سراج24، نوع تشکیلات و نگاهش به اعضای تشکیلات، اهمیت جدی دارد. گاهی اما، تشکیلات بهواسطهی دغدغهی آدمها شکل گرفته و اهداف تشکیلات از درون آدمها میجوشد. لذا رابطهی مسئول با نیرو و نیروها با هم، غیر از رابطه ابزاری یا آموزشی و توجیهی، یک رابطهی قلبی نیز میباشد. در این حالت، به تعبیری تشکیلات تبدیل به خانوادهی فرد میشود که گاهی شاهدیم که تفکیک زندگی خانوادگی از کار تشکیلاتی از اساس برایشان بیمعنا میشود. به همینمنظور سراغ جمعی رفتیم که ببینیم چگونه باوجود دغدغه و اهداف مشترک، نه تنها تشکل باعث کمرنگشدن روابط خانودگیشان نشده، بلکه بخاطر نوع رفتار زن و مردِ حاضر در تشکل، روابط خانوادگی پررنگتری را میانشان نیز شاهدیم.
محمدرضا میری؛ دبیر نهضت مردمی پوستر انقلاب که از سال 70 کار گرافیک و تبلیغات در عرصههای فرهنگی و نشریات تجربی انجام میداد و با ورود به دانشکده هنر فردوسی در سال 79، فعالیتهای گرافیکیش را ادامه داد و در این مسیر پنجسالهی نهضت نیز، کارگاههایی با مضامین انقلابی برپا کرد، کارگاههایی متشکل از زنان و مردان هنرمند، درمورد موضوع گزارشمان، حرفهایی از دل نهضت زدهاند که خواندنیست. در ادامه، نظر برخی از اعضای نهضت را نیز جویا شدیم که حضور موثر و مثبت زوجهای نهضت چقدر در کیفیت کارهای این مجموعه موثر بوده است.
اگر بخواهیم کمی از نهضت بگوییم، نهضت مردمی پوستر انقلاب، درواقع یک حرکت تبلیغی هنریست که سعی دارد با زبان رسانهای بنام پوستر، پیرامون منویات و دغدغههای رهبری کار کند و اثر فاخر را تولید تا به مخاطب مردمیاش برساند. طراح و مخاطبش، مردم هستند، هزینههایش نیز مردمی تأمین میشود و به صورت مردمی نیز توزیع.
از دستههای مختلفی هم برخوردار است. نهضت فقط طراح ندارد، مترجم، بانی، ایدهپرداز، موزّعینی نیز در نهضت وجود دارند که چون تمام این فضا بصورت شبکه سرتاسری و مجازی و دور از هم، شکل میگیرد، موضوع گزارش، هنرمندانش میباشند که بیشتر با هم در مراوده هستند.
***
هر نسخهای را نباید برای هر کاری پیچید!
مسلما تا جایی که لازم به حضور خانمها نباشد، بهتر است فعالیت نداشته باشند. یعنی بعضی فعالیت ها اصولا برای خانم ها ساخته نشده و خانم ها هم برای بعضی فعالیت ها ساخته نشده اند. ولی اگر حضور لازم است، تا جایی که ممکن است باید بصورت مستقل باشد. از یک حرکتِ اینگونه مثل نهضت پوستر که اصل آن هنر است، هم نمیشود خانمها را حذف کرد و نباید هم حذف کرد. به چند دلیل.
اول اینکه جوهرِ هنر، در وجود خواهران بیشتر است و هنرمندان زیادی هستند که درواقع در قشر خانمها هستند که نمیشود از این پتانسیل برای انقلاب بهره نبرد. ما شوخیای هم در اینرابطه داریم که بعضی حرکتهای فرهنگی، گویا خروسنشان است! یعنی اصلا هیچ خانمی ابدا در آن حضور ندارد. حال آنکه میطلبد خانمها حضور موثر و مثبتی در آن داشته باشند.
