به گزارش سراج24، تاریخ، گنجینهای از آزمایشها و تجربیات انسانها در گذر زمان است و نتیجه این تجربیات و حاصل این آزمایشها را به آیندگان ارائه می کند تا بر اساس این نتایج از تکرار خطاهای گذشتگان پرهیز نمایند و بتوانند در شرایط جدید، حق را از باطل تشخیص داده و تصمیمی منطقی و حقمدارانه بگیرند. تاریخ انقلاب اسلامی هم اگر چه هنوز در آستانه چهل سالگی است اما در این ایام حوادث عظیم و متعددی را پشت سرگذاشته است که عبرتآموزی از آنها مانع حیرت و نگرانی نسلهای کنونی و آینده در مواجهه با حوادث جدید خواهد شد.
یکی از دهههای پر فراز و نشیب تاریخ انقلاب، دهه 1360 می باشد یعنی سالهای آغازین استقرار نظام مردمسالاری دینی ، در این دهه از طرفی تمامی عوامل و سردمداران استکبار جهانی برای سرنگونی این نظام هم پیمان شدند و علاوه بر تجاوز نظامی به خاک کشورمان ، همه توان خویش را برای تحریمهای سیاسی ، اقتصادی و نظامی علیه ایران به کار گرفتند، اما دشوارتر از مبارزه با دشمنان خارجی ، رویارویی نظام اسلامی با عوامل داخلی مخالف انقلاب بود . با توجه به شرایط کنونی کشور، مروری بر دو مورد از آن حوادث ، درس آموز و جهت دهنده است:
* شکست جریان سازش با غرب
در این برهه ، نخستین رئیس جمهور منتخب کشورمان ، شیفته رای 11 میلیونی خویش شد و بر اساس خودباختگی و باوری غلط راه سازش با بیگانه و چالش با نظام اسلامی را در پیش گرفت و با نهادها و ارگانها و شخصیتهای انقلاب به مقابله برخاست. بنیصدر در شرایطی با سخنرانیها و موضعگیریهای خود ، جبهه اختلافات داخلی را گشوده و دائماً بر آتش اختلافات دامن می زد که دشمن هر روز تحرکات نظامی جدیدی علیه مرزهای کشور انجام می داد و در حالی که دغدغه اصلی مردم ، دفاع از وطن و پیامدهای تجاوز دشمن بود، طرفداران بنی صدر با برگزاری تجمعات و تظاهرات، تشنج آفرینی می کردند و سخنان ساختارشکنانه رئیس جمهور و استهزاء ارزشهای اسلامی و نیروهای جان برکف انقلاب ، جامعه را ملتهب می ساخت. او حتی از پیشنهاد برگزاری رفراندم هم هدفش ضربهزدن به انقلاب و ایجاد دودستگی در بین مردم بود.
روند جدایی بنیصدر از نظام اسلامی و مقابلههای او با شخصیتها و نهادهای انقلاب، هر روز تشدید می شد و نصایح و تدابیر امام خمینی (ره) برای هدایتش نتیجهای نبخشید زیرا او به حمایت گروهکهای ضدانقلاب امید بسته بود و همچنین آمریکاییها در دیدارهای محرمانه، وی را به ایستادگی در برابر امام (ره) تحریک می کردند و بیماری قلبی حضرت امام (ره) هم وسوسههای قدرتطلبانه و خیال پردازیهایش را شدت می بخشید.
سرانجام امام خمینی (ره) در 21 خرداد 1360 او را از فرماندهی کل قوا عزل فرمودند و همان مردمی که به او رای داده بودند در اطاعت از ولایت فقیه فریاد مرگ بر بنیصدر سر دادند و مجلس شورای اسلامی هم در 31 خرداد با استیضاح وی ، رای به عدم کفایت سیاسی او داد و هیچ یک از حامیان و تحریک کنندگانش نتوانستند برایش کاری انجام دهند و مجبور شد با آرایش و لباس زنانه از کشور بگریزد و سرنوشتش باید عبرت دولتمردان آینده شود.
