به گزارش سراج24،یکی از مهمترین مؤلفه های فکری حضرت امام(ره)، نگاه جهانی به اندیشه های انقلاب اسلامی است. نگاه به جملاتی همانند اهتزاز پرچم توحید بر قله های جهان، جنگ ما جنگ عقیده است و مرز و جغرافیا نمی شناسد و.... نشان از جایگاه راهبردی جهان اندیشی در تفکر حضرت امام خمینی دارد. برای بررسی این مؤلفه اندیشه انقلاب به سراغ حجت الاسلام مهدی طائب رفتیم. حجت الاسلام طائب در طول گفتگو به اندیشه حضرت امام(ره) اشاراتی داشته است و الگوی رقیب برای جهانی اندیشی اسلام را امریکا می داند.
اسلام میگوید کسب قدرت کنید، نه اینکه اگر امکان داشت قدرت را بدست بیاورید
• آقای طائب به عنوان اولین سوال، پشتوانه دینی و روایی برای جهانی اندیشی چیست؟
مسلمان طبق وظیفه شرعی اش، نسبت به همه مردم متعهد و مسئول است. در قرآن آمده است که «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» شما بهترین امتی هستید که در طول تاریخ در زمین حضور پیدا کردید. علتش هم این است که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و برای این امر به معروف و نهی از منکر هیچ محدودیتی قائل نشدید. نگاه اسلام در این حدیث نیز مشخص است «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛» اگر کسی بشنود کسی می گوید مسلمانها به من کمک کنید و جوابش را ندهد و به او کمک نکند، این مسلمان نیست. این حدیث هم بازه و زمان و محدودیت مکانی ندارد. نگاه اسلام به طور کلی در حیطه قدرت یک نگاه جهانی است، از سوی دیگر اسلام می گوید که قدرت حاصل کن، نه اینکه اگر امکان داشت قدرت بدست بیاور.«اعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» تا آنجایی که می توانید کسب قدرت بکنید. بنابراین رسالت اصلی اسلام که بر دوش آحاد مسلمانان گذاشته شده تا آنها دست به دست هم بدهند تا عدالت در زمین محقق شود. آن هم حاصل نمی شود مگر با حاکمیت کسانی که خداوند معرفی کرده است. امروز همه در این اجماع دارند که عدالت توسط بقیه الله اعظم محقق خواهد شد. شیعه و سنی این را قبول دارند. روایت «المهدی منا اهل البیت؛ یملأ الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما وجورا» اجماعی است و مختص به شیعه نیست. آن کسی که این عدالت را محقق می کند، مانند پیامبراکرم می ماند. همه موظفند به پیامبراکرم کمک کنند. بنابراین کسانی که قبول دارند شخصیتی به نام «بقیه الله اعظم» هست و قبول دارند که او باید عدالت را در کل جهان محقق بکند لاجرم نگاهشان نگاه جهانی خواهد بود. این افراد نمی توانند به خانه و محله و شهر و کشور نظر خاص داشته باشند.
• در شرایط فعلی آیا مسئولین ما اینگونه نگاه می کنند؟
طبق قانون الهی و هم قانون اساسی که طبق قانون الهی نوشته شده است، ما موظفیم از مقام معظم رهبری تبعیت کنیم. نگرش رهبری نیز بدون تردید، نگرش جهانی است. مسئولین و روسای سه قوه اولین کاری که در آغاز مسئولیت انجام می دهند، سوگند خوردن به همین قانون است. قسم یاد می کنند که ما به این قانون اساسی متعهد میشویم تا اینگونه عمل کنند. حالا اگر کوتاهی کنند هم در این دنیا هم در آخرت مؤاخذه خواهند شد. مؤاخذه در دنیا از طرف وجدانهای ناظر بر عملکرد است که چرا خلاف قسم عمل میکنی. در آخرت که هم او را به خاطر این قسم نگه می دارند هم ماورای این قسم مواخذه می شود، چرا به مسئولیتی که روی دوشت بوده عمل نکردی؟
یا از خدا دستور میگیریم و یا طاغوتیم، راه سومی وجود ندارد
• کسانی که در برابر جهانی اندیشی اسلامی قد علم می کنند و با آن مخالفت میکنند، چه جایگاهی دارند؟
ما تفکر جهانی شدن را در قالب دستورهای خدای متعال می بینیم، اگر کسی در برابر آن بایستد و نوعی دیگر جهانی سازی را برای خودش قائل باشد، طبیعتا طاغوت است. ما تردیدی نداریم که طرف مقابل ما از جانب خدا دستور نمیگیرد و خودش را متعهد به اجرای دستورات خدا نمی بیند بنابراین قطعا طاغوت است. ما خط سوم نداریم یا از خدا دستور می گیرد یا ازغیر خدا، که از غیر خدا می شود طاغوت. امام (ره) فرمود: «امریکا شیطان بزرگ است»، بنابراین هرکسی تحت سایه امریکا حرکت کند تحت سایه شیطان در حال حرکت است.
