این روزها در حالی خبر ارائه مجوز به دو نشریه توقیفی در محافل رسانه ای جنجال آفرین شده است که پیش از این، وزارت ارشاد نشان داده که سابقه خوبی در حمایت از نشریات معلوم الحال ندارد.
توهین بی سابقه روزنامه بهار به موضوع ولایت و زیر سوال بردن حکم شرعی قصاص از سوی روزنامه آسمان تنها بخشی از آزادی های یواشکی ارشاد در حوزه مطبوعات است. البته این در حالی است که تنها پس از گذشت چند ماه از توقیف روزنامه آسمان، همان افراد موفق با اخذ مجوز هفته نامه "صـدا" شده و با نامی دیگر نشریه ای تازه را بر روی گیشه آوردند.
گروه فرهنگی سراج24 در گزارش قبلی خود نگاهی گذرا به سابقه نشریه ایران فردا داشت. نشریه ای به مدیرمسئولی عزت الله حسابی که پس از 14 سال مجددا مجوز چاپ گرفت.
در این شماره قصد داریم به تحلیل و بررسی دیگر نشریه تازه مجوز گرفته یعنی "زنان امروز" به مدیرمسئولی شهلا شرکت بپردازیم.
شهلا شرکت کیست؟
شهلا شرکت، کار خبرنگاری خود را با زهرا رهنورد آغاز کرد و پس از آن در سال ۱۳۶۰ و با حضور سید محمد خاتمی در روزنامه کیهان به این روزنامه رفت. شرکت که سال ها پیش مجله «زنان» را منتشر می کرد، در سال ۱۳۸۸ این مجله پس از ۱۶ سال انتشار توقیف شد. این ماهنامه از جمله معروف ترین مجلات اختصاصی و روشنفکری زنان در ایران بود و مدت ۱۶ سال از بهمن ۱۳۷۰ تا دی ماه ۱۳۸۶ با ۱۵۲ شماره در ایران منتشر شد. شهلا شرکت علی رغم سکولار بودن در تمام این سال ها سعی کرد در ماهنامه زنان، به ترویج روایت دینی مطلوب خودش از فمینیسم بپردازد و در چارچوب آنچه فقه پویا ـ که تحصیلاتی هم در این زمینه ندارد ـ می خواند، با نزدیکی به تفکر غرب به دفاع از حقوق زنان بپردازد.
نکته قابل توجه در این بین آنجاست که انتشار خبر مجوز "زنان امروز" به نوعی در صفحه شخصی شرکت در فیس بوک رسانه ای می شود که گویا ماهنامه "زنان" رفع توقیف شده است و به عبارت دیگر قرار است یک ماهنامه توقیفی با نامی دیگر در عرصه رسانه ای حاضر شود. یعنی دقیقا همان اتفاقی که برای روزنامه آسمان و هفته نامه "صدا" طی چند ماه گذشته در فضای رسانه ای به وقوع پیوست.
شهلا شرکت در صفحه شخصی خودش می نویسد: «دولت جدید بعد از سالها بارقههای امیدی را در دل مردم روشن کرده. در همین مدت کوتاه هم آثار روی کار آمدن این دولت دیده میشود. طبیعتا ما هم به دوباره فعال شدن جنبش زنان امیدواریم. در جریان انتخابات ریاستجمهوری، دوباره زنان دور هم جمع شدند تا انجام کارهای مثبتشان را از سر بگیرند. من امیدوارم شرایط طوری باشد که جنبش زنان با همین روحیه اصلاحطلبانه و بری از خشونت، متناسب با ظرفیت جامعه، دوباره حرکتش را از نو شروع کند. این فرصت دوجانبهیی است؛ هم برای زنان، که نزدیک به یک دهه محروم از امکانات و فضای فعالیت بودند و هم برای دولت، که با ایجاد شرایط فعالیت برای زنان، نام ایران را در دوره خود به لحاظ شاخص رشد زنان در فهرست کشورهای توسعهیافته جهان ثبت کند. من همیشه برای بازگشت به مطبوعات آماده و مشتاقم. درخواستم را هم به وزارت ارشاد دولت جدید دادهام و منتظر مجوز هستم تا کارم را شروع کنم. امیدوارم این دولت با خوشبینی و مثبتاندیشی موعود خود، رسانههای سلبشده زنان ایران را به آنها برگرداند. بیتردید اهمیت فعالیت دولت برای بهبود وضعیت زنان، کمتر از رفع مناقشات بینالمللی نخواهد بود بلکه به حل آن مشکلات هم کمک خواهد کرد.»
