اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۷:۱۵
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۳۶
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۰۴
طلوع آفتاب ۰۵:۲۷:۲۵
غروب آفتاب ۱۸:۴۰:۱۸
نیمه شب ۲۳:۱۹:۱۶
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۳/۰۲/۰۳ - ۱۴:۴۷
گزارشی به مناسبت جنبش 24 آوریل ارامنه جهان

نسل‌کشى یا یک انتقام جنگجویانه؟ 99 سال تلاش ارامنه برای انتقام از پان ترکیست های عثمانی

نسل‌کشی یک و نیم میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایانه "پان ترکیستی" همچنان از سوی دولت‌های متوالی ترکیه انکار می‌شود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بود‌ه‌اند،

نسل‌کشى یا یک انتقام جنگجویانه؟ 99 سال تلاش ارامنه برای انتقام از پان ترکیست های عثمانی

به گزارش«سراج24» به نقل از رویکرد، هفته آخر آوریل سالگشت و یادآور کشتار وسیع ارامنه در پایان سالهای حیات امپراطوری عثمانی وآغاز کار ترکهاى جوان است.به این مناسبت مراسم،تظاهرات ویا بیانیه های گوناگونی هرساله صادر میشوند.
ارمنستان می گوید کشتار یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در فاصله ۱۹۱۵ و ۱۹۲۳ نتیجه یک پروژه طراحی شده وبرنامه ریزی شده ترک های عثمانی وحزب اتحاد و ترقى بود. ترکیه اتهام نسل کشی را به شدت رد می کند و می گوید تعداد کشته شدگان به مراتب کمتر بود و ارامنه در جنگ داخلی که ترک ها نیز در آن جان سپردند کشته شدند.
در سال ۱۹۱۵ میلادی (برابر با ۱۲۹۴ شمسی) در خلال جنگ جهانی اول و با فرصتی که جنگ فراهم آورده بود، امپراتوری عثمانی با برنامه‌ای از پیش تعیین شده در شب ۲۴ آوریل صدها تن از رهبران سیاسی و روشنفکران ارمنی را دستگیر و به قتل رساند.

بنابر برخی اقوال تاریخی، پس از آن در فاصله سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ میلادی (برابر با ۱۲۹۴ تا ۱۳۰۲ شمسی) بیش از ۱.۵ میلیون ارمنی ساکن ارمنستان غربی بر پایه طرح و برنامه‌ریزی مسنجم سردمداران امپراتوری عثمانی و در اجرای سیاست‌ نژادپرستانه حزب حاکم در آن زمان به نام اتحاد و ترقی، ملقب به ترک‌های جوان به قتل رسیدند.(تاریخچه ارمنستان نوشته هرواند پاسترماجیان)

صدها هزار ارمنی با برنامه‌ریزی قبلی به بی‌رحمانه‌ترین شکل کشته یا تبعید شدند و باید گفت ارمنیان ارمنستان غربی در داخل سرزمین اجدادی خود قربانی اولین نسل‌کشی قرن بیستم هستند که به فجیع‌ترین شکل ممکن به‌وقوع پیوست.

قتل‌عام، قرار دادن در معرض اوضاع زندگی نامناسب، تقسیم اطفال ارمنی بین گروه‌های دیگر، کوچ اجباری و مهاجرتی که منتهی به زوال قوای جسمی کلی و جزئی آنان شد از جمله اتفاقاتی بود که برای ارمنیان در این زمان افتاد.

نسل‌کشی یک و نیم میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایانه "پان ترکیستی" همچنان از سوی دولت‌های متوالی ترکیه انکار می‌شود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بود‌ه‌اند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسل‌کشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولت‌های متوالی ترکیه کرده‌ و خواسته ارامنه همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و است.

باید بر این نکته تاکید کرد که در پی بی‌کیفر ماندن نسل‌کشی ارامنه زنجیره کشتارهای جمعی در سرتاسر دنیا استمرار یافت که از نمونه‌های آن می‌توان به قتل‌عام در تیمور شرقیدر سال ۱۹۷۸، قتل‌عام کردها در سال ۱۹۸۸، قتل‌عام در کامبوج در اواخر دهه۱۹۷۰، نسل‌کشی در رواندا در اواسط دهه۱۹۹۰ اشاره کرد.