دوم اینکه، قائدتا در حرکتی که خانمها حضور داشته باشند، بخش عمده شور و انگیزهای که خانمها با خودشان میآورند، به جریان کمک میکند. درحال حاضر، هم در قسمت هنرمندان و هم در بخش توزیعکنندگان نهضت، خانمها جزو بهترینها و فعالترینها هستند. نمیخواهم نمره یک مطلق به خانمها بدهم ولی میشود گفت که حتی باعث ترغیب حضور آقایان میشوند و حجت را بر آقایان تمام میکنند. در حال حاضر تقریبا تعداد خانم ها و آقایان برابر است.
از همه این حرفها گذشته، ما فضای هنری دانشکده هنر را دیده ایم که فضای سالم کمی وجود دارد. گیریم که صورت مسئله را پاک کردیم و جریان هنریای را شکل دادیم که خانمها در آن نبودند و به خیال خودمان داریم کار سالمی انجام میدهیم، آیا خانم های هنرمند متعهد انقلابی که درواقع خواهران و دختران ما هستند، واقعا نباید جایی داشته باشند که حضور فعال و مثبت داشته باشند؟ ... ما این احساس را کردیم که در نهضت میشود زمینهی این حضور را فراهم کرد.
نسخهای که میتوان برای همه پیچید!
حضور و ارتباط زن و مرد در نهضت، حداقل است. چند نوع هم هست. یک حضور روزمرهست در دفتر مشهد، خواهران اتاق مجزا دارند و دیگری حضور در کارگاههاست که تا جایی که میتوانیم جدا برگزار میکنیم. حتی نه بخاطر تفکیک جنسیتی، بلکه بخاطر اینکه خواهران راحت باشند و معذب نباشند. چون بچهها، بچههای مقیدی هستند، چرا برایشان کار را سخت کنیم. میماند زمانی که کارگاهها کشوریست، اساتید خاصی میآیند که باز هم گرچه در فضایی یکسرهست اما خانمها یکطرف و آقایان طرف دیگر حضور دارند. و همه به طور یکسان از استاد بهره میبرند و کار هم را در حد ضررورت و با احترام نقد میکنند.
ارتباطات در نهضت، خطکشیشده نیست کما اینکه که در شأن بچههای نهضت هم نیست. در نهضت هیچ فیلتری نداشتیم که فقط چادریها بیایند، بعضی از بیرون فکر می کنند ما چنین فیلتری داریم یا حجاب اجباری است مثلا! و این را به خود من گفته اند.
اصولا فضا فضاییست که اگر کسی از بیرون بیاید، میبیند که اگرچه برادران و خواهران با هم حضور دارند اما فضای متین و حرفهای در اینجا الویت و سیطره دارد، نه فضای اختلاط. اینجا کسی فضای اختلاط را برای خودش پیدا نمیکند.
ضمن اینکه توکل بر خدا کردیم و بعد هم به بینش و منش بچهها سپردیم و برایشان احترام قائل شدیم. تمهید مهم ما بعد از ارتباط حداقلی و در ضرورت، ایجاد فضای جدی و حرفهای و پرحجم کار بوده است. مثلا متصور بشوید فضایی که بچهها باید دو روزه پوستری دربیاورند، فضا فضای تفنن نیست، فضای فشار کاریست. برعکس فضاهای معمول هنری که بخش عمدهاش در وورکشاپها تفننیست. حالا خروجی آن کارگاهها را با خروجی کارگاههای نهضت مقایسه کنید.
نکته بعدی، بحث شخصیت بچههاست. بحمدلله شخصیت کاذبی که بعضی به بهانهی شخصیت هنری برای خودشان قائلند، این جا بین رفقا اعتباری ندارد. شخصیت غالب بر همسنگران، شخصیت بچه مسلمانی آنهاست.
بهرحال بچههایی که در نهضت حضور دارند، فضای دانشگاه هنر را درک کردند و با فضاهای خاصی روبرو شدند که بسلامت ازش عبور کردند و یک ثبات شخصیتی درشان شکل گرفته. فکرها کامل شده. ما این را نمیتوانیم از تشکلهای دانشآموزی و یا بچههایی که تجربههای جدی و موفق در اجتماع نداشتهاند انتظار داشته باشیم. پس این نسخه را نمیشود برای همه پیچید.
نسخهای که باید برای همه پیچید!
