اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۰:۵۵
اذان ظهر ۱۲:۰۱:۵۶
اذان مغرب ۱۹:۱۴:۵۹
طلوع آفتاب ۰۵:۰۶:۵۶
غروب آفتاب ۱۸:۵۵:۲۳
نیمه شب ۲۳:۱۳:۳۹
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۹/۲۸ - ۱۰:۵۵
نگاهی به آثار پخش‌شده در جشنواره «سینما حقیقت»

غلبه قصه‌گویی بر سینمای ضدقصه و مخاطب

نهمین جشنواره فیلم سینما حقیقت از شنبه این هفته در سینما فلسطین آغاز به کار کرد. روز گذشته چهارمین روز از جشنواره «سینماحقیقت» هم سپری شد. در سه روز گذشته به جز دو سه مستند بقیه‌ آثار چندان نکته‌ ویژه و قابل توجهی ندارند.

غلبه قصه‌گویی بر سینمای ضدقصه و مخاطب

به گزارش سراج24،آوینی فیلم نوشت؛ نهمین جشنواره فیلم سینما حقیقت از شنبه این هفته در سینما فلسطین آغاز به کار کرد. روز گذشته چهارمین روز از جشنواره «سینماحقیقت» هم سپری شد. در سه روز گذشته به جز دو سه مستند بقیه‌ آثار چندان نکته‌ ویژه و قابل توجهی ندارند. گزارش زیر مروری است گذرا بر برخی فیلم‌های به نمایش درآمده در سه روز اول جشنواره سینما حقیقت.

A157- بهروز نورانی‌پور
مستندی جذاب و جسورانه. بهروز نورانی پور که تا قبل از این با مستندهای «جنایت در سکوت» و «خدا اشتباه نمی‌کند» نشان داده بود که دنبال ساخت مستندهای جذاب و تاثیرگذار است با اثر جدیدش A157 همان سبک و سیاق دو مستند قبل را دنبال کرده است ولی به لحاظ انتخاب سوژه و تاثیرگذاری روی مخاطب به مراتب موفق‌تر از قبل عمل کرده است. A157 مستندی خوش ساخت و به لحاظ تکنیکی اثری قابل اعتناست. فیلمساز در این مستند به خاطر نزدیک شدن به سوژه خیلی خوب توانسته رنج‌های آوارگان سوری را به تصویر بکشد و عمق فاجعه بحران سوریه را درقالب یک تراژدی انسانی نشان دهد. در سراسر فیلم مخاطب با برف و باران سر و کار دارد و هیچ خبری از خورشید و امید در فیلم دیده نمی‌شود. آسیب بزرگ فیلم اما بی‌توجهی به ریشه مشکلات مردم سوریه است و به غیر از یکی دوتا صحنه سردستی هیچ نقد و گریزی به امریکا و مدعیان حقوق بشر که متهمان اصلی این رویداد هستند، نمی‌کند.
بهتر بود نورانی‌پور ذهن مخاطب را به سمت یافتن ریشه‌های این تراژدی تحریک می‌کرد و قدری دریچه نگاهش به ماجرا بازتر می‌شد تا جدای از تأثیرات احساسی، مخاطب مستند پی به ریشه و سرمنشأ اصلی این بحران ببرد. بی‌شک A157 می‌تواند یکی از گزینه‌های اصلی بردن جوایز این دوره از جشنواره سینما حقیقت باشد.
 
من ناصر حجازی هستم- نیما طباطبایی
مستندی نه در بزرگداشت و پاسداشت ناصر حجازی و نه حتی در ستایشش. الحق و بی‌اغراق مستندی است در پرستش حجازی. یک قهرمان آزادی‌خواه ملی که همیشه توطئه گرانی به دنبال تضییع و دزدیدن حقش بوده‌اند!
نقطه قوت فیلم نویسنده‌ است نه کارگردان‌اش، نقیبی هم متن خوبی برای کار نوشته و هم خط زمان داستان را با روایت اپیزودیک و غیرخطی‌اش جذاب کرده است. ضمن اینکه استفاده از نریتورهای متعدد هم کمک کرده که مخاطب تا انتهای 90 دقیقه پای مستند بنشیند. تدوین کار ضعیف، سردستی و بدون خلاقیت است. فیلم پر از دیزالوهای بی‌معنا و شلخته و فیداین و فیداوت‌های بی‌دلیل است. تصویربرداری کار بی‌نظم و قاب‌های مصاحبه‌ها پر از اشتباهات بصری است. استفاده خوب از تصاویر آرشیوی و جنبه‌های نوستالژیک، نقش زیادی در نگه داشتن مخاطب تا پایان کار دارد. اما مهم‌ترین نقطه ضعف این مستند، در نوع نگاه سازندگان این اثر به سوژه نهفته است. سازندگان به قدری شیفته سوژه و شخصیت حجازی شده‌اند که فراموش کرده‌اند که مشغول ساختن یک فیلم مستند از پرتره فردی با تمام فراز و فرودهای زندگی‌اش هستند. این شیفتگی به حدی است که حتی گل خوردن‌های حجازی هم در نیمه ابتدایی فیلم نشان داده نمی‌شود تا خدای نکرده آسیبی به قداست حجازی وارد نشود. جالب بود که در حین پخش فیلم افرادی که خود را ناصرپرست معرفی می‌کردند فضای سالن را به استادیوم تبدیل کرده بودند. آسیب‌های موجود در این فیلم مانند تمام فیلم‌های پرتره دیگری است که توسط متعصبان به شخصیت آن فرد ساخته شده‌اند.
 