• آیا آمریکا هم به همین شکل جهانی اندیشی را دنبال میکند؟
اصلا شیطان بدنبال این است که جهانی شدن حق تحقق پیدا نکند. اگر حق بر عالم حاکمیت پیدا نکرد، لاجرم انسانها مجبور می شوند حاکمیت طاغوت را قبول کنند. یعنی شما اگر تلاش نکردید مردم را به حاکمیت حق دعوت کنید، مردم تحت حاکمیت حق قرار نگرفتند و لاجرم تحت حاکمیت طاغوت قرارخواهند گرفت. نمی شود در این عالم حق باشد و طاغوت بتواند ادامه حیات بدهد. و نمیشود حقی نباشد و مردم تحت حاکمیت طاغوت نباشند.
طرف غربی بدنبال چپاول تمام منافع دنیاست. اگر ما بدنبال جهانی شدن هستیم از دیدگاه الهی بدنبال جهانی شدن هستیم و دیدگاه الهی یعنی تحقق توسعه و فراگیر ساختن عدالت. یعنی حقوق مردم طبق چیزی که خدای متعال فرموده، بین مردم پخش و منتشر بشود تا زمینه عبودیت بندگی برای مردم حاصل شود. طرف مقابل اگر به دنبال جهانی شدن هست، دیدگاه مردمی در آنجا وجود ندارد. آنها سرمایه دارهایی هستند که خون ملت مستضعف را می مکند. آنها کسانی هستند که امریکای زرق و برق دار و آبادی را درست کردند در حالی که همه میدانیم از مکیدن طلای سیاه خاورمیانه و از طلای زرد افریقا و سایر امکانات دنیا برایشان حاصل شده است. روشن است که برایشان مهم نیست انسانها در جایی از بین بروند، به بیماریهای ساختگی، به ویروسهای ساختگی، به گرسنگی های ساختگی مبتلا شوند.
• جریان فکری که در داخل کشور، برای افق جهانی اندیشی انقلاب ارزشی قائل نیستند، چه مشخصاتی دارد؟
این جریان فکری از دو منظر درون خودش ضعف دارد. منظر اول اینکه به طور کلی پایه های دینی اش مأخوذ از مبانی اصیل نیست، بلکه افرادی هستند که تقریبا دین را برای دنیای خودشان می خواهند. انسان عاقل باید دنیایش در اختیار دینش باشد. اما اینها می گویند دین باید در اختیار دنیا باشد، بنابراین هرکجا دین با منافعشان سازگاری پیدا بکند، استفاده می کنند ولی هرکجا ببینند سازگاری پیدا نمیکند بلافاصله با کلماتی مثل خردورزی و خردگرایی و اینگونه مسائل دین را پاک می کنند.
معضل دومی که اینها دارند، اصولا نمی دانند که اگر جهانی فکر نکنند و داخلی فکر بکنند، طرف مقابل جمعشان می کند و مانند دانه ارزنی از روی زمین آنها را برمی دارد. وقتی حیطه نگرش و دیدشان را محدود کردند، نمی توانند به درستی اقدامات طرف مقابل را تحلیل کنند. بنابراین به یکباره می بینند که راهها همه به سوی اینها بسته شده و راهی برای فرار ندارند. اینها حتی اگر به فکر دنیای خودشان هم باشند، اگر از هوش سیاسی خوبی برخوردار بودند، می فهمیدند و تجربه هم به آنها نشان می داد که بهترین راه حفظ منافع داخل، نگرش جهانی است.
