اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۴:۰۹
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۱۰
اذان مغرب ۱۹:۰۰:۴۹
طلوع آفتاب ۰۵:۲۴:۵۴
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۵۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۳۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۲/۰۴/۰۹ - ۱۶:۰۷

اگر مشروب نمی‌خوردم، مرتکب قتل نمی‌شدم

پسر جوانی که بعد از خوردن مشروب دوستش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است، به جرم خودش اقرار کرد.

اگر مشروب نمی‌خوردم، مرتکب قتل نمی‌شدم

به گزارش سراج24: ساعت ۷ صبح پنج شنبه ششم تیرماه مرد میانسالی وقتی وارد باغش در حوالی یافت آباد شد در سالن انتهای باغ با جسد بی‌جان دوستش روبه‌رو شد و با پلیس تماس گرفت. لحظاتی بعد مأموران کلانتری ۱۵۱ یافت‌آباد در محل حاضر و متوجه شدند مرد جوانی که فرامرز نام دارد با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

بعد از تأیید خبر، قاضی سپیدنامه بازپرس کشیک ویژه قتل از دادسرای جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه حاضر شدند. مردی که حادثه را به پلیس خبر داده بود، گفت: مدت زیادی است که این باغ را که یک سالن سرپوشیده دارد، برای کارهای تولیدی اجاره کرده‌ام. شب قبل همراه مقتول و دوست دیگرم که بهنام نام دارد به پارک رفتیم و تا نیمه شب با هم بودیم. بعد از آن دوستانم از من خواستند شب را در سالن بخوابند. من هم قبول کردم و کلید باغ را به آنها دادم و به خانه‌ام رفتم. امروز صبح وقتی وارد باغ شدم به طرف سالن رفتم. تصور می‌کردم هنوز خواب هستند. ابتدا آنها را صدا کردم. وقتی جواب ندادند، وارد سالن شدم و با جسد فرامرز روبه‌رو شدم اما از بهنام خبری نبود. احتمال دادم برای او هم اتفاق بدی افتاده باشد. به خاطر همین با تلفن همراهش تماس گرفتم. وقتی گوشی را برداشت، ماجرای قتل را برایش توضیح دادم. او بدون اینکه واکنشی نشان دهد، تلفن را قطع کرد. بعد هم هرچه تماس گرفتم گوشی او خاموش بود.

در حالی که کارآگاهان تحقیقات خود را برای دستگیری بهنام آغاز کرده بودند، متوجه شدند او خودش را در کلانتری تسلیم مأموران کرده است.

متهم در نخستین بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به جرم خودش اعتراف کرد و گفت: عصر روز چهارشنبه به باغ پرویز رفتم. در باغ علاوه بر پرویز، مقتول و یکی از دوستانش حضور داشتند. چند ساعت بعد ما به داخل پارکی در آن حوالی رفتیم و همگی مشروب خوردیم. بعد از خوردن مشروب حالم بد شد و از پرویز خواستم اجازه دهد شب را در باغش بخوابم. او قبول کرد و گفت فرامرز هم می‌خواهد شب را در باغ بخوابد. من فرامرز را می‌شناختم و می‌دانستم که همیشه با خودش چاقو دارد. نیمه شب پرویز و دوستش از باغ رفتند و من با فرامرز تنها شدم. هنگام خواب او شروع به شوخی کرد. شوخی ما چند ثانیه‌ای بیشتر طول نکشید که با یکدیگر درگیر شدیم. به خاطر مصرف مشروب از دست او عصبانی شدم و با چاقویم ابتدا او را تهدید کردم و بعد ضربه‌ای به سینه‌اش زدم. وقتی فرامرز به من حمله کرد، دومین ضربه را به گردنش زدم و بعد از این، چندین ضربه به پشت و شکمش زدم که نقش بر زمین شد. بعد هم با بلوک سیمانی به سرش کوبیدم و فرار کردم.

متهم در حالی که به شدت گریه می‌کرد، ادامه داد: بعد از حادثه شب را تا صبح در همان حوالی سر کردم و از ترس تا صبح نخوابیدم. وقتی فهمیدم او کشته شده است، عذاب وجدان رهایم نکرد و خودم را به پلیس معرفی کردم.

وی در پایان با چشمانی اشک بار گفت: کاش آن شب در این بزم دوستانه شرکت نمی‌کردم و مشروب نمی‌خوردم.

متهم به دستور قاضی سپیدنامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
 

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••