نظرات شهلا شرکت در مورد «جنبش زنان» در ایران
شرکت در گفت و گو با روزنامه اعتماد در پاسخ به به این سوال که " برخی از منتقدان کاربرد عبارت «جنبش زنان» در ایران، استدلالشان این است که «جنبش» نیازمند رهبری و سازماندهی است و پدیده موسوم به جنبش زنان در ایران، فاقد چنین ویژگیهایی است. نظر شما درباره این نقد چیست؟ " می گوید: امروزه تنوع و سرعت پدیدههای اجتماعی، به ناچار تعاریف رایج از آنها را هم متحول کرده. مثلا با توجه به افزایش میزان طلاق در جوامع صنعتی، حالا دیگر مثلا به یک پدر و یک فرزند هم «خانواده» اطلاق میشود. «جنبش اجتماعی» هم بنابر ظهور حرکتهای متنوع اجتماعی نمیتواند بر مدار همان تعاریف سنتی بچرخد. پیش از این «جنبش» حرکتی بود که علاوه بر شکاف و گفتمان، باید رهبری و سازماندهی و ایدئولوژی داشته باشد. اما اتفاقات امروز جهان، مثل همین تحرکات مردم کشورهای عربی، تعاریف و ویژگیهای جنبش اجتماعی را عملا دگرگون کرده. آلبرتو ملوچی، یکی از نظریهپردازان شاخص جنبشهای اجتماعی جدید (مثل جنبشهای صلح، محیط زیست، زنان، ضدنژادپرستی و غیره) معتقد است که این جنبشها از طریق شبکههای شناور و نامحسوس تقویت میشوند و تجربیات زندگی را منتقل میکنند. تردید درباره «جنبش» بودن حرکت زنان در ایران بیش از یک دهه است که مطرح شده و ما هم در مجله «زنان» آن را به بحث گذاشتیم. برآیند پاسخ صاحبنظران به این پرسش که حرکت زنان ایرانی اساسا میتواند مصداق جنبش اجتماعی باشد یا نه، این بود که جنبش زنان در ایران یک جنبش «بیسر» و «عمل جمعی بدون عامل» است. یعنی ویژگیهای یک جنبش اجتماعی را دارد ولی فاقد یک رییس معین و مشخص است. تعبیر خود من هم این است که جنبش زنان با چراغهای خاموش حرکت میکند! ملوچی معتقد است که در همه جوامع یک جنبش اجتماعی مترقی وجود داشته، اما اشتباه بزرگ این بوده که این جنبشها را به شخصیتها اطلاق کردهاند.
اعتراف به فمنیستی بودن ماهنامه زنان
شهلا شرکت مدیر مسئول ماهنامه زنان در مصاحبهای در جواب سئوال خبرنگار در مورد ماهیت نشریه، ماهنامه زنان را یک ماهنامه فمینیستی معرفی میکند و سپس در مورد تضاد مباحث فمینیسم با اسلام می گوید: «می شود هم دیندار بود هم با اقتضائات دنیای مدرن کنار آمد. اینها تعارضاتی با هم ندارند. البته بستگی به نوع قرائت افراد از دین هم دارد... دین نهادی است که باید از آن انتظارات مربوط به خودش را داشت، حالا هر جا که برای مسائل زنان در دنیای امروز پاسخی داشته باشد می توان به آن رجوع کرد.»
