به گزارش سراج24، اعتراضات گسترده و سراسری مردم آمریکا علیه رفتار پلیس این کشور با سیاهپوستان که از مرز تبعیضنژادی فراتر رفته و بسیار عادی و بدون واهمه از برخورد و محاکمه سیاهپوستان را با گلوله میکشند، دو ضربه سنگین به نظام استکباری آمریکا وارد ساخته است. نتیجه این دو ضربه که در محیط داخلی و خارجی به آمریکا وارد شده یکی است و آن «بیاعتبار» شدن نظام آمریکا است.
«کشتن و محاکمه نشدن» آزاردهندهترین اقدام برای به خشمآوردن دیگران است که در حال حاضر اصلی حاکم و غیرانسانی در آمریکا است که مردم آمریکا را علیه حکومت شورانده و مردم جهان را از این حکومت خودسر پر مدعا بیزار و متنفر کرده است. دولت و نظام سلطهگر آمریکا هنوز از ضربات سنگین ناشی از این رفتار غیرانسانی بیرون نیامدهاند که به ناگاه خبر انتشار گزارش کمیته اطلاعات سنا اعلام شد.
این گزارش ۴۹۹ صفحهای خلاصهای است از ۶۷۰۰ صفحه که پس از بررسی بیش از شش میلیون سند سازمان سیا، تهیه و تدوین شده است. اگر چه ضربه انتشار این گزارش سبکتر از ضربه اعتراضات فوق نیست، اما محل فرود آن با ضربه پیش گفته تفاوت دارد. ضربه پیش گفته هم دولت اوباما و هم نظام آمریکا را در برگرفت، حال آنکه انتشار این گزارش نظام آمریکا و دولت جمهوریخواهان یعنی جرجبوش پسر را زیر سوال برد.
از این رو اوباما از انتشار آن استقبال کرد. جاش ارنست، سخنگوی دفتر رئیسجمهوری آمریکا در این باره گفت: «روشهای خشونتآمیز مأموران سازمان اطلاعات مرکزی این کشور در بازجویی از مظنونان تروریسم، اعتبار اخلاقی دولت آمریکا را در سراسر جهان مخدوش کرده است.» وی همچنین افزود: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا وارد این بحث نخواهد شد که آیا به کارگرفتن این روشها باعث به دست آمدن اطلاعات مفید برای حفظ امنیت ملی آمریکا شده است یا نه، چون عقیده دارد، حتی اگر چنین باشد، نمیبایست از چنین روشهایی استفاده میشد.»
این گزارش به شکنجههای وحشیانهای اختصاص دارد که مأموران سیا علیه تعدادی از زندانیان به اتهام تروریست بودن و مداخله در انفجار برجهای دوقلو اعمال میکردند. در حالی که تعدادی از مقامات سیا عقیده دارند. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از خشونت (بخوانید شکنجه) برای حفظ امنیت آمریکا مفید بوده است، در گزارش سنا، تأکید شده که شکنجههای سیا به کشف اطلاعات مفید و حیاتی منجر نشده است.
اگر چه انتشار این گزارش به تسویهحسابهای سیاسی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا مربوط است، اما روی دیگری از چهره شیطانی آمریکا را آشکار میسازد. با آنچه که این روزها در آمریکا میگذرد، یعنی پلیس آمریکا با اطمینان از حمایت قضایی و حقوقی بهسوی سیاهپوستان شلیک میکند و آنها را میکشد و به صرف بیان احساس خطر از ناحیه آن سیاهپوست مفلوک، از مجازات معاف میشود و یا اینکه با ادعای حفظ امنیت ملی، انسانها را به فجیعترین شکل شکنجه میکنند و بعد هم به بهانه باقیماندن امنیت آمریکا مضحکانه خواستار تقدیر از شکنجهگران میشوند، کسانی که مبلغ آمریکای رویایی هستند و با تبلیغ و دروغ آن را بهشت زمینیان معرفی میکنند تا مردم دنیا مشتاقانه و داوطلبانه در زمره بندگان و بردگان خدایان این بهشت که سرمایهداران آمریکایی هستند، درآیند، با افکار جهانی مواجه میشوند که با دیدن این اتفاقات و پیوند آن با سایر رفتار سویی که در گوشه و کنار جهان به آمریکا نسبت میدهند، بیدار شدهاند و به ماهیت پلید آمریکا پیبردهاند و دیگر فریب آن را نمیخورند و حاضرند بسیاری از محرومیتها را که آمریکا بهنوعی در آن دست دارد، تحمل کنند، اما زیر بار سلطه نامحسوس و نامریی چنین نظامی خونخوار و دغلباز نروند.
شاید چنین موضعگیری نسبت به آمریکا در آغاز چندان مهم جلوه نکند، اما باگذشت زمان این موضعگیری میتواند تبدیل به دوری و دوری میتواند تبدیل به دشمنی و در نهایت مقابله جدی با آمریکا شود. اگر امتیاز و سرمایه بزرگ استعمارگری نوین آمریکا در وابستگی فرهنگی مردم دنیا به آن دانسته شود که اینگونه هم است، دوری و بریدن مردم جهان از آمریکا و دشمنی با آن یعنی نزول سریع آمریکا از ابرقدرتی و تبدیل شدن به کشوری عادی که تداوم آن سرنوشت سیاهی را برای آمریکا رقم خواهد زد.