در نهضت، شفافبودن ارتباطات و فعالیت بچهها خیلی برایمان مهم است. حتی برخی بچه ها زوج هستند که هر دو زوج هم حضور دارند و هنرمندند و فعالیت میکنند و یا اگر هر دو زوج، هنرمند نیستند، همسرِ همسنگرمان، کاملا بچهها را میشناسد. ما برنامههایی هم داریم که اعضا را با خانواده دعوت میکنیم مثل روز جشن تولد نهضت. یا در سفرهای کاری علیرغم محدودیت منابعمان حتما سعی می کنیم خصوصا خواهران با خانواده حضور داشته باشند تا فضای شفافی وجود داشته باشد. این موضوع ارتباط با خانواده خیلی مهم است.
ما سعی کردیم همیشه خانواده خط قرمزمان باشد، به محض اینکه بدانیم کسی در خانه کاری دارد، هیچ توقعی، هیچ توقعی از آن شخص، چه برادر، چه خواهر نداریم. وقتی گرفتاری خانوادگیای هست، هیچ توقع و گلایهای وجود ندارد، هیچ پروژهای تا طرف مشکلش حل شود به او داده نمیشود تا دوباره برگردد و کار کند. ضمن اینکه ما در یک جایگاهی، فضای خانوادهها را هم رصد میکنیم. بعضا کمک هم میکنیم.
بزرگواری بنام حاج ماشالله آخوندی، از پیشکسوتان دفاع مقدس هستند که در دوران نوجوانی و جوانیمان میگفتند: ما هر کاری در هیئت میکنیم، با خانواده میآییم، با زن و بچه کار میکنیم. میگفتند امام حسین با زن و بچه به کربلا آمد، ما هم با زن و بچه به هیئت و حتی در برپایی خیمه و تدارکات برنامهها میآییم. این حرف همیشه در گوش ما هست.
اصلا فرق جناح حق با جناح نفاق همین است. جناح حسینی میگوید ما مثل مولایمان با خانواده میآییم کف میدان فعالیت تشکلی و انقلابی، اما جریان نفاق میگوید اگر میخواهی تشکیلاتی خوبی باشی باید ترک خانواده بگویی. مصداقش و اوجش میشود جریان طلاق تشکیلاتی در سازمان منافقین. ما گاهی ناخواسته و بدون اینکه بدانیم، احساس میکنیم باید از خانواده بگذریم. گاهی هم مثل میآوریم که: «زن طلاق، بچه یتیمخانه!»
حضور زوجها در جمع نهضت خیلی کمککنندهست. فضا بین ما و همسرانی که خواهرانمان دارند، فضای دوستی و رفاقت هم هست، ما با همسرشان ارتباط دوستانه داریم. کسانی که مجبورند خانم و اولادشان را در برنامهها بیاورند و شرایطشان اینطور است که غیر از این نمیتوانند به برنامهشان برسند، با خانواده حضور پیدا میکنند. حتی در کارگاهها هم کنارشان حضور دارند.
این خانوادگیبودن اتفاقات نسخهایست که خیلی مهم است. باید جوری تشکل را شکل داد که رصد این فعالیت برای خانواده سخت نباشد. کسی که پسر، دختر، همسرش، خواهرش در این فضاها حضور دارد، باید بتواند فضا را رصد کند. یعنی متولیان این تشکلها دیوار شیشهای دور تشکل بگذارند که برای خودشان هم خوب است...
الگوی اولیهی تشکلها خیلی مهم است
حضور یک بزرگتر هم اگر بچهها احساس به این حضور کنند، کمککنندهست. در نهضت هم اعضا میدانند که شیوهی ارتباطگیری صحیح چیست و نباید راحت برخورد کنند. میدانند اینجا، عرف و قواعد خودش را دارد. قاعدتا بزرگتران یک مجموعه، الگو هستند.
اینکه در کنار فعالیتمان برای بچهها کلاسهای اخلاقی بگذاریم و به این وسیله سعی کنیم به رشد معنویشان کمک کنیم، لازم است اما بنظر من الگوی اولیهای که ما برای بچهها میگذاریم، مهمتر است. مثلا کسی که وارد نهضت میشود، میداند که الان زیرنظر استاد بینالمللیای دارد کار میکند، اخلاق و انصاف را در او میبیند و ظهر که میشود و میبیند استاد برای نماز وارد مسجد میشود، او هم تشویق میشود که نمازش را در مسجد بخواند.
