزشکانی که در پایگاه تدریس بودند در درون دانشگاه مشتری ایشان بودند. اصلا توده مردم هم به دنبال یک چنین جلساتی بودند لذا شهرت اخلاقی ایشان یکی رتبه فقاهتی و در عین حال پرداختن به مسائل اخلاقی و تلفیقی بود. دوم اخلاصشان بود سوم دلنشین بودن کلماتشان بود چهارم روضهخوانی و گریه کردن خود ایشان بود و مسئله اساسی همان مسئله اولی بود که عرض کردم اخلاص ایشان بود چون برای خدا بود خدا هم در دلها جایشان داده بود: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا.
نکته دیگری که برای همه ما باید همیشه درس باشد. حا ج آقا مجتبی اول برای خودش منبر میرفت بعد برای دیگران یک عامل بود آنچه برای دیگران میگفت در زندگی خودش پیاده کرده بود چون اهل عمل بود هم در کلام و هم مصداق «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» ایشان اهل عمل بود. ساده زیستی و بیپرایگی بدون تشریفات، نداشتن باند و گروه؛ همیشه به عنوان یک فرد آزاد از همه وابستگیها در سنگر حمایت از دین حمایت از انقلاب و نظام اسلامی بودن، مجموعهای است برای یک مردی که صاحب نفسه مربیّه هست مزکی نفوس هست و در مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی همه این نکات جمع بود.
* وراثت عملی انبیا در علم و عمل حاج آقا مجتبی یک جا وجود داشت
یکی از مسائلی هم که در حاج آقا مجتبی بود و باید مبلغان آن را به عنوان الگو مطرح کنند این است که ایشان در حوزه احکام مجتهد بود و درس خارج میگفت درس اخلاقش هم خارج از اخلاق بود یعنی خود صاحب نظر بود و مسائل اخلاقی را که مطرح میکرد مستندات را مطرح میکرد و به جمع بندی آیات و روایات استنباطی که میرسید آن را با همان مبانی توضیح میداد و تشریح میکرد لذا این یک ویژگی بود که منحصر در ایشان بود.
حضرت آقا مجتهد، فقیه و مرجع تقلیدند اما این فرصت را ندارند یا شرایط اقتضای این را ندارد که اشخاص همیشه دسترسی داشته باشند. اما حاج آقا مجتبی این خلأ را پر کرده بود کسانی که دستشان به مقام معظم رهبری این فقیه اخلاقی نمیرسد یک فقیه اخلاقی دم دستشان بود و میتوانستند به طور هفتگی در جلساتش شرکت کنند که ساده زیستی و زهد حرف ایشان نبود عمل ایشان بود بیش از گفتارشان در عمل ظاهر بود و تکیه به هیچ امری از امور دنیا نداشت اسیر هیچ چیزی نبود. هم از اعتباری که خدا به ایشان عنایت کرده بود و مقلدان متمکنی داشت و پولهای زیادی را به عنوان سهم امام در اختیار ایشان قرار داده بودند ایشان به حوزه علمیه قم و 30 حوزه دیگر کشور شهریه میدادند اما زندگی خودشان از حد متوسط بالاتر نرفت. خورد و خوراک و پوشش و وضعیت عمومی ایشان از حد متوسط جامعه بالاتر نرفت. ایشان یک خانه بسیار متوسط و محقری داشتند بعد از آن که رساله دادند و مرجع تقلید شدند آنجا را به دفتر تبدیل کرند رطق و فتق امور را انجام میدادند یک خانه ای محقرتر از آن که قبلا ساکن بودند برای ایشان تدارک دیدند که پله میخورد میرفت بالا. ایشان در یک چنین جایی زندگی میکردند. مهمانیهایی هم که داشتند یک نوع غذا بیشتر سر سفره نداشت میوه هم یک نوع میوه بیشتر برنمیداشتند.
بنا بر این حدیث «العلما ورثه الانبیا» که حدیث متواتر هم هست این وراثت عملی در علم و عمل حاج آقا مجتبی یک جا وجود داشت و از هوش بالای سیاسی برخوردار بود و ایشان به عملکرد بسیاری از مسئولان انتقاد داشتند و نقد نظری خود را به جامعه بروز نمیدادند که مایه دلسردی بشه و نظام تضعیف شود.
** آیتالله تهرانی در مسائل سیاسی، مسئولان را مقام معظم رهبری ارجاع میداد
* ایشان در مسائل سیاسی موضعی نداشت دلیل خاصی داشت؟
- ایشان از این جهت که یک عنصر اخلاقی و مردمی بود بالاخره افرادی که مواضع مستحکمی نسبت به انقلاب ندارند اینها باید پناهگاهی داشته باشند یا نه. ایشان در ظاهر بروز و ظهوری نداشت اما در واقع هم درس درس اجتهادی ولایت فقیه میگفت و گستردهترین درسها عرض کردم 150 جلسه ایشان مربوط به ولایت فقیه بود. بنابراین ایشان حمایت خیلی جدی و تئوریکی از نظام میکرد در عمل هم چیزهایی که مربوط به نظام بود و حضرت آقا را بعد از امام به عنوان یک پرچمدار هم باور داشت و هم ارجاع میداد.
یکی از سرداران سپاه برای من نقل میکرد که داشت مشکلی برای بنده به وقوع میپیوست که توافقی با شرع نداشت رفتم خدمت ایشان و گفتم که بعضی از مسئولان یک طرحی دارند که ایشان گفته بودند پرچم به دست حضرت آقاست به ایشان منتقل کنید. میگفت با اشاره ایشان من به حضرت آقا مراجعه کردم و مشکلم حل شد. خلاصه ایشان ابایی نداشت که هم منتقد باشد و هم این را ابراز کند و در مورد رهبری حضرت آقا از دوره جوانیاش بشارتها زیاد بوده، یک مرد صاحب باطنی در دوره تبعیدی حضرت آقا به ایشان گفته بود شما در آینده حاکم کشور خواهید بود هم در صحن مطهر حضرت رضا(ع) کسی به او گفته بود هم درمدرسه حجتیه یک صاحب دلی که آلان هم هست اون وقت به ایشان گفته بود، هم مرحوم آیتالله بهاءالدینی در جریان قائم مقامیکه گفته بودند فلانی قائم مقام شده فرموده بودند ما اینجوری نمیمانیم اگر خیری باشد در آستین علی هست و در کنار آنها حاج آقا مجتبی جزو آنهایی بود که بعد از امام پیش بینیاش این بود که این پست برای حضرت آقای خامنهای است این نشان میدهد که به برخی از امور، ملتفت بودند یعنی یک سیمی وصل بوده و پیش بینیهایی میکردند.