به گزارش سراج24؛ ماه گذشته تصاویری از مراسم آغاز به کار یکی از پلتفرمهای تازهتأسیس نمایش خانگی منتشر شد؛ مراسمی که با وجود تلاش برگزارکنندگان برای پر زرق و برق نشان دادن آن، بیش از هر چیز خلوت و بیرمق به نظر میرسید. در این مراسم بهجز چند چهره نیمهمشهور، نام قابل توجهی از سینما یا تلویزیون دیده نمیشد. نکته جالبتر اینکه برخی از حاضران شباهت عجیبی به خوانندگان لسآنجلسی داشتند، تا جایی که در فضای مجازی از آن به عنوان «مراسمی با بدلهای هنرمندان» یاد شد!
این پلتفرم که وعده ورود قدرتمند به عرصه نمایش خانگی را داده بود، با یک اثر تازه کار خود را آغاز کرد و همزمان از چند پروژه دیگر نیز خبر داد. پروژهای که از مرحله نگارش فیلمنامه تا پایان فیلمبرداری و تدوین در احتمالا کمتر از بیست روز به سرانجام رسید. نتیجه، اثری شد که نه در فرم و نه در محتوا استاندارد قابل قبولی داشت و بسیاری آن را مصداق «تولید شتابزده و مبتذل» در فضای تازهی نمایش خانگی دانستند.
در روزهای اخیر نیز خبر از اضافه شدن شبکهای دیگر به جمع پلتفرمهای نمایش خانگی منتشر شد. این یکی با تنها یک برنامه مسابقهای، با اجرای سیامک انصاری و مهران غفوریان، قصد ورود به این بازار را دارد.
این اتفاق نشان میدهد که ظاهراً رویه تازهای در حال شکلگیری است: هر شبکه یا پلتفرم نمایش خانگی با تنها یک اثر راهاندازی میشود؛ بدون برنامهریزی کلان، استراتژی تولید یا حتی چشمانداز اقتصادی روشن. گاه حتی برعکس نیز رخ میدهد، یعنی برای عرضه تنها یک اثر، پلتفرمی مجزا به ثبت میرسد؛ حرکتی که نه از منطق تجاری پیروی میکند و نه از معیارهای حرفهای تولید محتوای فرهنگی.
البته سیامک انصاری، در فصل نخست «جوکر»، از اجرای برنامهای جدید خبر داده بود که قرار بود در یکی از پلتفرمهای نمایش خانگی منتشر شود؛ اما تا امروز هیچ خبری از آن برنامه منتشر نشده است.
حتی پلتفرم «پلی» نیز لانچ شده، اما همچنان بدون هویت و پوسته مشخص باقی مانده است. البته پلتفرمهای دیگری همانند زینما و بقیه هم به پخته خواری و محل فروش آثار دیگر پلتفرمها شدهاند.
در همین میان، تجربه پلتفرم «استارنت» نیز نمونه قابل تأملی است. این شبکه با حمایت مالی هلدینگ «طبیعت» وارد میدان شد و با تبلیغات گسترده وعده تولیدات متنوعی را داد.
اما پس از پخش تنها دو اثر آن هم بهصورت قسطی و ناقص دچار بحران مالی شد. در هر مجموعه، تنها چند قسمت منتشر شد و باقی کار به دلیل اختلاف میان تهیهکننده و تیم تولید در آرشیو ماند و حتی در نیمه پخش تیم تولید هم عوض شد. نمونه شاخص آن، سریال «کنکل» بود که با فیلمنامه و تیم تولیدی قوی آغاز شد، اما سرنوشتش همانند بسیاری از پروژههای این روزهای شبکه نمایش خانگی، به تعویق و بلاتکلیفی ختم شد.
اگر نگاهی کلیتر بیندازیم، میبینیم که بازار نمایش خانگی در ایران، اکنون به صحنهای از آشفتگی و رقابت بیبرنامه تبدیل شده است. پلتفرمهایی که بدون پشتوانه مالی و محتوایی مشخص راهاندازی میشوند، با چند پروژه ناتمام و اختلافات مالی از گردونه خارج میشوند و مخاطب هم در این میان، دلسرد و بیاعتماد میماند.
واقعیت این است که برای پایداری پلتفرمهای نمایش خانگی، تنها سرمایهگذاری مالی کافی نیست. این حوزه نیاز به مدیریت فرهنگی، تولید هدفمند، و اعتمادسازی میان مخاطب و سازندگان دارد. وقتی هر گروه کوچک یا سرمایهگذار تازهواردی تصمیم میگیرد تنها با یک اثر ضعیف و یک مراسم پر سر و صدا وارد بازار شود، نتیجه چیزی جز بیاعتباری کل این فضا نخواهد بود.