ما قبل از اینکه درس گرافیک از اساتید بگیریم، درس زندگی و اخلاق داریم میگیریم. اساتید نقش مهمی دارند. اساتید و مربیان ما وقتی مانند هر مسلمانی فریضهشان را انجام میدهند و ظاهر خاص و غیر متعارفی ندارند، روابطشان با نامحرم همراه با حدود و حرمت است و حسن خلق و صفا دارند، با خانواده حضور پیدا میکنند و خیلی خانوادهدوست و خانوادهمحور هستند، اینها خیلی برای بچه ها جذاب است و همین سکنات الگوی بچههای ماست.
در بحث دوستیهای اسلامی هم واقعا دوست ندارم حتی صحبت کنم. برخی فضاها را خود تشکلها باز میکنند. ما مدیون هستیم وقتی بچهها را وارد میکنیم و فضاها را ول. چه نیازی است که بچهها غذاشان را سر یک میز بخورند؟ یا ساعات فراغتشان را با هم بگذرانند؟ به قول یکی از همسنگران ما که حرفش آویزهی گوش ماست، «چرا پنبه و آتش را کنار هم قرار بدهیم؟»
حلقه های سالم هنری
سیدمصطفی خاتمی؛ کارشناسی زبان و ادبیات عرب، وبلاگنویس، فعال فرهنگی، ایدهپرداز و عضو شبکه مردمی نهضت مردمی پوستر انقلاب در مشهد:
کار تشکیلاتی به دلیل اقتضائاتش و فضای تعاملی مستمری که در آن مبتنی بر اشتراکات فکری و سلیقهایست، بین افراد ایجاد صمیمیت میکند. حال اگر فرد نتواند این صمیمیت را مهار و مدیریت کند، سبب ایجاد اختلال در میزان ضرورت حضور فیزیکی و عاطفی در خانواده و به دنبال آن اختلال در روابط خانوادگی خواهد شد. از آن مهمتر این صمیمیت میتواند مسبب کمرنگشدن حریمها میان نامحرمان شود و در نتیجه افراد با اعتقادات مذهبی خوب، ناخودآگاه درگیر آسیبهای خطرناک گفتگوها، تعاملات و روابط غیرضروری و خارج از محدوده با جنس مخالف شوند.
تقیّد به اختصاص وقت کافی به خانواده (پدر، مادر، برادر و خواهر و یا همسر و فرزندان) به صورت زمانبندیشده، پیشبینی تمهیداتی به ویژه از سوی مسئولان تشکل برای کاهش ارتباطات میان نامحرمان، پرهیز از تشکیل جلسات غیرضروری و طولانی به ویژه میان خانمها و آقایان و به حداقل رساندن تعداد جلسات و در مقابل به حداکثر رساندن تعداد افراد و تشکیل جلسات خانوادگی میان اعضای تشکل از جمله مواردی است که میتواند از بعضی آسیبهای کار تشکیلاتی به روابط خانوادگی پیشگیری کند. گرچه هیچ چیز جای تقوای فردی و جمعی و دعوت یکدیگر به خیر (امر به معروف و نهی از منکر متقابل) را نمیگیرد.
به لطف خداوند در نهضت مردمی پوستر انقلاب با وجود حضور فعال خانمها در فعالیتها به ویژه در حوزه ایدهپردازی و طراحی، از برخی روابط و تعاملات ناسالم و خطرناک اما رایج و عادی در بسیاری گروهها و حلقههای هنری خبری نیست و ضمن وجود احترام متقابل از گپوگفتها و ارتباطات غیرضروری جلوگیری شده است. البته با توجه به ماهیت نهضت و آرمانهای گردهمآمدن اعضا، شایسته و بایسته نیز همین است.