در طی این سالیان میلیون‌ها کودک، زن و مرد قربانی فجایع و ددمنشی‌های غیرقابل تصوری شده‌اند که وجدان بشریت از آن به شدت یکه خورده است میلیون‌ها انسان بی‌گناه در سرتاسر دنیا قربانی جنایت فجیع نسل‌کشی گشته‌اند که اثرات و عواقب جبران‌ناپذیر آن در نسل‌های بعدی نیز در ابعاد مختلف روان‌شناختی، اجتماعی، فرهنگی و غیره ظاهر می‌شود بنابراین باید گفت این اثرات مخرب همواره زندگی میلیون‌ها انسان را نسل اندر نسل به مخاطره انداخته است.

دولت ها ی مختلف  بر حسب معادلات و فضای موجود در روابط فیمابین با هریک از کشورهای ارمنستان و ترکیه موضع گیریها و مانورهائی دراین خصوص بعمل میاورند ولی بهر حال واقعیات و اصول را نمیتوانند کتمان کنند.

بسیاری از ارامنه مانند بسیاری از اقوام وملل ریشه داردر گستره جغرافیائی خاورمیانه ، نفوذ و حضور تاریخی خود را همانند بسیاری از کشورهای منطقه بعضا بگونه ای مبالغه آمیز فراتر از قلمرو سرزمینی شناخته شده فعلی خود میدانند که البته در پاره ای از این ادعا ها رگه هائی از واقعیت نیز نهفته است.

ارامنه نیز ارمنستان بزرگ را متشکل از ارمنستان غربی و ارمنستان شرقی میدانند.برحسب نوشته های آنان ارمنستان شرقی شامل ایروان ونخجوان وقره باغ همان ناحیه ای بود که در زمان شاه عباس صفوی جزئی از مستملکات ایران بشمار میرفت وبر اثر تحولات بعدی درزمان فتحعلیشاه قاجار بموجب معاهده ترکمن چای از ایران منفک وبه تصرف روسها ی تزاری درآمد.

زندگی اسفناک ارامنه در قلمرو امپراتوری عثمانی

برابر اسناد و مدارک تاریخی، پیش از آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ میلادی) حدود ۲.۵ میلیون ارمنی در قلمرو امپراتوری عثمانی در شرایطی اسفناک زندگی می‌کردند.

روزی نبود که در هر شهر و آبادی ارمنی‌نشین چند نفری به دست ترک‌ها کشته نشوند؛ حتی کردها که قبایلی چادر‌نشین بوند هر از گاهی از کوه پایین می‌آمدند و پس از قتل و غارت روستاهای ارمنی‌نشین بار دیگر به کوه‌ها باز می‌گشتند.

در چنین اوضاع و احوالی که کردها و ترک‌های اطراف روستاهای ارمنیان مسلح بودند و دولت نیز هر روز آنها را مسلح‌تر می‌ساخت به ارمنیان اجازه نگهداری اسلحه برای دفاع در برابر متجاوزان کرد و ترک داده نمی‌شد.

هنوز کشتارهای جمعی آغاز نشده بود اما کشتارهای پراکنده و پی‌درپی ارمنیان ترس و وحشتی را در دل‌ها به وجود آورده بود.

دولت‌های اروپایی بارها به سلطان ترک تذکر داده بودند، تذکراتی که هیچ‌گاه از حد حرف تجاوز نمی‌کرد و سلطان ترک نیز هر بار قول اصلاحات می‌داد ولی زمان اصلاحاتی که از ۴۰ سال پیش وعده داد شده بود هیچ‌گاه فرا نمی‌رسید.

کشتارهای محدود و پراکنده ارمنیان سرانجام در ۱۸۹۴ میلادی ابعاد وسیعی یافت و شکل قطعی و کامل یک کشتار دسته جمعی را به خود گرفت و در سرتاسر آناتولی گسترش یافت.

شمار قربانیان ناگهان به مرز بی‌سابقه‌ای رسید و قتل‌عام ارمنیان عمومیت یافت و به سرعت از منطقه‌ای به منطقه‌ دیگر سرایت کرد.