اگر ذره ای به سابقه ایران دقت بکنند می بینند که هرجا به مسائل داخلی پرداختند، گفتند ما را با بیرون چه کار است دچار معضلاتی شدند و داخل را هم از دست دادند. اما هرگاه به بیرون نظر انداختند و درست اقدام کردند به نتایج خوبی رسیدند.
• آیا مصداق مشخصی هم از گفته تان دارید؟
همین اقدامات اخیر تجربه خوبی است. شما آمدید یک مقداری یک گوشه چشمی به غربی ها نشان دادید. گرچه که اصولا مذاکرات با هدف کلی نظام برای خلع سلاح امریکا در ادعاها بود. ولی بعضی از گفتگوها و گفتمانهای داخلی دشمن را به این اشتباه انداخت که نکند که اینها در حال تغییر سیاست هستند. براساس این به یکباره راههای باز به سمت ما، یکی یکی بسته شد. شما موضوع ارزان شدن قیمت نفت را ساده نبینید که یک دفعه نفت از 100 دلار به 40 دلار رسید. شما حوادث ترکیه و بسته شدن تقریبی راه تجارت ما به ترکیه را ساده می بینید، اما این جور نیست که اتفاقات داخلی بود. الان کاروانهای تجاری ما یعنی کامیونها و تریلی های تجاری، نمی توانند حتی هندوانه صادر کنند.
در شرایطی که نظام به این نتیجه نرسیده است که با امریکا کنار بیاید و نظام سرجای خودش ایستاده است. اما حتی در گفتمانهای مصنوعی، آن چیزی که تلقی شد توسط برخی از آنها چیز دیگری است. یکی از مسئولین انگلستان مکار ادعا کرده بوده که مثلا نظر بعضی مسئولین ایرانی ها نسبت به اسرائیل مقداری تغییر کرده است. این مفهوم به این شکل برای آنها حاصل شد، بعد میبینیم اوضاع یکی بعد از دیگری برای ما از قبل بدتر می شود.
• ظرفیتهای حکومتی و مردمی ما برای ارسال جهانی پیام انقلاب باید چگونه تنظیم شود؟
ببینید قابلیتهای جهانی شدن در بین ملل دنیا وجود دارد بدلیل اینکه ذات طاغوت ذات ظلم و بی عدالتی است. به محض اینکه کسی فریاد عدالت و عدالتگرایی و مقابله و مبارزه با ستم و ظلم و بی عدالتی که مظهرش امریکا و اسرائیل هست سر دهد، توده های مردم در همه جا حتی در خود امریکا وحتی در اروپا گرایش پیدا می کنند.
مهم این است که ما بتوانیم تجربه های خودمان را از هر راهی توسط گروههای مردمی و یا گروههای دولتی به آنها برسانیم. پذیرش، در بین ملتها است. بیداری اسلامی و حتی بالاتر، بیداری جهانی، چیزی نیست که ما مثلا با کامیون بار بزنیم، ببریم جایی خالی کنیم. این طور نیست که ما نفر مستقیم بفرستیم در مناطق مختلف. پذیرش در بین خود مردم مخصوصا در بین مسلمانها و بخصوص در کشورهای آسیایی و افریقایی وجود دارد.
آن چیزی که الان مهم است، این است که مبادا از شعارهای مردم، از فریادهای مردم ما، از اقدامات مردم ما پیام خلاف این عدالت گرایی برود، خلاف این جهانی شدن برود. حضرت علی در حدیثی می فرمایند، «شما را شمارا به قرآن، مبادا دشمنان در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند». الان هم ما باید مراقب باشیم مبادا کشورهای دیگر در باب حفظ انقلاب از ما جلو بزنند. مثالی عرض کنم، در سفر حج، کنار راننده ای نشسته بودم، راننده می گفت، در خانه من و در اطراف من صحبتهای امام و صدای امام و نام امام هست، گفتم چطور ماها که آنجا نیستیم، گفت نه، امام یک فریادی زد مرزها را درنوردید.
