اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۰:۵۵
اذان ظهر ۱۲:۰۱:۵۶
اذان مغرب ۱۹:۱۴:۵۹
طلوع آفتاب ۰۵:۰۶:۵۶
غروب آفتاب ۱۸:۵۵:۲۳
نیمه شب ۲۳:۱۳:۳۹
قیمت سکه و ارز
۱۴۰۳/۰۲/۰۲ - ۱۲:۰۰

شعر قیصر نمونه خوبی برای حد کمال و اعتدال تحول در شعر فارسی است

شعر قیصر نمونه بسیار خوبی برای حد کمال و اعتدال تحول در شعر فارسی است، همه کسانی که اهل شعر هستند می دانند که مجادله ای از قدیم در مورد زبان و شیوه کهن شعر پارسی و زبان عروض شعر وجود داشته و این خوشبختانه در آثار بزرگان ما مثلا در شعر اخوان، نیما، سهراب، فروغ و قیصر به تعادل رسید.

شعر قیصر نمونه خوبی برای حد کمال و اعتدال تحول در شعر فارسی است

به گزارش سراج24؛ اسماعیل امینی همزمان با دوم اردیبهشت زادروز قیصر امین پور شاعر و استاد ادبیات معاصر در گفت‌وگویی به برخی از ویژگی های شعری این استاد ادبیات، لزوم ارج نهادن به مفاخر ادبی و آسیب های کم کاری در این بخش از جمله عدم تشخیص سره از ناسره و ذکر خاطره ای از دوران همکاری با قیصر پرداخت.

این نویسنده و مدرس ادبیات گفت: قیصر شاعر برجسته ای بود و علاوه بر شاعری در کار علمی، تحقیقی و مباحث نظری ادبیات هم انسان طراز اولی به شمار می رفت، علاوه بر اینها او معلمی برجسته و بسیار در میان دانشجویانش انسانی محبوب و مورد احترام اساتید دیگر بود.

شعر قیصر نمونه خوبی برای حد کمال و اعتدال تحول در شعر فارسی است

امینی ادامه داد: هرکاری که قیصر کرد چه در حیطه پژوهش، چه در حیطه معلمی و چه کاری که در دفتر شعر جوان انجام می دادند یعنی شناختن استعدادهای جوان و وقت گذاشتن برای پرورش شاعران نسل جوان، آن را جدی می گرفت و به کمال انجام می داد، به لحاظ فردی هم انسانی صبور و مهربان و بسیار جدی بود، یعنی در عین جدیت مهربان بود و صبور.

این شاعر معاصر افزود: در مورد قیصر دو مساله هنوز موجب غم و اندوه من می شود، یکی اینکه روزگار به او خیلی سخت گرفت و حادثه رانندگی باعث شد سال‌هایی را در بیماری گذراند و دیگری جفای برخی دستگاه هابه او بود، چون تا حدی که او را در مضایقه گذاشتند که نتواند کار کند، مساله ای که در مورد برخی از بزرگان ما رخ داده و به جای همکاری با آنها مانع سازی می‌شود و از این سرمایه های انسانی استفاده و بهره‌بری نمی شود و برعکس به آدم های نازل اهمیت داده می شود.

امینی در مورد ویژگی های شعر قیصر نیز گفت: شعر قیصر نمونه بسیار خوبی برای حد کمال و اعتدال تحول در شعر فارسی است، همه کسانی که اهل شعر هستند می دانند که مجادله ای از قدیم در مورد زبان و شیوه کهن شعر پارسی و زبان عروض شعر وجود داشته و این خوشبختانه در آثار بزرگان ما مثلا در شعر اخوان، نیما، سهراب، فروغ و قیصر به تعادل رسید و نشان داد می توان رسالت شعر کهن را حفظ کرد و در عین حال شیوایی، سادگی و دل انگیزی زبان روز را هم داشت و این در شعر قیصر دیده می شود.

