به گزارش سراج24، در جامعه ای لایه بندی شده، بخشی کوچک که طبقه حاکم را شکل می دهند، باید برداشت های بخشی بسیار بزرگ تر را در کنترل خود داشته باشند. برای این کار آنها باید مجاری انتقال اطلاعات و تفسیرهای آنها را در دست بگیرند و از طریق تکرار بی پایان سرخط های ماجراهایی که به نوبت برای جامعه نگرانی به وجود می آورند و آن را رفع می کنند، این کار را انجام دهند. ما متاثر از نگرانی و آرامش یافته از کاهش آن، رهنورد راهی می شویم که حاکمان تنها باشمایی از واقعیت برایمان انتخاب کرده اند. گزارش های خبری آمریکا که همواره از اسطوره های آمریکایی اشباع شده اند و از بازگویی تاریخ صادقانه عاری اند، به گونه ای طراحی می شوند که عامدانه هیچ اطلاعاتی را انتقال ندهند و گمراه کننده باشند.
برای فهم این موضوع، هیچ نمونه واضح و اخیر دیگری بهتر از موضوع هسته ای ایران وجود ندارد؛نقطه قرمزی که با بررسی روابط گذشته و احتمالا روابط آینده مان با ایران به خوبی قابل تشخیص است. کی باید نسبت به کی بی اعتماد باشد؟ چه کسانی مهاجم هستند، چه کسی سزاوار تحریم های بین المللی است، چه کسی کدام کارت را در دست دارد و خطرات واقعی کدامند؟ بررسی خط سیر تاریخی که «خبرهای» امروز مربوط به ایران در آن قابل ردگیری است، به یافتن پاسخی برای این پرسش ها کمک کند.
در سال 1953 آمریکا دولت منتخب نخست وزیر ایران محمد مصدق را سرنگون کرد و دمکراسی ایران را از بین برد. آمریکا این کار را با هدف حفظ کنترل غرب بر صنعت نفت ایران و از طریق بر سرکار آوردن محمد رضا شاه پهلوی و ایجاد دولت پلیسی بی رحم ساواک به مدت یک چهارم قرن به عنوان دژ قدرت آمریکا در آسیای مرکزی انجام داد که با انقلاب مردمی سال 1979 از بین رفت.با در نظر گرفتن به مخاطره افتادن کنترل آمریکا بر منطقه، به نظر می رسید که به گروگان گرفته شدن کارکنان سفارت آمریکا در آن زمان برای تشویق به مداخله نظامی آمریکا در این کشور کفایت می کند، اما به جای آن مردم ایران از آن زمان تاکنون با تحمیل تحریم هایی مجازات شدند که شامل ضبط میلیاردها دلار از دارایی های ایران و کاهشی 40 درصدی در صادرات نفت این کشور می شود.
پشت پرده ی تقاضاهای هیستریک اسرائیل برای حمله به ایران و تحریم های پایدار ما علیه این کشور چیست که تخلف از منشور سازمان ملل به شمار می رود ؟
در سال 1980 آمریکا عراق را تشویق و حمایت کرد تا جنگی 8 ساله را علیه ایران به راه بیندازد و ادامه دهد، جنگی که برآورد می شود به کشته شدن نیم میلیون ایرانی انجامید. آمریکا با اطمینان از فرسایش طولانی هر دو طرف، تحریم ها علیه ایران را افزایش داد. در سال 1988 اندکی پیش از آتش بسی که سازمان ملل کارگزار آن بود، ناو یو اس اس وینسنس با شلیک دو موشک به هواپیمای پرواز 655 ایران، 290 سرنشین این هواپیما از جمله 66 کودک را به قتل رساند. ناخدای این ناو به جای مواجهه با هر گونه پیامدهای تنبیهی، مدال افتخار دریافت کرد.به این ترتیب ما به از دست رفتن جان عده ای ایرانی ادای احترام کردیم.
ایران کشور مهاجمی نیست و در 200 سال گذشته هیچ کشوری را مورد حمله قرار نداده است.سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل –و تایید سازمان انرژی اتمی- بر این موضوع صحه گذاشتند که ایران امضا کننده پیمان ان پی تی، هیچ برنامه ای برای ساخت سلاح های اتمی ندارد و علاوه بر این هیچ تهدیدی را حتی با سلاح های هسته ای متوجه کشوری نمی کند. آنها نه مجنون هستند و نه قصد خودکشی دارند. برعکس اسرائیل که پیمان ان پی تی را امضا نکرده، در سراسر تاریخ کوتاه 67 ساله موجودیت خود،مکررا به اراضی اشغالی و کلیه کشورهای همسایه اش حمله کرده است و تنها تهدید اتمی موجود در منطقه و دارنده سیستم های انتقال موشک های مستقر در دریا و خشکی است. آمریکا دو جامعه مدرن، پیشرفته، سکولار و سوسیالیست را به کلی از بین برده، آشوب های ادامه داری را در افغانستان به وجود آورده و همزمان از تولید افیون این کشور برای اطمینان از تداوم هرج و مرج در غرب نیز بهره می برد و جنگی گسترده و علنی را علیه سوریه و یمن به راه انداخته است.