• یعنی شما نگرانید که ما در عمل به ارزشهای انقلابی از دیگر کشورها عقب بمانیم؟
امروز به شکل یک نسیم است، در آینده طوفان خواهد شد و شما امروز می بینید که طوفان در همه جا برخاسته است. چیزی که مهم است اینست که ما مراقب باشیم از این حرکت جهانی یک وقت عقب نمانیم. گرچه اینطور نیست و ملت ما ملت بیداری است، اما اگر بخواهیم به این حرکت کمکی داشته باشیم، خیلی از این رسانه ها و بسیاری از کسانی که به کشورهای مختلف سفری می روند، سفر علمی می روند و... حتی در راهپیمایی های داخل کشور و مطبوعات، همه و همه باید ناقل این پیام بیداری برای جهان باشند.
• بحث رسانه و زبان یکی از مشکلات اصلی در انتقال پیام انقلاب است. به نظر شما زیرساختهایی که جمعیتهای دانشجویی و حوزوی ما برای انتقال این پیام به جهانیان نیاز دارند، چیست؟
بله درست می گویید. شاید ما به اندازه ای که ظرفیتهای بیرونی برای پذیرش پیام ما وجود داشته، در داخل ظرفیتهای فعلی را فعال نکرده ایم. اینجا جایی هست که خیرین میتوانند وارد شوند. چطور در مدرسه سازی خیرین وارد شدند، در اینطور امور نیز خیرین باید سرمایه گذاری بکنند.
در حوزه های علمیه تلاش فراوانی می شود. به بحث زبان اشاره کردید، امروز بحث زبانهای خارجی در حوزه خیلی جدی پیگیری می شود. خیلی از طلاب به دنبالش هستند اما به هرترتیب به اندازه امکاناتی که هست. این هم خیلی جای کار دارد. متاسفانه حوزه های علمیه در این مورد غفلت کرده اند. حالا اگر طبق یک بررسی، دراین زمینه سرمایه گذاریهایی از جانب حاکمیت حکومت شود البته طبق روال سابق نباید به طور مستقیم انجام شود. منتها روال سابقی که در حوزه ها وجود داشته فقط و فقط پاسخگوی داخل است، اما الان باید پاسخگو خارج هم باشیم اما امکانات بر این اساس سرازیر نشده است.
این بیان شما، بسیار بیان خوبی است که این باید مورد توجه قرار بگیرد. در دانشگاههای ما ظرفیتهای ابزاری بیش از حوزه ها هست، اما اینکه در دانشگاه های ما غنای لازم وجود ندارد، این غنا را باید انتقال بدهیم. با وضعیت موجود آنها تشنه همین غنا هستند.
• حضور طلاب خارجی در حوزه های علمیه ما چگونه می تواند موجب غنای محتوایی برای جهانی اندیشی شود؟
ما در حال حاضر طلاب غیر ایرانی هم داریم، یک زمانی اینها به اینجا می آمدند، ما نمی دانستیم نیازهای آنها چیست و چگونه باید عمل کنیم و بعضا طرحهای اشتباه داشتیم. اما امروز نزدیک می شویم، اوضاع خیلی بهتر شده، این تعامل رفت و آمد انجام دادنها خود این باعث غنا می شود. در عین حالی که بالاخره باید تلاش مضاعف کنیم. من می خواهم اینجا مطلبی را بگم و آن اینکه در باب محتوا ما همین محتوای موجودمان را با نیروهای موجودمان اگر در اختیار دیگران قرار بدهیم به یاری خدا خیلی کار آسان میشود.
• ارگان هایی مثل صدا و سیما و آموزش پرورش در انجام وظایفی که اهداف جهانی اندیشی را پیگیری کند، چگونه عمل کردهاند؟
هیچ کدام نمی توانند بگویند ما وظیفه کاملمان را عمل کردیم، به اندازه ای که توجه کردند خوب عمل کردند. مثلا در صدا و سیما، اصل ایجاد شبکه العالم، شبکه پرس تی وی و اصل شبکه های اینگونه خیلی عالی بود. رادیوهایی که به زبان خارجی ایجاد شد خیلی عالی بود. به میزانی که سرمایه گذاری کردند، جلو رفتند ولی خودشان هم اقرار دارند زمینه برای کار خیلی بیشتر از این وجود دارد. البته الان صداوسیما از کمبود بودجه ها حتی از حد معمولی هم ناله دارد، ولی به هر ترتیب زمینه برای کار فراوان است. در آموزش و پرورش هم گمان نمیکنم توجهی به این مسئله بوده در حالی که خیلی جای کار دارد.
