به گزارش سراج24، این مستند که با نام «من اکبر اعتماد؛ اتم میشکنم» طی یک هفته گذشته دو بار از این شبکه تلویزیونی پخش شد؛ در واقع زندگینامه اکبر اعتماد (رئیس سابق سازمان انرژی اتمی) در دوران سلطنت پهلوی دوم و نخست وزیری هویدای بهایی بود!
در این فیلم چنین وانمود میشد که بلندپایهترین مقام انرژی اتمی در دوران طاغوت، که حکم مسئولیتش را با امضای هویدا و شخص شاه دریافت کرده، انسانی خدوم بوده و نهتنها به سلطنت دیکتاتور آمریکایی وفادار نبوده(!) بلکه صرفا در خدمت ملت ایران بوده است!
در مستند مذکور ضمن اینکه شاه به عنوان فردی که در پی آبادانی ایران بوده معرفی میگردد، از قول این مقام بلندپایهی عصر پهلوی گفته میشود: اصفیاء (رئیس بهایی سازمان برنامه و بودجه و معاون هویدا) با سفارش شاه براى تکمیل فورى رئاکتور تحقیقاتی تهران مامور شده بود. شاه که از خرابى وضعیت تحقیقات در مملکت ناراضى بود هویدا را تهدید به توبیخ کرد!
در این برنامه که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده شاه را فردی نشان میدهد که در کار غرق شده و آرزویش این بود که آزاد باشد تا یک سینما برود! اعتماد میگوید: یک بار که براى شاه تعریف مى کردم در آلمان رفتم سینما چشمش برق زد با حسرت و گفت ای کاش منهم میتوانستم مثل تو به سینما بروم! این در حالی است که از اسناد و حتی عکسها و فیلمهای عیاشیهای شاه کتابهای متنوعی منتشر شده است!
اکبر اعتماد به سفارش آمریکاییها و ابرقدرتهای آن عصر عضو شوراى حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بوده است!
در حالی که ایران عصر پهلوی همچون عربهای مرتجع منطقه در شرایط کنونی؛ صرفا به عنوان یک نوکر و ریزهخوار آمریکای جهانخوار شناخته میشده، اعتماد در این مستند به صراحت از موقعیت جهانی ایران در عصر پهلوی دفاع کرده و میگوید: «اون موقع ایران موقعیتى پیدا کرده بود که همه جا حضور داشت در هر کنفرانسى از ما دعوت مى شد!» این تطهیر رژیم سفاک، دستنشانده و خونریز پهلوی به نقطهای میرسد که وی مدعی میشود: «ایران در عصر پهلوی پیشرو تفکر انرژى اتمى در جهان شده بود و دنیا سیاست انرژى ایران را قابل اجرا و عاقلانه مى دانست.»!
این رجل عصر پهلوی در مورد علاقهاش به سینما نیز افاضاتی کرده و ضمن حمایت از فیلمی که سراسرش توهین و سیاهنمایی از مردم ایران است میگوید: «آخرین فیلمى که من دیدم جدایى نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادى بود که غوغایى در پاریس درست کرده بود! حسنش این بود که تضادهاى اخلاقى ما ایرانى ها را به درستى نشان مى داد!»
حضور هویدا به قدری در زندگی سیاسی و شخصی اکبر اعتماد پررنگ بوده است که خودش در این فیلم به صراحت اذعان میکند که حتی عامل ازدواج وی با زنی به اسم روشنک نیز خواستهی هویدا بوده است!
وی در حالی که انرژی اتمی ایران را تحت معاهده NPT اداره میکرده مدعی است: «ایران در ١٩٦٨ نباید NPT را مى پذیرفت(!!!) من اونوقت سر کار نبودم! من اگر الان سر کار بودم از ان پى تى و آژانس خارج مى شدم!» گفتنی است این فرد سالها رئیس سازمان انرژی اتمی عصر پهلوی بود و حتی یکبار در آن دوره اسم خروج از NPT را هم بر زبان نیاورده بود!
گفتنی است در این فیلم که با گاردی کاملا مثبت و حمایت آمیز از این کارگزار سلطنت پهلوی ساخته شده ضمن ایستادن در مقابل فتوای سیاسی و حکم حکومتی رهبری انقلاب از قول قهرمان داستان که به عنوان پدر فناوری هستهای ایران معرفی شده(!) ادعا میشود: ما باید سلاح هستهای داشته باشیم! پخش این حرفها در شرایطی که دشمن ما را متهم به داشتن نیت تسلیحاتی از فنآوری هستهای صلحآمیز میکند، آنهم در رسانهی رسمی جمهوری اسلامی بدون شک میتواند تبعات سوئی برای ما داشته باشد!
اعتماد در ادامه ایران را از زمان شاه به دنبال سلاح هستهای معرفی کرده و میگوید: «شاه گفت ما الان قدرت نظامى منطقه هستیم و احتیاجى به سلاح هسته اى نداریم ولى اگر در آینده توازن خاورمیانه به هم بخورد سلاح هستهای هم مى خواهیم!» البته به اینکه آیا واقعا ژاندارم آمریکا در خاورمیانه بدون آمریکا قدرتی داشته یا نه فعلا کاری نداریم!
در پایان نیز این کارگزار عالیرتبه سلطنتی خطاب به نظام اسلامی از تریبون جمهوری اسلامی و با لحنی طلبکارانه میگوید: «در این مملکت من خدمت کردم ولى هیچکسى قدر من را نمى شناسد. اگر مردند پاک بودن من را بدهند روزنامه ها بنویسند(!) خطاى من این بوده که در زمان شاه به بار نشسته بودم.»!!!
متاسفانه تعدد شبکههای تلویزیونی که از سیاستها غلط رسانهای بوده است باعث شده تا نظارت درستی در شبکههای غیر اصلی و غیر سراسری سیما صورت نگرفته و بعضا شاهد عناصر نفوذی و تولید برنامههای فاسد و انحرافی باشیم. جا دارد مدیریت جدید رسانه ملی که نشان داده عزمی جدی در پالایش شبکهها و اصلاح رویهها دارند، این خبر را پیگیری عاجل فرمایند.
منبع:بسیج