در پی مداخله‌ قدرت‌های اروپایی برای پایان دادن به کشتار ارمنیان، سلطان ترک با حیله‌گری خاص خود اجرای طرحی اصلاحی را به اطلاع دول اروپایی رساند اما کشتارها نه تنها پایان نیافت بلکه شدت و سرعت بیشتری گرفت.

قتل عام ارمنیان طی سال‌های ۱۸۹۴-۱۸۹۶ میلادی ساکنان ارمنی آناتولی (قسمت‌های شرقی ترکیه)، ترابوزان، ارزنجان، بیتلیس، وان، ماراش، اورفا، بابیورت، ساسون، دیاربکر، موش، ارزروم، آدانا و... را یکی پس از دیگری به کام مرگ فرستاد.

در این دوره حدود ۳۰۰ هزار ارمنی به طرز فجیعی سلاخی شدند؛ از جمله جنایت‌های عثمانی‌ها در این مقطع می‌توان ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی در اورفا را نام برد.

در این واقعه بیش از ۲۵۰۰ زن، مرد و کودک ارمنی که از ترس جان خود به داخل کلیسا پناه برده بودند با آتش کشیدن کلیسا به دست ماموران دولت عثمانی زنده زنده سوزانده شدند.

روی کار آمدن ترکان جوان

احزاب و گروه‌های گوناگون ارمنی که از سیاست‌های خشن و کشتارهای سلطان عبدالحمید به تنگ آمده بودند به کمک گروه‌های انقلابی ترک، معروف به ترک‌های جوان، شتافتند.

ترکان جوان که کمیته‌ای به نام کمیته اتحاد و ترقی تشکیل داده بودند و علیه سلطان عبدالحمید مبارزه می‌کردند سرانجام در ۱۹۰۸ میلادی طی کودتایی سلطان را به پذیرش مشروطیت و تشکیل مجلس ملی وا داشتند و خود راسا زمام امور را در دست گرفتند.

یک سال بعد (۱۹۰۹میلادی) سلطان دست به ضد کودتایی زد و مدتی نیز موفق شد تا بر اوضاع مسلط شود اما بار دیگر ترک‌های جوان زمام امور را دست گرفتند و این بار سلطان عبدالحمید برای همیشه از سلطنت خلع شد.

زمانی که ارمنیان می‌پنداشتند با برکناری سلطان عبدالحمید همه بدبختی‌ها و دوران ترس و وحشت به پایان رسیده ناگهان یک بار دیگر در ۱۹۰۹ میلادی سیمای خشونت بر آنان ظاهر شد.

این بار صحنه کشتار شهر آدانا بود که قریب به ۳۰ هزار تن از ارمنیان آن قربانی شدند.

شیوه کشتار و جنایت کاملا شبیه به موارد قبلی بود؛ تیراندازی، تجاوز به زنان ارمنی، همکاری نیروهای منظم ارتش با جنایتکاران و غارتگران در کشتار و در پایان باز هم هیچ کس به جرم آدم‌کشی، غارت و آتش‌سوزی محاکمه و مجازات نشد.

این کشتار بازتاب گسترده‌ای در اروپا داشت و لطمه شدیدی به حیثیت سلطان وارد آورد و القابی مانند سلطان سرخ، هیولای ایلدیز و ... به او داده شد؛ سیاستمداران و روشنفکران اروپا نیز کشتار ارمنیان عثمانی را به شدت محکوم کردند.

در تابستان سال ۱۹۱۴ دنیا در آتش جنگ جهانی اول شعله ور شد.

بموازات درگیرى در سایر نقاط بین متفقین (روسیه و انگلیس و فرانسه)واتحادیه (آلمان و عثمانى و اتریش وهنگرى) جنگهائى بین قواى روس و عثمانى نیز در گرفت.

از آن جمله در قفقاز بین نیروهاى ترک بفرماندهى انور پاشا وزیر جنگ وقواى روس در منطقه"سارى قمیش" جنگى واقع شد وعثمانى ها شکست هولناکى خوردند.عثمانى ها یکى از دلائل ناکامى خود در جنگ سارى قمیش را همد لى ارامنه با روسها و عمل کردن بعنوان ستون پنجم میدانستند.