جایزه بنیاد بین المللی رسانه های زنان به شهلا شرکت
شهلا شرکت فعال فمنیستی ایرانی موفق شد در سال 2005 جایزه "شهارمت در خبرنگاری" را از بنیاد بین المللی رسانه های زنان دریافت نماید. سایت رادیو فردا وابسته به پارلمان هلند در رابطه با فعالیت این بنیاد و جایزه شهامت در خبرنگاری، اینگونه توضیح می دهد: بنیاد بین المللی رسانه های زنان، که در سال ۱۹۹۰ تاسیس شده اولین شبکه ای است که همه زنان در عرصه رسانه ای دنیا را گرد هم آورده است. این بنیاد به منظور تقویت نقش زنان در رسانه های خبری دنیا به عنوان یکی از ابزار دستیابی به آزادی مطبوعات تاسیس شده است. بنیاد بین المللی رسانه های زنان در تلاش است توسط دیدگاه های مبتکرانه در دنیای رسانه جهان و همچنین در سطح مدیریتی آن تغییر ایجاد کند و در عین حال از زنان شجاع خبرنگار که تحت شرایط سخت و خطرناک فعالیت خود را ادامه می دهند، تقدیر به عمل می آورد.
جایزه شهامت در خبرنگاری که تنها جایزه دنیا است که منحصرا به فعالیت زنان خبرنگار اختصاص دارد، و تا کنون به زنانی که تحت تجاوز و حمله های شخصی و تهدیدهای جانی قرار گرفته اند، اهدا شده است.
از دریافت کنندگان این جایزه، آنا پولیتکوسکایا، روزنامه نگار روس بود که در سال ۲۰۰۶ کشته شد. از ایران نیز شهلا شرکت، مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده زنان بوده که در سال ۲۰۰۵ این جایزه را دریافت کرد.
کاتلین کاری قائم مقام بنیاد بین المللی رسانه های زنان درباره نحوه ی فعالیت این بنیاد در کشور های خاورمیانه و خصوصا ایران گفت :«این بنیاد تماس های بسیاری با روزنامه نگاران زن در این منطقه دارد و در سال ۲۰۰۰ نیز در نشستی زنان خبرنگار خاورمیانه را با زنان سایر کشورهای دنیا، گرد هم است. همچنین جایزه شهامت در خبرنگاری یکی از راه های ارتباط این بنیاد با این منطقه است. وی افزود: « در سال ۲۰۰۶ جایزه ی شهامت به یک خبرنگار زن در لبنان اهدا شد که توسط بمبی که در ماشینش کار گذاشته شده بود دست و پای چپ خود را از دست داد. وی همچنان به فعالیت خود در این حوزه ادامه می دهد.»
چرا ماهنامه "زنان" توقیف شد؟
سرانجام در اوایل بهمن سال 86 و با حکم هیئت نظارت بر مطبوعات ماهنامه زنان توقیف شد: درج مطالب و اخبار به گونه ای که موجب سلب امنیت روانی جامعه می شد، به مخاطره انداختن سلامت روحی، فکری و روانی مخاطب و القای این که در جامعه امنیت وجود ندارد، و سیاه نمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی از دلایل توقیف این ماهنامه بود.
یک منبع آگاه در این باره اینگونه توضیح می دهد: «ماهنامه زنان به مدیر مسئولی شهلا شرکت در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات به دلیل درج مطالب و اخبار به گونهای که موجب سلب امنیت روانی جامعه میشد، همچنین به دلیل به مخاطره انداختن سلامت روحی، فکری و روانی مخاطب و القای اینکه در جامعه امنیت وجود ندارد و به دلیل سیاهنمایی وضعیت زنان در جمهوری اسلامی لغو مجوز شد. وی اظهار داشت: این ماهنامه به دلیل اخلال در حقوق عمومی و تضعیف نهادهای نظامی و انقلابی از جمله بسیج مستند به اصل 24 قانون اساسی و صدر ماده 6 قانون مطبوعات و مصوبه نشست 298 شورای عالی امنیت ملی به تاریخ 28/8/79 و تبصره 2 از ماده 5 قانون مطبوعات مبنی بر لازمالاجرا بودن این مصوبات به دلیل بیتوجهی به تذکرات کتبی و شفاهی که پیش از این مکرراً به مدیر مسئول نشریه در باب رعایت قانون مطبوعات و سایر مقررات و دستورالعملهای مربوطه داده شده است، بنا به رأی اعضای هیئت، لغو مجوز شد.»
