مقام معظم رهبری سال جدید را در حالی بنام اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نامگذاری کردند که معظم له در سخنان آغاز سال جدید در حرم رضوی تاکید فرمودند که فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. اهمیت مقوله فرهنگ در کشوری مانند ایران که نام «اسلامی» را با خود یدک می کشد متاثر از آموخته های دینی و انقلابی است. فرهنگ در کشور اسلامی یعنی رفتاری که افراد جامعه را به خدا نزدیک نماید و عملا با این تعریف فرهنگ تضادی با تعریف دین ندارد و می توان آن را زیرمجموعه ای از دین در نظر گرفت.
به گزارش گروه فرهنگی سراج24؛ یکی از شعارهایی که حسن روحانی در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ارائه کرد، بر همین اساس استوار بود: «نکته دیگر صیانت از باورهای دینی است که امروز مورد هجمه وسیعی قرار گرفته است. متاسفانه برخی مسئولین به جای اینکه باورهای دینی مردم را تقویت کنند، در سال های اخیر به تضعیف آن پرداخته اند. هر مدیریت ناکارآمدی را به یکی از مقامات دینی یا نعوذبالله به امام دوازدهم نسبت داده اند. امروز قشری گری و خرافات به نام دین در جامعه رواج پیدا کرده است. ما تا چه وقت میخواهیم این مسیر را ادامه دهیم؟ باید عقلانیت را در فهم مسائل دینی ترویج کنیم. ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم و به سراغ باورها برویم. اینقدر بر بایدها تکیه نکنیم. هر روز یک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنیم. اگر باورهای دینی را تقویت کنیم، مردم میدانند چطور فرهنگ را تقویت کنند؛ زیرا میدانند فرهنگ، باور، زندگی و هنجار آنهاست. ما باید به صیانت از باورهای دینی بپردازیم تا هم دین را از خرافات و افکار موهوم جدا کنیم و هم راه واقعی برای تقویت فرهنگی جامعه به ویژه فرهنگ ملی و دینی را در پیش بگیریم.»
هر چند شاید عده ای معتقدند سبک شعارهای روحانی در روزهای تبلیغات جامعه هدف متنوعی را در بر می گرفت اما اگر کسانی باشند که امروز با کلید شعارهای تبلیغاتی به سراغ رئیس جمهور آمده اند و خواستار آزادی ماهواره، رفع فیلتر شبکه های ماهواره ای و حذف ممیزی کتاب پیش از چاپ هستند، از سوی دیگر نیز افرادی پیدا می شوند که این سوال را از رئیس جمهور یم پرسند که رفتارهای فرهنگی دولتش چه قرابتی با دین و مخصوصا آموزه های دینی، انقلابی و اسلامی دارد.
البته عده ای دیگر معتقدند که شعارهای روحانی تا حدود زیادی متاثر از همان جو ساختگی صورت گرفت، اما با این حال نظر روحانی بر منتج بودن فرهنگ از باورهای اصیل دینی، به درستی شناخت وی از جایگاه فرهنگ را نشان میدهد.
شاید در نگاه نخست چنین شناختی، این امید را به جامعه فرهنگی متعهد کشور می داد که در مقوله فرهنگ، دولت روحانی می تواند به نتایج و دستاوردهای مطلوبی دست یابد اما گذر زمان نه تنها این امید را یاس مبدل نمود بلکه کار به جایی رسید که مقام معظم رهبری در اواخر سال گذشته در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان صراحتا اعلام کردند که «نگران وضعیت فرهنگی کشور هستند»
دولتی که قرار بود بذر امید را در دل انقلابیون بکار امروز با اظهارات مایوس کننده اش آنها را نا امید می کند. روحانی در یکی از این اظهارنظرها درباره هنر در ۱۸ دی ماه ۹۲ میگوید: «اگر بگوییم هنر، مرده را زنده میکند، سخنی به گزاف نگفتهایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعنا است. هنر یعنی ارزش و هنرمند فرد ارزشمندی است که با کار خلاقانه به تعالی میرسد.«
وی همین طور شنبه ۲۷ اردیبهشت ۹۳، در چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات که در سالن اجلاس سران برگزار شد به زاویه دیگری از نگاه خویش به فرهنگ ارتباطات میپردازد: «گویی دوران پیامهای یک طرفه به سرآمده و کم کم به نقطه ای میرسیم که جایی برای استبداد پیام نباشد و دیگر دوران رساندن پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه، تریبونهای یک طرفه و سنتی به سرآمده است. امروز هر پیامی که در دنیا بازتاب وسیع تری داشته باشد، پیام قوی تر و تاثیرگذارتر است.»
مواضع جنجالی روحانی در حوزه مشتقات مختلف فرهنگ در یک سال اخیر در محافل کارشناسی به شدت مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دیدگاه روحانی در مورد هنر ارزشی و غیر ارزشی از مبنای علمی مشخصی برخوردار نیست و به نظر میرسد روحانی در این زمینه نیز همچون موضوع مبانی علم دچار نوعی خلط مبحث شده باشد.
هر چند در طی ماه های اخیر بارها و بارها حجم وسیعی از انتقادات به اظهارات روحانی و مسئولین فرهنگی دولتش وارد شده است اما بی توجهی مسئولان فرهنگی به این نگرانی های جامعه متعهد فرهنگی این بیم را در دل بوجود می آورد که مسیری که دولت اصلاحات در طول هشت سال به سمت جبهه فرهنگی غربی طی نمود، دولت روحانی در طول چهار سال طی نماید.