حضور مشترک
آرزو آقاباباییان, (همسر مهدی جعفری)؛ کارشناسی گرافیک, کارتونیست و تصویرگر, شرکت در نمایشگاههای گروهی کاریکاتور, برگزاری نمایشگاه گروهی پوستر بینشان با محوریت شهادت, عضو نهضت مردمی پوستر انقلاب به عنوان طراح از سال ۱۳۸۹, عضو مجمع طراحان گرافیک آیه در اصفهان:
معمولا روابط بین افراد تشکل، اگر دارای چارچوب و ضابطههای قانونمند درونتشکلی نباشد، رفته رفته موجب ایجاد صمیمیتهای نابهجا میگردد و همین امر باعث خلل در بنیان خانواده و روابط بین همسران میشود.
از نظر حقیر برای ایجاد تعادل، شاید حضور مشترک زن و شوهر در فعالیتهای تشکیلاتی و گروهی بتواند خودبهخود این تعادل را ایجاد کند و یا با در جریانگذاشتن همسر از فعالیتها و اتفاقات درونگروهی و حضور گهگاه آن در جلسات و آشنایی با دیگر همکاران بتوان آرامش و اطمینان لازم را در او ایجاد کرد و همکاران نیز متوجه خط قرمزهای روابط آن فرد با دیگران بشوند.
برای جلوگیری از روابط ناصحیح نامحرم و افراد گروه، وجود یک مدیر جدی که نقش بزرگتر را هم داشته باشد، بسیار لازم و مفید خواهد بود تا از ایجاد حاشیههای مضر در روابط بین افراد جلوگیری کند.
اولویت فعالیت گروهها و تشکلهای فرهنگی، قبل از کار باید بحث رعایت اخلاقیات باشد و این را به عنوان قانون و هدف معنوی خود سرلوحهی فعالیتشان قرار دهند.
صمیمیت کاذب، شوخی های کوچک
مهدی جعفری (همسر آرزو آقابابائیان)؛ گرافیست:
به نظر حقیر آسیبهای روابط تشکیلاتی بسته به نوع فضا و جو موجود، متفاوت است. مثلا در فضاهایی که بانوان و آقایان در یک محیط مجبور به فعالیت هستند، ایجاد صمیمیت کاذب و شوخیهای هرچند کوچک جزو آسیبهای این محیط است و یا محیطهای تشکیلاتی که اولویت را از زندگی اسلامی به کار برای هدف تغییر میدهند، گاها به افراد و خانواده آنها ظلم میشود. به عبارت دیگر در این محیط، هدف وسیله را توجیه میکند.
تجربه به حقیر ثابت کرده است محیطهای تشکیلاتی که مسئول تشکیلات برای خانواده و زندگی افراد ارزش و اهمیت قائل است، به مراتب محیط آرامبخشتر و مطمئنتری برای افراد ایجاد میکند و بسیار موفقتر و مستمرتر هستند. تشکیلات اسلامی نباید به محلی برای فرار از خانواده و یا محلی برای دور کردن افراد از خانواده تبدیل شود.
نفاق، شاخ و دم ندارد
مرجانه رنجبر؛ دانشجوی کارشناسی ارتباط تصویری دانشکده فنی دکتر شریعتی؛ عضو نهضت مردمی پوستر انقلاب از سال 89 بعنوان طراح در تهران:
آسیبی که معمولا در این تشکلها وجود دارد، عدم رعایت حریمها است که شاید در شروع این تشکلها این مورد وجود نداشته باشد اما به مرور روابط و سختگیریها عادی میشود. در نهضت، روابط بین نامحرم بسیار محدود است و حتی این نکته در ورکشاپها نیز رعایت میشود، مسئلهای که در بسیاری محیط های هنری نادیده گرفته میشود، در نهضت جزء الویتهاست. در مورد خود من، ارتباط تنها با یکی از اساتید نهضت، جناب آقای میری خلاصه میشود که به واسطه راهنماییهای ایشان کارها تکمیل و نهایی میشود.
برای رسیدن به تعادل باید از افراد متعهد و با تجربه گروه، یک نفر از آقایان و یک نفر از خانمها به عنوان نماینده انتخاب شود و نظرات و نکات بین این دو فرد منتقل شود که این کار به لحاظ دینی مناسبتر است و در بعضی موارد خاص و مهم، جلسات مشترک برگزار شود .
