«سراج24»: شصت و سه سال از اشغال فلسطین گذشت و خاطرات تلخ یک ملت آواره و ستمدیده بار دیگر زنده شد و در کنار آن تجاوزات،حملات، بازداشتها و سرکوب روزانه و محاصره شدید این ملت بر تلخی این خاطرات افزود.
"نکبة" کلمه عربی و به معنای مصیبت است. فلسطینیها بطور عادی کلمه "نکبت" را برای توصیف حوادث فاجعهباری که در پی اشغال سرزمینهای اشغالی به همراه داشته، بکار میبرند.
در پانزدهم ماه می سال 1948حادثهای در تاریخ فلسطین روی داد که روز نکبة نام گرفت. از نظر فلسطینیها این روز یادآور روزهای تلخ یعنی اشغال سرزمینشان و مصادره اراضی و اولین موج آوارگی و اخراج بیش از 800هزار فلسطینی از خانه و کاشانهشان است.
بعد از گذشت 62 سال از موجودیت رژیم صهیونیستی و اشغال سرزمینهای اشغالی شمار آوارگان، پناهندگان به 4 میلیون نفر رسید که همچنان بیشتر این آوارگان در اردوگاههایی در کرانه باختری، نوار غزه و دیگر کشورهای همسایه عربی زندگی میکنند.
شصت و دو سال از صدور قطعنامه ننگین تقسیم فلسطین گذشت و صفحهای دیگر از قطعنامههای تبعیضآمیز سازمان ملل دوباره ورق خورد و خاطرات تلخ یک ملت آواره و ستمدیده بار دیگر زنده شد و در کنار آن تجاوزات، حملات، بازداشتها و سرکوب روزانه این ملت بر تلخی این خاطرات میافزاید. در واقع تنها نمیتوان صهیونیستها را عامل توطئه اشغال و آوارگی ملت فلسطین دانست. بلکه باید این حقیقت را هم در نظر گرفت که اشغال فلسطین نتیجه پروسهای بود که در سال 1897 میلادی در شهر "بال" سوئیس شروع شد و طی مراحلی با قیمومیت انگلستان بر فلسطین و صدور اعلامیه شوم بالفور در سال 1917 میلادی مقدمات حضور صهیونیستها در فلسطین و واگذاری این سرزمین به آنها فراهم شد تا این که سازمان ملل متحد در تاریخ 29 نوامبر سال 1947 میلادی نزدیک به یک سال قبل از وقوع فاجعه دردناک اشغال فلسطین در سال 1948، قطعنامه شمار 181 خود را در مورد فلسطین صادر کرد و این کشور را میان یهودیها و عربها تقسیم کرد.
33 کشور از جمله آمریکا و انگلیس و کشورهای اروپایی به این قطعنامه رای مثبت دادند و 13 کشور به آن رای مخالف و 10 کشور هم رای ممتنع دادند.
این زمان بود که توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بین المللی شکل آشکارتری به خود گرفت و قطعنامه 181 در سازمان ملل مهر تاییدی بود بر وجود یک توطئه جهانی برای اشغال فلسطین و جدا کردن این منطقه مهم و حیاتی از پیکره کشورهای اسلامی و عربی و واگذاری آن به مهاجران یهودی.
این گونه بود که در آن زمان، سازمان ملل با تصویب این قطعنامه زمینه اشغال فلسطین و آواره شدن میلونها فلسطینی بیگناه را فراهم کرد و عملا پا به عرصه پروسه واگذاری فلسطین به یهودیان گذاشت.
جالب این که در آن زمان حتی خود صهیونیستها با این قطعنامه مخالفت کردند، علت مخالفت آنها با این قطعنامه به زیاده خوایی صهیونیستها باز میگشت. آنها معتقد بودند که پس از تصویب این قطعنامه تنها صاحب نزدیک به نیمی از مساحت فلسطین میشوند در حالی که به دنبال کل فلسطین بودند تا از آن پلی برای تحقق رویای دیرینه صهیونیسم یعنی تشکیل " اسرائیل بزرگ" از نیل تا فرات بسازند.
این گونه بود که درست نزدیک به یک سال بعد از این قطعنامه، فلسطین کامل به اشغال صهیونیستها در آمد و فاجعه آوارگی و بیخانمانی ملتی در تاریخ نوین که شعار دمکراسی و آزادیخواهی را سر می دهد، شکل گرفت که مجامع جهانی، سازمان ملل،کشورهای اروپایی و غربی در این جنایت شریک صهیونیستها بودند.
در این میان، کوتاهی کشورهای عربی و اسلامی بر کسی پوشیده نیست و همه واقفند که اگر سستی و ضعف و چند دستگی کشورهای عربی نبود، ما اکنون شاهد دردناکترین واقعه تاریخ یعنی مسئله فلسطین نبودیم و آوراگی این ملت مظلوم را نظاره گر نبودیم.