به گزارش سراج24،«ذخیره انقلاب» نامیده نشدند و فرزندانشان حقوق اوقات فراغت نگرفتند، سهم فرزندانشان از سفره انقلاب، بیپدری بود که در برابر عزت ایران و حب رهبر انقلاب، آن را به جان خریدند.
احمدی روشنها و رضایینژادها را میگویم که چه شبها تا صبح چشم به سانتریفیوژها دوختند تا از چرخش نیفتند و بچرخند تا چرخ صنعت و زندگی مردم بچرخد.
تاریخ فراموش نمیکند ایستادگی آنها را که علم را نردبان ترقی برای پیشرفتهای فردی ندانستند، بلکه آن را در کنار معنویت معنا کردند تا برای هموطنانشان عزت بیاورند.
آنهایی که ادعای انقلابی بودن نکردند اما انقلابی بودن را بهگونهای معنا کردند که مرگی جز شهادت برازندهشان نبود.
خونِ دل خوردند تا صنعت هستهای بچرخد اما نمیدانستند دیری نمیگذرد که آنچه به جان خریدند به نان فروخته میشود و چهبسا همان نان هم به سفره مردم نمیآید.
آن انقلابیونِ در عمل، میدانستند که باید ترکش خورد نه وام هزار میلیاردی، باید سیلی خورد نه حقوق 63 میلیون تومانی، اما شاید نمیدانستند میراثی که با عشق و مجاهدت برای هموطنانشان بهجا گذاشتند روزی با سیمان پر میشود به بهانه تأمین معیشت مردمی که عزتشان را ارجح میدانستند به نان.
شهریاریها، علیمحمدیها، رضایینژادها شاید آن زمان که جانشان را در برابر گزینههای روی میز بهاصطلاح کدخدا قرار دادند، نمیدانستند دیری نمیگذرد که تمام رشادتهایشان یک بازی تلقی میشود و برای کسب بردـبرد در این بازی باید عزتی که برایش جوان دادیم را معامله کنیم.
معاملهای بردـبرد که هر کس به آنچه که به دنبالش بود رسید، جوانان دانشمند جهادی و انقلابی به قطعه شهدا و مدیران ناکارآمد غربگرا به ویلاهای شمال پایتخت.
برخی بی ادعا، جان و علم خود را بر سفره انقلاب نهادند و برخی با ادعای انقلابی بودن، از همین سفره سهم خواستند.
عدهای به دنبال مغز سیر بودند و عدهای به دنبال شکم سیر و جالبتر از اینها جماعت موافقشان هستند که غربگرایی را جایگزین عزتمداری کردهاند و میگویند هر کسی میتواند دزدی کند، این کار را انجام دهد.
شاید حداقل در روز فناوری هستهای به یاد بیاوریم آنان که مظلومانه سیلی انقلابیگری را خوردند و حتی تا پای جان بر سر آرمانهای انقلابی خود ایستادهاند و ببینیم که عدهای ظالمانه پول و امتیازات انقلاب را میخورند و خود را ذخیره همان انقلاب میدانند.
این روزها با شنیدن اخبار فیشهای حقوق نجومی و سکونت مسئولان در ویلاهای لواسان و زعفرانیه، بیشتر از همیشه تصویر دختربچه چهار پنج سالهای جلوی چشمانمان میآید که به جرم دانشمند بودن پدرش، یتیم شد و پدر را از دست داد تا عزت وطن از دست نرود تا شاید ما و مسئولان دوباره یادمان بیاید که راهی که شهدای هستهای آن را پیمودند از مسیر حقوقهای نجومی و ویلاهای میلیاردی نمیگذرد.
منبع:فارس