در کل باید تشکلها از افراد متعهد و افرادی که با هدفی روشن وارد تشکل میشوند، ایجاد شود که حاشیههایی از این دست به اصل بدل نشود و گروه از انحرافات این چنینی مصون بماند. باید مراقب بود تا روابط عادی نشود، نکات ریز در رفتارها نادیده گرفته نشود و حرفهای غیرمرتبط با مسایل کاری زده نشود تا خطراتی از این دست بوجود نیاید.
باید به مرور، افرادی که رعایت نمیکنند از گروه حذف شوند تا باعث عادیشدن این مسایل بین افراد دیگر نشوند.
در کل، بنظرم نمیشود این بحث را فقط در این حوزه بررسی کرد. در کلِّ جامعهی ما تغییر ایجاد شده و مطمئنا این عواقب را هم باید در تشکلها ببینیم. اگر ما در این تشکلها یا در همین فضای مجازی، چیزهای خلاف دین از مذهبیها میبینیم، برای این است که غیرت مرد و دنبالهاش، حیای زن کم شده که حرف اضافه باهم میزنند. حالا چرا کم شده؟ ... خیلی دلیل دارد. مثلا لقمهها، مثلا نگاههای گناهآلود، مثلا کمگذاشتن در فضای خانوادهها، مثلا فیلمدیدن، مثلا گذراندن وقت به بطالت به این که هرچه هوای نفست گفت، همان کار را بکنی. خیلی مشکلات هست که حالا بچه مذهبیهای ما تازه دنبال دوستیهای اسلامی راه افتادند!
نفاق که شاخ و دم ندارد وقتی که ظاهر مذهبی باشد اما درون کاملا عکس. متاسفانه خیلی زیاد شده که یکی از آفتهای زندگی در جامعهی اسلامیست. اوضاع خوبی نیست. سبک زندگیها عوض شده و دارد ما را با خودش میبرد. توان ایستادن جلوی یک همچین سیلی را نداریم. باز هم تاکید میکنم که مشکل از جای دیگهایست که بعضا در این تشکلها خودش را نشان میدهد.
خانواده راننده است
حامد مغروری (همسر خانم ربانیخواه)، 30 ساله، لیسانس گرافیک از دانشگاه انقلاب اسلامی تهران، مدرس رشته گرافیک در هنرستان و دانشگاههای سطح استان اصفهان، عضو نهضت مردمی پوستر انقلاب، عضو هیات موسس مجمع طراحان آیه در (اصفهان):
در فعالیتهای تشکلی گاه روابطی ایجاد میشود که باعث تشویش ذهن و دوری از هدف آن تشکل میگردد. نهضت البته از پاکترین این مجموعهها در تجربههای من است و اگر هم روابطی بین نامحرمان در گروه بوده بصورت مشروع بوده. با وجود اینکه این دوجنس در نهضت از هم جدا نشدهاند اما طوری دوستان رفتار کردهاند که الگوی خوبی برای این نوع تشکلها نیز بوده. خط قرمزها حفظ شده. در صورتی که تمام اطلاعات حرفهای در بین دو جنس رد و بدل شده که باعث پیشرفت هردو طرف گردیده است. بنظر من این نوع تعامل باید الگویی برای دانشگاهها باشد که بدانند میتوان کنار یکدیگر بود اما در کنار آن با تمام رعایت شئونات اسلامی.
درباره ارتباط این فعالیتها با خانوادهشان، باید بگویم درک صحیح از هدف این نوع تشکلها و نیت واضح آن برای خانواده، بهترین راهحل برای این نوع تعاملها در خانواده است. اگر مقصد یکی باشد، خانواده کمکراننده است، نه تابلوی ایست.
با توکل بر خدا و همراهی در کنار همسر در تمامی مسیر میشود از آسیبها کاست. توکل بر خدا و دانستن فهم اینکه اگر معتقدیم پس باید عمله باشیم و اگر طلبهایم برای زوج شدن از کریم بخواهیم و خود را متعهد الان و متاهل آیندهای نزدیک بدانیم. پس برای آن بمانیم.
توصیهم به بچههای تشکلی این است که برای خدا کار کنید نه برای بندهی خدا. مقامها میرود و تنها نیّات میماند. تظاهر به مذهبیبودن نکنیم، مذهبی باشیم. لطفا نسبت به مسائل اتفاقی سیبزمینی نباشیم. از مطالعات حرفهای غافل نشویم و خود را بالاتر از دیگران نبینیم.