• دلیل اصلی اینکه آموزش و پرورش و آموزش عالی به اینگونه مقولات توجه نمی کنند، چیست؟
بعضا آموزش و پرورش و آموزش عالی ما و مسئولینشان دچار درگیری های سیاسی که میشوند و از انجام وظایف اصلیشان عقب می مانند .البته نه اینکه من با مسائل سیاسی و یا ورود آنها مخالف باشم اما یک مسئله سیاسی داریم، که ما یک سیاستی را بگوییم، این سیاست درست است و ما را زودتر به نتیجه میرساند. یک موقع هست که ما همه زورمان را می¬زنیم که این سیاست مان و سیاسیون حاکم بشوند، همه زورمان را میزنیم برای حاکم کردن 4 یا 5 ساله. با این گونه کارها 5 سال از وقتمان را از دست می دهیم. متأسفانه هم در آموزش و پرورش و هم در آموزش عالی، تا اینکه مسئولین به خودشان بیایند تا بر اساس دیدگاه های سیاسی چه کنند، زمان را از دست می دهند. این برای ما آفت مهمی است.
رسانه شیطان دوچیز را القا میکند: ما قدرت مطلقیم و شما نمیتوانید
• ابزار رسانه ای غرب چگونه به خدمت جهانی اندیشی و جهانی نگری آمده است؟
حضرت امام فرمود، امریکا شیطان بزرگ است. او یک حکیم و فقیه بود که وقتی مطلبی را می گفت، همه اش بار منطقی داشت. یک نکته ای در قران هست که می گوید «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء»، شیطان ابتدا شما را از نداری و فقر می ترساند، بعد شما را به فحشا و اعمال خلاف وادار می کند. این صفت شیطان است. ذات خود شیطان محدودیت ارتباطی ندارد. عوامل شیطان کار خود شیطان را انجام می دهند. اول ابزار ارتباطی را قوی می کنند، در این رسانه ها اگر شما ورود پیدا کنید، دو مطلب موج می زند. مطلب اول اینکه شما اگر با ما نباشی، به شما کمک نمیکنیم، از بین می روید، نیست می شوید، نابود می شوید، نمیتوانید. البته با صراحت نمیگوید اما می گوید شما انسانهای کودن و درجه دو هستید که حتی نمی توانید نقشه خانه خودتان را ببینید، حتی آب خوردنتان هم باید توسط من حل بشود. خیابانتان باید توسط من آسفالت شود. بعد یک قدرت هیولایی از خودش درست می کند که توان پیروزی در تمام میدان¬ها را دارد و در همه جا حاضر است. این صفت شیطان است. اما قرآن می فرماید ما به شما روزی می دهیم و سپس می گوید به آبی که از آسمان نازل می شود، نگاه نمی کنید من فرستادم یا تو توانستی آب را تأمین کنی؟
این همان القای رسانه است. شیطان در رسانه اش دو چیز را القا می کند: 1- شما نمی توانید 2- ما توانمند مطلقیم. اگر این دو در ذهن های ملل جهان جا افتاد، آنها به جهان طاغوت رسیدند. شما به دنبال آنها میدوی یعنی لازم نیست زحمت بکشد و به دنبال شما بیاید و ببرد بلکه شما را به دنبال خودش می کشد. در همین جهت هم اگر ما فریب رسانه ای دشمن را بخوریم مانند حضرت آدم می شویم که در آن باغ گول شیطان را خورد و با پای خودش به سمت درخت شیطان حرکت کرد.
رسانه دشمن هم اینگونه است. اینها برای جهانی شدن به کم خرج ترین راه پناه آوردند یعنی راه رسانه. یک فیلم درست می کند و در سراسر دنیا پخش می کند، وقتی پخش شد شما اگر به این نتیجه رسیدی که آب خوردن هم باید توسط او حل شود، آن وقت همه امکاناتت را می دهی و راه را برای او باز می کنی. آن وقت با کمترین هزینه به چیزی که خواسته میرسد.
منبع:تسنیم