اسماعیل امینی

این منتقد ادبیات در مورد وجود ایهام در اشعار قیصر تصریح کرد: ایهام جزو ویژگی های شعر است و هرکس شعر می گوید از آنچه جزو زیبایی های سخن است بهره می برد و در برخی این فنون زیبایی شناسی شعرشان خیلی آشکار است و برای جلب نظر آدم های سطحی به چشم می آید، اما در شعر بزرگان و آدم های برجسته مثل حافظ این زیبایی پنهان است و پس از چندبار خواندن متوجه می شویم، مثلا قیصر در شعری می گوید: بگذار به بالای بلند تو ببالم/کز تیره نیلوفرم و تشنه نورم.

امینی گفت: در این شعر علاوه بر اینکه همه کلمات «بالا»، «بلند» و «بالیدن» تداعی رشد و تعالی می کند تناسبی بین آنها دیده می شود، همچنین کلمه «تیره» یعنی نژاد هم با نور و روشنی ایهام و تناسب ایجاد می کند، یا در این شعر می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را/ می جویمت چنانکه لب تشنه آب را. علاوه بر موازنه ای که در دو بیت هست، می جویمت جوی را تداعی می کند که با تشنگی و آب تناسب دارد که به گونه ای این صنعت شعری پنهان هم هست و در ذوق نمی زند و پس از چند بار خواندن و تامل کردن آشکار می شود، و از این جور ظرافت های پنهان در شعر قیصر زیاد است.

این شاعر طنزپرداز ادامه داد: قیصر لابلای شعرهایش از طنز هم استفاده می کند، چون طنز هم از فنون بلاغی است و این طنزها هم در شعر او بسیار پنهان است و در مورد بسیاری از بزرگان چنین است که با خواندن اول، متوجه نمی شویم، مثلا قیصر در این شعر می گوید: گفت: احوالت چطور است؟ گفتمش: عالی است/ مثل حال گُل! حال گُل در چنگ چنگیز مغول!. در این شعر قیصر مقدمه ای می آورد که آدم فکر می کند دارد خبر خوش می دهد، اما ناگهان واقعیت را درباره آن خوش خیالی می آورد، قیصر از اینگونه و گونه های دیگر طنز که مبتنی بر ظرافت سخن است فراوان در شعرش دارد.

آموزش و پرورش فکر می کرد قیصر شاعر عصر مشروطه است/ جای خالی برجستگان در کتاب های درسی

امینی با ذکر خاطره ای از دوران همکاری و دوستی با قیصر گفت: یک روز در دفتر شعر جوان جلسه داشتیم، آن زمان هنوز تلفن همراه نیامده بود، تلفن دفتر زنگ زد، از دفتر تالیف کتاب درسی آموزش و پرورش تماس گرفته بودند، تلفن را جواب دادم، گفت ما در حال نوشتن زندگینامه قیصر امین پور در کتاب درسی هستیم، از سال تولدش خبر داریم اما سال وفاتش را نمی دانیم. گفتم: قیصر که فوت نکرده، اینجاست، تماس گیرنده گفت: مگر قیصر از شاعران عصر مشروطه نیست؟ گوشی را دادم به قیصر و با آنها صحبت کرد.

این منتقد و پژوهشگر ادبیات از نبود شعر بزرگان در کتاب های درسی ابراز تاسف و تاثر کرد و گفت: متاسفانه از افرادی که اصلا شهیر نیستند در کتاب های درسی شعر و نثر می بینیم و این می شود که به جایی میرسیم که میان جعلی و اصلی هیچ مرزی نیست، مثلا همین شعر گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود که به غلط به قیصر نسبت داده شده و حتی فایل صوتی آن با عنوان صدای قیصر امین پور در محافل رسمی و رسانه ملی پخش می شود کاملا جعلی است.

شاعر «حسرت همیشگی»

قیصر امین پور یکی از مطرح ترین شاعران ایرانی بعد از انقلاب است که آثار او هم در میان مخاطبین عام و هم از دیدگاه صاحب نظران از مقبولیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است، شعر او معتدل است و بر خلاف بسیاری از شاعران هم نسل و هم قطار خود، نه با جوش و خروش، بلکه با آرامش بر جان خواننده می نشیند و تاثیر خود را در ذهن و روح او اعمال می دارد. عاشقانه های قیصر امین پور، عاشقانه هایی روان و آرام هستند که نمایانگر طبع لطیف شاعر و آرامش درونی او می باشند.