مدیریت قاطع
زینب ربانیخواه؛ (همسر حامد مغروری)، -30 ساله -کارشناس ارتباط تصویری از دانشکده شریعتی تهران-مدرس و طراح گرافیک، عضو نهضت در اصفهان:
اگر در این تشکلها هم، مثل هر جای دیگری که اختلاط محرم و نامحرم وجود دارد، حدودها رعایت نشود، قطعا هم ادامه کار مجموعه با مشکل رو برو میشود و هم از هدف اصلی منحرف و طبعا در روابط بین اعضای خانواده هم اثر میگذارد. (از نظر عاطفی). البته باید دقت کرد ساعات حضور در این برنامهها به نقش اصلی فرد (پدر - مادر - فرزند بودن) هم ضرری وارد نکند.
من چه از افراد اصلی نهضت و چه طراحانی که در ارتباط با آنها بودهاند، بجز ارتباطات سالم و مودبانه و با رعایت حریمها چیزی ندیدهام که یکی از شواهد این امر این است که اغلب اعضا با افراد خانوادهشان در امور شریکند و یا حداقل خانواده از نزدیک در ارتباط با برنامه هستند.
مشارکتدادن افراد خانواده در هر سنی و هر مقدار توانایی که دارند، میتواند هم کار تشکیلاتی فرهنگی را به همه اعضای خانواده آموزش بدهد و هم صمیمیت بین اعضای خانواده را زیاد کند.
بهر حال اصلیترین آفت این مجامع، همین دوستیهای به ظاهر اسلامیایست که اگر بیش از حد لازم ارتباطی نباشد و یا در مسائل غیرضروری از ورود هر دو طرف خودداری بشود و در انتخاب افراد هم دقت، این اشکال به حداقل خودش میرسد. کسانی که به دنبال آلودهکردن فضا هستند، معمولا مشخص و قابلشناساییاند. با یک مدیریت قاطع میشود فضا را از این خطرات حفظ کرد.
گم شدن حیا
هالهسادات وجدانی اکبرزاده، کارشناسی ارتباط تصویری؛ حدود سه سال سابقه فعالیت حرفهای هنری، عضو نهضت مردمی پوستر انقلاب در (مشهد):
در مورد خودم اگر بخواهم جواب بدهم، اگر بشود اسمش را آسیب گذاشت، این است که در زمان مجردی شاید تا حدود پنجاه درصد و گاهی هم که بیشتر از مهمانیها و جمعهای خانوادگیم میزدم تا به کار و فعالیتهای اجتماعیم بپردازیم اما این میزان بعد از دوران تاهل کاهش قابل توجهی پیدا کرد و تقریبا عقیدم این بود که تا قبل از تاهل بیشتر فعالیت فرهنگی برایم مهم بود اما بعد از تاهل قضیه برعکس شد، میتوانم بگویم حدود 10 به 90 شد. آسیبهای روابط بین نامحرم برای خانمها اگر مراقب نباشند، حداقلش کمشدن حیاشان است که به مرور اگر جلویش گرفته نشود، آسیبهای جدیتری را وارد میکند.
البته فکر میکنم مشکل اصلی، عدم برنامهریزی خودمان باشد چون با این حجم کاری که داریم و خیلی نیست، میشود خیلی راحت هم به زندگی شخصی رسید، هم به زندگی کاری.
تا امروز نهضت نقشی در کمرنگکردن حضور ما در خانواده نداشته، چراکه هیچ زمان سختگیری در ساعات حضورمان در نهضت نداشتیم و به فراخور کار و فراغت به دفتر میرویم. در مورد روابط با نامحرم هم این مشکل با اختصاصدادن اتاقی مجزا به خواهران رفع شده اما بازهم رابطه با نامحرم به صورت کاملا ایدهآل به نظرم نیست
توصیهم برای دوستان فعال، استعانت از خدا با برنامهریزی صحیح و سحرخیزی و گنجاندن وقتی جداگانه برای کسب علوم و معارف الهه است.
منبع:حلقه وصی