لذا مساله ارامنه براى ترکهاى جوان نگران کننده تر شده و بعد امنیت خارجى نیز پیدا کرد.شعله ور شدن جنگ براى دولت وقت ترکیه فرصت مناسبی ایجاد کرد تا مساله ارامنه را برای همیشه حل کند. کاری که هیچکدام از سلاطین قبلی عثمانی و بویژه سلطان عبدالحمید موفق به انجام آن نشده بودند یا بهتر بگوئیم فرصت آن را بدست نیاورده بودند

بر اساس آنچه که مورخین ارمنی نگاشته اند، انهدام نژاد ارمنی توسط این کمیته و بویژه سه شخصیت فوق به شکلی دقیق ومحرمانه ، توسط یک سازمان بنام "تشکیلات مخصوص"برنامه ریزی شد .

آنها برای اجرای این سیاست ، ابتدا مردان بین ۱۵ تا ۵۰ ساله را به بهانه بردن به جبهه های نبرد به ارتش فراخواندند . همچنین دستور صادر شد هر کس که اسلحه دارد باید به ارتش تحویل دهد و دولت هر آنچه که ممکن است در خلال جنگ مورد احتیاج ارتش قرار گیرد نظیر لباس ، قاطر ، غذا و غیره را ضبط خواهند نمود. ولی بنا به ادعای ارامنه ظاهرا دولت فقط اموال ارامنه را به نفع ارتش ضبط می نمود .

سرانجام در روز ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ بدستور دولت عثمانی حدود ۳۰۰ نفر از رهبران وبزرگان ارمنی، روحانیون، نویسندگان و سیاستمداران ارمنی دستگیر شده و همگی آنها بجز اسقفی به نام کومیتاس که موسیقیدان بزرگی هم بود اعدام کردند.این اسقف نیزهوش و حواس خود را در اثر آنچه که دیده وبر او گذشته بود ، از دست داد .

این سرآغاز قتل عام بود. در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارامنه استانبول در کوچه ها و منازلشان بقتل رسیدند .

از فردای آنروز ، بموجب فرمان موقت "انتقال و اسکان مجدد" عساکر عثمانی به شهرها و روستاهای ارمنی نشین رفته و آنها را به این بهانه که در منطقه جنگی قرار دارند و باید به جاهای امن کوچ داده شوند ، از خانه هایشان بیرون کشیدند .

البته این اقدامات دولت استانبول؛ با وارد کردن اتهاماتى از قبیل جاسوسى؛ خیانت وجدائى طلبى به بسیارى از ارامنه توام بود.در تبلیغات وزارت جنگ ترکیه نیز کوشش میشد ارامنه "تهدیدى براى امنیت ملى" معرفى شوند.

آنان دسته های ارمنی را که بیشتر آنها را زنان ، کودکان و سالخوردگان تشکیل می دادند ، بصورت کاروان هایی بطرف تبعیدگاه روانه می ساختند . تبعید گاهی که برای آنان در نظر گرفته شده بود، صحرای مرکزی سوریه واقع در منطقه درالزور در نزدیکی شهر حلب بود.

۲۴آوریل ۱۹۱۵ همان روزی است که ارامنه همه ساله بیاد قربانیان آن روز مراسمی بپا میدارند.

طرح نژاد کشی و قتل عام تا آنجا که ممکن بود مخفی و با برنامه اجرا شد. افکار عمومى دنیا که در آن زمان گرفتار جنگ جهانی اول بود ظاهرا از عمق وقایعی که در ترکیه در حال وقوع بود ، اطلاع کافى نداشت .