حال که مهاجمان واقعی، قربانیان واقعی و تهدیدات واقعی شناسایی شدند، پس دستور کار واقعی پشت تقاضاهای هیستریک اسرائیل برای حمله به ایران و تحریم های پایدار ما علیه این کشور چیست که تخلف از منشور سازمان ملل به شمار می رود که تهدید به استفاده یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور دیگری را منع می کند؟
عربستان سعودی وهابی به شدت با ایران شیعه به عنوان یک رقیب منطقه ای مخالفت می کند. این کشور هم آوا با اسرائیل، خواهان قطع حمایت های ایران از حزب الله است، یعنی نیروی تدافعی علیه حمله سال 1982 اسرائیل و 18 سال اشغال جنوب لبنان که جان پناه لبنان در برابر تجاوز حمله اسرائیل محسوب می شد. سعودی ها بخش عمده ای از بودجه لازم برای این اقدام را تامین کرده اند و لابی اسرائیل، فشار سیاسی شدیدی را برای به راه افتادن جنگ وکالتی ما علیه سوریه، این پل کلیدیبین ایران و حزب الله اعمال کرده است.
اما از اسرائیل و سعودی ها گذشته، کدام منافع مستقل آمریکا در میان است؟ به نظر می رسد که رهبران روسیه و چین بی سرو صداتر و با مهارتی بیشتر از غرب، در حال اجرای راهبرد صفحه شطرنج بزرگ برژنسکی هستند.تحریم های تحمیلی علیه ایران در خدمت چهره جدیدی از جنگ سرد آمریکا علیه روسیه قرار گرفته اند و راه پذیرش ایران در سازمان همکاری های شانگهای را سد کرده که نمی تواند کشورهای تحت تحریم های سازمان ملل را به عضویت خود درآورد. با عضویت هند و پاکستان در سازمان همکاری های شانگهای در سال آینده، الحاق ایران به این سازمان عمدتا سلطه روسی-آسیایی بر اورآسیای مرکزی، جنوبی و شرقی را تکمیل خواهد کرد و حوزه غنی از انرژی دریای خزر را به محاصره خود در خواهد آورد. ایران در سال 2008 برای عضویت در سازمان همکاری های شانگهای درخواست داده و زمانی صلاحیت این کار را به دست می آورد که تحریم های سازمان ملل بر آن رفع شده باشد و آمریکا دیگر نتواند سد این راه شود.
در حالیکه قدرت آمریکا رو به افول دارد. ایران از گردن گذاشتن به خواست ما امتناع کرده و جهان در حال توسعه در حال کف زدن برای این کشور است.
سازمان همکاریهای شانگهای یک ائتلاف سیاسی، اقتصادی و نظامی است که به زودی نمایندگی حدود نیمی از جمعیت جهان را به دست خواهد آورد و قصد دارد موسسات مالی برتون وودز را به چالش بکشد و با احیای پیمان ورشوی سابق، به نهادی برابر برای ناتو تبدیل شود. در سال جاری نیروهای چینی، هندی و روسی در سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم، در کنار هم در مسکو رژه رفتند. سازمان همکاری های شانگهای با ائتلاف سه قاره ای گروه «بریکز» همپوشانی دارد که شامل برزیل است؛ کشوری که به نوبه خود با ائتلاف های آمریکای مرکزی «مرکوزور»، «آلبا» و «یوناسور» همپوشانی دارد. یوناسور با «بانکو دل سور» جدید خود که در خدمت توسعه قرار خواهد گرفت، قصد دارد خود را از «تنظیمات ساختاری» نئولیبرال تحمیلی از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول رها کند.
بدون در نظر گرفتن اقدام کنگره در مورد این توافق، سایر کشورهای مذاکره کننده گروه 1+5 تحریم های ادامه داری را بر ایران وضع نخواهند کرد. اتحادیه اروپا به گاز طبیعی ایران علاقه مند است. ایران و روسیه با هم مالک یک سوم از ذخایر گاز طبیعی جهان هستند که اتحادیه اروپا خواهان دسترسی به آنهاست. استفاده از زور دیگر یک گزینه به شمار نمی آید. روسیه و ایران پیشتر یک توافق تجاری بزرگ عمده را با هم امضا کرده اند و روسیه به زودی سیستم ضد موشک زمین به هوای اس-300 را به ایران تحویل خواهد داد که برای دفاع موثر در قبال آمریکا یا اسرائیل است.
ایران همچنین پیوندهای زمینی و دریایی ضروری برای پروژه های آینده نگرانه راه ابریشم چین فراهم خواهد کرد و یکی از اعضای موسس «بانک سرمایه گذاری زیرساخت های آسیایی» است که هدف آن، تامین بودجه لازم برای این پروژه هاست. شرکت های چینی هم اکنون استخراج گاز از میادین گازی وسیع ایران در خلیج فارس و میادین نفتی واقع در امتداد مرز این کشور با عراق را آغاز کرده اند که با هدف دور زدن تحریم های غرب، آن را به یوآن و ارزهای جایگزین دیگر به فروش می رساند.
دوران اعمال دکترین مونرو به پایان رسیده و قدرت آمریکا برای کنترل بر منابع جهان سریعا رو به افول دارد. ایران از گردن گذاشتن به خواست ما امتناع کرده و جهان در حال توسعه در حال کف زدن برای این کشور است. 120 عضو جنبش غیرمتعهد تهران را برای کنفرانس سال 2015 خود انتخاب کرده اند و ریاست فعلی آن با ایران است. ما یا می توانیم در یک دور بازی تعیین کننده یا بازنده شویم یا دست کم در بازی بمانیم. به اعتقاد من این چیزی است که پذیرش این توافق – دست کم فعلا- تعیین کننده آن است.
منبع:فارس