* شکست جریان منافقین
جریان منافقین از سالهای پیش از انقلاب با تمسک به اسلام ،
نیروهای متدین را جذب و در سازمان مخوف خود طی یک دگردیسی ،
آنان را استحاله می کرد و تعصب گروهی و جایگزینی "سازمان" در مسند "خدائی" مانع آن شد که سردمداران آن پیروزی مردم و انقلاب را به رسمیت بشناسند و برای خدمت به جامعه همت گمارند .
سرانجام تعصب سازمانی کار آنان را به رویارویی با نظام اسلامی و تیغ کشیدن علیه مردم کوچه و بازار کشید تا آنجا که هزاران نفر از مردم را ترور کردند و جنایاتی علیه مردم مرتکب شدند که گروهکهای کمونیست هم آن را انجام ندادند.
منافقین در تابستان 1360 پس از همپیمانی با بنیصدر ، خیابانهای پایتخت را به میدان جنگ تبدیل کردند که در ششم تیرماه ، حضرت آیتا... خامنهای را ترور و در هفتم تیرماه دفتر حزب جمهوری اسلامی را منفجر ساخته و آیت ا... بهشتی و 72 تن از وزرا و نمایندگان مجلس و کارگزاران ارشد نظام را به شهادت رسانیدند با این خیال خام که نظام اسلامی را فلج نمایند. آنها همچنین در هشتم شهریور رئیس جمهور و نخستوزیر کشورمان یعنی رجائی و باهنر را به شهادت رساندند.
اما با درایت امام خمینی (ره) ، نظام اسلامی ، محکم و پرصلابت بر جای خود ایستاد و انتخابات ریاست جمهوری برگزار و ارکان نظام ترمیم شد و سردمداران منافقین هم مجبور به فرار از کشور شدند.
در چنین شرایطی و پس از آنکه حجت بر همه تمام شده و جنایات سازمان منافقین مردم را به ستوه آورده بود، امام (ره) فتوا دادند که چنانچه هر یک از اعضای این سازمان جنایتکار حاضر به اظهار ندامت نشود و بر ادامه جنایات اصرار بورزد ، محکوم به حکم محارب شوند.
البته در سالهای بعد، کار منافقین به آنجا کشیده شد که پس از دیدار با صدام ، با او علیه ملت ایران همپیمان شدند و ضمن جاسوسی برای عراق به سردشت و فکهّ و مهران حمله کردند و از بهمن 64 تا فروردین 65 قریب 108 عملیات نظامی علیه وطن و زادگاه خویش انجام دادند. آخرین عملیات نظامی منافقین در سوم مرداد 1367 و پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران انجام گرفت که به شدت سرکوب شد.
بر اساس این جنایات و خیانتها در دهه 1360، امروز پرونده منافقین به عنوان نماد جریان خائن و باطل فراروی ملت ایران قرار دارد و هر کس در دام تکرار شعارها و ادعاهای آنان گرفتار شود، مرتکب خطایی نابخشودنی شده است ، اما متاسفانه اخیراً و در جریان رقابتهای انتخاباتی ، برخی از سیاسیونی که آگاه از این واقعیتها هستند ، با تکرار برخی شعارهای منافقین ، تاریخ را تحریف و جای جلاد و شهید را عوض کردهاند و لکه ننگی در پرونده سیاسی خود ثبت نمودند و آه شهیدان شکنجه و ترور منافقین و فریاد مظلومیت نظام اسلامی را بدرقه خویش ساختند و یقیناً هیچ ملتی ، همصدایی افراد بادشمن جنایتکار خود را تحمل نمی کند و لذا اگر این خطای کبیره سیاسی با عذرخواهی از ملت ایران ، جبران نخواهد شد.
لذا اعتماد مردم از آنان به کلی سلب خواهد شد و در دادگاه عدل الهی سرانجامی تلخ در انتظارشان خواهد بود.
منبع: جهان نیوز