برزخ - آیدا پناهنده
مستندی هوشمندانه و خوش ساخت از برنده امسال جایزه «آینده نوید بخش» جشنواره کن. برزخ روی مردم بلوچستان و ضعف فرهنگی این قوم تمرکز کرده است. نیمی از فیلم، داستان کامران را روایت می‌کند. یک جوان دانشجوی ایرانشهری که در دانشگاه چابهار درس شیلات می‌خواند، کامران به‌خاطر سنی مذهب بودنش نمی‌تواند با دختر شیعه مورد علاقه‌اش ازدواج کند. کامران تمام مشخصات و ویژگی‌های یک جوان مدرن و تجدد خواه را دارد.
در آن سو «مراد» یک طلبه سال آخر از یکی از روستاهای سیستان است که در حوزه علمیه چابهار تحصیل می‌کند. یک روحانی دور از مدرنیته، با عقایدی خنده دار، قدری خل وضع، بدون بینش و دانش عمیق و به طور کلی دور از تجدد و مدرنیته.
فیلم عملاً تفاوت بین سنت و تجدد در جامعه ایران را نشان می‌دهد؛ جوان‌هایی که در جامعه درک نمی‌شوند، هیچ قرابتی با دین ندارند و می‌خواهند آزاد باشند، جوان‌هایی که حس می‌کنند فرزندان ناخواسته جامعه هستند و هر چقدر از وطن فاصله می‌گیرند خوشحال‌ترند. از آن طرف فیلم پر است از نشان دادن دینی که با رویکردی متعصبانه، خرافه‌گرا و سطحی بر زندگی این جوان‌ها چنبره زده است. در این مستند روحانیون سنی فیلم بسیار متحجر و کوته‌فکر نشان داده می‌شوند. گویا دوربین کارگردان، نماینده فیلمسازهایی است که دوربینشان به دین و نمادهایش به دیده اکراه می‌نگرند و فقط با تجدد، مدرنیته و غربی شدن رابطه برقرار می‌کنند.
استفاده معنایی فیلمساز از ایرانشهر و تعمیم غیرمستقیم ماجرا به کل کشور هم در جای خود جای تأمل دارد. اما نکته عجیب تخریب وجهه هموطنان سنی و بلوچی است که می‌تواند واقعاً از طرف سنی‌ها و بلوچ‌ها مورد انتقاد قرار بگیرد.
 
تنها میان طالبان- محسن اسلام‌زاده
این مستند بی‌شک در بین مستندهای بحران چندسال گذشته یک سر و گردن بالاتر و جلوتر است. فیلمساز تمام تلاش خودش را در قصه‌گویی کرده و متن کار خوب نوشته شده است.
دیدار با سران طالبان و نشان دادن تفاوت طالبان با داعش و تکفیری‌ها نقطه قوت فیلم است، گرچه این موضوع می‌توانست با تعلیق بیشتری در فیلم نشان داده شود. فیلم راحت از کنار جنایات طالبان می‌گذرد در حالی که نشان دادن تصاویری از کارهای طالبان می‌توانست مستند را به مستندی منصفانه‌تر تبدیل کند. گذشته از همه این حرف‌ها فیلم واقعاً نسبت به طالبان حرف جدیدی را به مخاطب ارائه می‌دهد و با این نگاه جدید می‌تواند به یک مستند جریانساز تبدیل شود.
 
نوروز به وقت تهران - هادی آفریده
یک کار متوسط، تلویزیونی و خنثی که با وجود داشتن تم نوستالژیک واقعاً از پس هیچ کاری برنمی‌آید. مصاحبه‌های کور و روند غیر منطقی روایت از اجزای نوروز و مشخص نبودن تکلیف فیلمساز با وضعیت نوروز در زمان حاضر کار را به یک کار پیش پا افتاده و بی‌هدف تبدیل کرده است. آفریده در این مستند با نوستالژی بازی، آش شعله قلمکاری ساخته که به هیچ وجه توان رقابت با مستندهای جذاب دیگر این جشنواره ندارد.
 
چغامیش - آریان عطارپور
چغامیش یک مستند باستان‌شناسانه درباره منطقه چغامیش در استان خوزستان است. مستند از شیوه سنتی روایت این جنس مستندها استفاده می‌کند.
در مستند نقدهای خوبی به امریکا می‌شود که چطور پیش از انقلاب تعدادی از آثار باستانی این منطقه توسط امریکایی‌ها به غارت رفته و بعد از انقلاب این اموال را جزو اموال بلوکه شده ایران قلمداد می‌کنند. بعد از قرارداد الجزایر هم با وجود اینکه ایران گروگان‌های امریکایی را آزاد میکند ولی امریکایی‌ها زیر قولشان می‌زنند و اموال ایران را برنمی‌گردانند. در کل مستند متوسط و تلویزیونی است که با داستان نیم بند و روایت ساده‌اش ارزش یک بار دیدن را دارد.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••