قریحه شاعری قیصر امین پور، او را به حوزه های متنوعی از شعر فارسی سوق داده که تقریبا در تمام آن ها موفق بوده است. با وجود اینکه اهل ایجاد ساختار و فرم جدید در شعر نبوده، اما تسلطش به قالب های موجود در شعر فارسی، او را به یکی از موفق ترین شعرای پارسی سرا تبدیل ساخته است. او در غزل و رباعی شاعری چیره دست بوده و علاوه بر آن تصنیف ها و ترانه های به یاد ماندنی از وی به جا مانده اند. قیصر امین پور از پیشگامان شعر کودک و نوجوان نیز به حساب می آید و اشعار دلنشین او، در یاد و خاطره بسیاری از نوجوانان دیروز و جوانان امروز پابرجاست.

قیصر در دوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ در شهرستان گُتوند، در روستایی میان شوشتر و دزفول در خوزستان متولد شد. امین پور در سال ۱۳۵۷ دیپلم تجربی گرفت و سپس تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته دامپزشکی در دانشگاه تهران آغاز کرد. وی در سال ۱۳۵۸ با انصراف از رشته دامپزشکی، به جمع دانشجویان علوم اجتماعی پیوست.

قیصر امین پور مجدداً در سال ۱۳۶۳ تغییر رشته داد و تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران دنبال کرد و در بهمن ماه سال ۱۳۷۶ با دریافت مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.

قیصر امین پور در سال ۱۳۶۸ هنگام سپری کردن آخر دوره کارشناسی خود با هم دانشگاهی اش، زیبا اشراقی ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک دختر به نام آیه است. اشراقی در سال ۱۳۹۶، کتاب «این ترانه بوی نان نمی‌دهد: سبک‌شناسی ترانه‌های قیصر امین پور» را نوشت و منتشر کرد.

قیصر از جمله شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیت های حوزه هنری به جمع گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شب های شعر برگزار شده در جبهه های دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.

او عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب نقش مؤثر و ارزنده ای داشت. سپس به جمع نویسندگان و شورای سردبیری مجله سروش نوجوان پیوست و به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اشتغال داشت.

مضمون بکر، اندیشه‌های نو، زبان امروزی، گوناگونی موضوعات، وزن شعری را از ویژگی‌های شعر قیصر امین پور می دانند.

قیصر در آخرین روزهای سال ۱۳۷۷ دچار سانحه تصادف در جاده کناره شمال و به شدت مجروح شد. شدت جراحات وارده به دکتر امین پور به حدی بود که وی به دفعات تحت عمل های مختلف جراحی قرار گرفته و برای ادامه معالجات برای مدت کوتاه به کشور انگلستان اعزام شد. او در سال ۱۳۸۱ تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفت و بهبودی نسبی یافت ولی بعدها در آبان ماه ۱۳۸۶ درگذشت و در شهرستان گتوند در کنار مقبره شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.

طوفان در پرانتز (نثر ادبی) ۱۳۶۵، منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان) ۱۳۶۵، مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان) ۱۳۶۸، بی بال پریدن (نثر ادبی) ۱۳۷۰، مجموعه شعر آینه های ناگهان ۱۳۷۲، به قول پرستو (شعر نوجوان) ۱۳۷۵، گزینه اشعار ( مروارید) ۱۳۷۸، مجموعه شعر گل ها همـه آفتابگردان اند ۱۳۸۰ و دستور زبان عشق ۱۳۸۶ از جمله آثار این شاعر معاصر است.

نمونه ای از اشعار قیصر:

سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم

چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم

اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم

اگر دشنه دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گرده ایم!

گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمرده‌ایم!

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

حسرت همیشگی

حرف های ما هنوز ناتمام...

تا نگاه می کنی:

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود

آی...

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان

چقدر زود

دیر می شود

منبع: ایرنا
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••