ولى در ۲۴ ماه مه ۱۹۱۵ دول متفق یعنى بریتانیا؛ فرانسه و روسیه در اعلامیه مشترکى خطاب به باب عالى؛ ضمن اشاره به اخبار نگران کننده از کشتار ارامنه مقامات دولت عثمانى را مسئول دانستند.در این اعلامیه از جمله آمده بود که :

"در ماه گذشته سکنه ترک و کرد ارمنستان(غربى) با اطلاع و اغلب با کمک مقامات عثمانى دست به کشتار ارامنه زده اند.این کشتارها در نیمه هاى ماه آوریل در ارز روم- ترکان-بیتلیس –موش-ساسون- زیتون ودر سرتاسر کیلیکیه رخ داده اند.تمامى ساکنان نزدیک به یکصد روستاى وان بقتل رسیده اند....همزمان با این وقایع دولت عثمانى خشم خود را متوجه جمعیت بیگناه (ارمنى)استانبول کرده است....باتوجه به جنایات جدید ترکیه علیه بشریت؛دول متفق به اطلاع باب عالى میرساند که انان کلیه اعضاى دولت عثمانى و کارگزاران آن را مسئول این کشتارها مى شناسند".

امروزه بخشی از ارامنه که در سرتاسر جهان پراکنده شده اند بیشتر آنان از فرزندان یا نوادگان بازماندگان همان وقایع هستند . ارمنیانی که موفق به فرار شدند ، به کشورهایی چون سوریه ، لبنان ، روسیه ، آمریکا ، اروپا و تعدادی نیز به ایران پناه برده و زندگی جدیدی را آغاز کردند .

بعد از جنگ که به شکست وتسلیم آلمان و عثمانى انجامید وترک مخاصمه با ترکها در ۳۰ اکتبر۱۹۱۸ به امضا رسید ورق برگشت.

در ابتدا متفقین پیروز خواستار محاکمه و مجازات عاملان کشتار ارامنه شده بودند.کنفرانس مقدماتى صلح پاریس در ژانویه ۱۹۱۹ نیزبراى اى امر کمیسیون تحقیقى تعیین کردویافته هاى این کمیسیون در پیمان "سور" هم گنجانیده و تصویب شد.

دادگاهى هم در استانبول بیشتر با اصرار انگلیسى ها تشکیل شد وتعداد زیادى از آمرین و عاملین کشتار ارامنه و"جنایتکاران جنگى"هم توسط انگلیسى ها دستگیر شدند. ولى انگلیسى ها بیشتر منظورشان محاکمه جنایتکاران جنگى ترکى بودند که با اسراى انگلیسى در اردوگاههاى اسرا سوء رفتار داشتند .

از انجا که سیاست انگلیس بعد از جنگ تغییر کرده بودو مبتنى بر روى کار آوردن گروهى از نظامیان از ترکهاى جوان به رهبرى مصطفى کمال پاشا بود دیگر به ترکیه بعنوان یک دشمن نمینگریستند ونمیخواستند که آنان را تضعیف کنند. بر این اساس ۱۲ تن از متهمان کشتار ارامنه را که اکثرا از وزراى سابق بودند به مدرس هند (چناى فعلى)و بقیه متهمان دستگیر شده را به جزیره مالت در مدیترانه انتقال دادند.بعدها انگلیسى ها این ترکهاى متهم را در چند مرحله با اسراى باقیمانده انگلیسى که هنوز در اردوگاههاى ترکیه بودند مبادله کردند و موضوع تشکیل دادگاه بین المللى نیز منتفى شد.

شکست در جنگ وتحقیر ناشى از آن موجب تحریک احساسات ناسیونالیستى ترکها شده بود و این امر بهنگامى که یونانى ها در ماه مه ۱۹۱۹ بندر ازمیر را تصرف کردند به اوج خود رسید .استقلال جمهورى هاى قفقاز به ویژه ارمنستان بعد جدیدى به احساسات ضد ارمنى بخشید ومصطفى کمال پاشا که بعدها به "اتاتورک" ملقب شد از احساسات ناسیونالیستى ترک ها بخوبى بهره گرفت. البته متفقین سابق پیروز درجنگ جهانى نیز براى آنکه ترکها را از اندیشه خلافت ال عثمان دور تر کنند؛ اندیشه هاى نظامیان ناسیونالیست را تقویت میکردند.

بعد ها بسیارى از دست اندر کاران کشتارارامنه بوسیله جوخه هاى ترور داشناک هاى ارمنى شناسائى و بقتل رسیدند.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••