BBCفارسی پس از توقیف این نشریه می نویسد: « مجله زنان در کنار نشریاتی چون کیان، آدینه، پیام امروز، ایران فردا، دنیای سخن و جامعه سالم از نشریات جریان روشنفکری ایران به شمار می رفت. در شرایطی که "فمینیسم" در ایران بار منفی دارد و حتی در بعضی از آیین نامه های دولتی نیز رواج آن نهی شده است، مسئولان ماهنامه زنان این مجله را "تنها ماهنامه فمینیستی ایران" می خواندند. مجله زنان با اینکه مجله ای سیاسی نبود، اما در آرایش نیروهای سیاسی ایران به نیروهای اصلاح طلب گرایش داشت.»
شهلا شرکت چهره ای سیاسی یا فرهنگی؟!
هر چند شرکت خود را یک فعال حقوق زنان می داند ماهنامه "زنان" را غیرسیاسی می خواند اما برخی تحرکات او در محافل سیاسی نشان می دهد که رگ و ریشه های تفکرات سیاسی نیز در این فرد وجود دارد. یکی از اصلی ترین این شاخصه ها حضور وی در کنفرانس برلین بود که همین امر به بازداشت وی نیز منجر شد.
کنفرانس "ایران پس از انتخابات" که بعدها با نام "کنفرانس برلین" شهرت یافت، همایش 3 روزهای بود که بعد از انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی از 19 تا 21 فروردین 1379 به مدت سه روز از سوی حزب سبزهای آلمان و به دعوت بنیاد "هاینریش بل" در خانه فرهنگهای جهان در برلین برگزار شد. شرکتکنندگان در آن هدف از برگزاری این کنفرانس را از یک سو نشان دادن نظرات متنوع طیفهای مختلف فکری اصلاحطلب، با هدف ایجاد پلی میان اصلاح طلبان و اندیشمندان داخلی و فعالان سیاسی خارج از کشور و از سوی دیگر برگزاری گفتوگو بین شخصیتهای ایرانی و آلمانی جهت ترمیم و بهبود وضع افکار عمومی آلمانها نسبت به ایران و به تبع آن افزایش روابط اقتصادی و صنعتی طرفین اعلام کردند.
بر اساس آنچه در جزوه ای به نام جزوه راهنمای کنفرانس منتشر شد، مباحث مورد نظر کنفرانس برلین نیز عبارت بودند از: اصلاح فهم از اسلام، هم خوان و هم ساز کردن اصول اسلامی با موازین یک جامعه بیدار و آزاد و جدایی دین از حکومت.
در این کنفرانس افرادی با عنوان «سفیر اصلاحات» شرکت کردند که عبارت بودند از: عزت الله سحابی، حسن یوسفی اشکوری، حمیدرضا جلایی پور، کاظم کردوانی، علی افشاری، شهلا لاهیجی، علیرضا علوی تبار، مهرانگیز کار، جمیله کدیور، شهلا شرکت، چنگیز پهلوان، محمود دولت آبادی و اکبر گنجی.
موضوعی که درباره این کنفرانس حساسیت و تعجب همگان را برانگیخت، ماهیت خود بنیاد "هاینریش بل" بود. این بنیاد از نظر تفکر، مخالف دین به طور عام و مخالف اسلام به طور خاص بود. نگاهی به سوابق چهرههای مطرح حزب سبز آلمان نیز نشان میداد که این حزب در حقیقت در زمره "یاران دشمنان" جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. چنانکه "یوشکا فیشر" از اعضای اصلی این حزب با مسعود رجوی سرکرده سازمان مجاهدین خلق (گروهک منافقین) رفاقت نزدیک داشت.