به گزارش سراج24، شروع سینمایی سال 92 ظاهرا برای سینماگران ایرانی اتفاق خوبی بوده است. با گذشت 20 روز از شروع اکران نوروزی فیلمها، آمارهای تهیهکنندگان 4 فیلم اکران نوروزی نشان میدهد مجموع فروش فیلمها در این چهار روز به رقمی بالغ بر 4 میلیارد تومان رسیده است و این برای اقتصاد نحیف سینمای ایران، اتفاق خوشایندی است، به خصوص اگر دوره سینمایی سال 91 را فراموش نکنیم.دوره سینمایی که به این زودیها فراموش نخواهد شد.
اتفاق مهم پایان سال پرجنجال و هیاهوی سینمای ایران، ورود مستقیم وزارت ارشاد به مساله حالا دیگر معضل شده اکران در سینماها بود. وزارت ارشاد با تشکیل یک کمیته 15 نفره از مسئولین دخیل در پخش و اکران فیلمها، مدیریت مهمترین دوره اکران فیلمها در سینمای ایران را مستقیما به عهده گرفت و نقش شورای پر مساله صنفی نمایش به ذکر نام فیلمها و انتخاب اولویتهای اکران محدود شد. کمیته 15 نفرهای که یکی از اعضای آن با یک انتخاب معنادار، نمایندهای از حوزه هنری بود.نهادی در یک سال گذشته سینمای ایران با ورود به مساله اکران و باب کردن مسالهای به نام اکران انتخابی نقش گستردهای در فعلوانفعالات سینمای 91 ایران داشت.
با انتخاب 15 اولویت در پنج گروه برای اکران در سینماهای تهران و چند بار جابهجایی در گروه سینماهای اکران؛ نهایتا چهار فیلم «رسوایی»، «قاعده تصادف»، «تهران 1500» و «رژیم طلایی» برای اکران انتخاب شدند، در حالی که انتقادات مختلفی به قرار گرفتن فیلم آخر در چرخه اکران نوروزی شنیده میشد. انتقاداتی که وجود یک سهمیه ثابت برای دفتر فیلمسازی «پویا فیلم» در همه اکرانهای نوروزی این سالها را بیعدالتی میدانست.
در حالی که تصور میشد «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» ساخته پرجنجال روحالله حجازی با قول صریح معاونت سینمایی در اکران عید روی پردهها بیاید و این اتفاق بدون هیچ گونه توضیحی نیفتاد؛ از 23 اسفند 91 فیلمهای اکران نورزی به روی پرده رفتند، در حال که «قاعده تصادف» ظاهرا با اعمال یکسری اصلاحیه 5 روز از جریان اکران عقب مانده بود و افزایش فیمت بلیط سینماها هم تاثیر خودش را بر فضای رسانهای سینماها گذاشته بود.
طبق پیشبینیها فروش 2 میلیادری «رسوایی» در 20 روز اول اکران ثابت کرد که مسعود دهنمکی، روزنامهنگار مشهور دهه هفتاد و فیلمساز جنجالی دهه هشتاد، همچنان با ذائقه سینمایی ایرانیها بهتر از بقیه سینماگران ایرانی آشناست.
«رسوایی» البته مشخص بود که با داستان سرراست و شخصیتهای تیپیک و هنرپیشههای پرطرفدار و البته قدم زدنش در مرز کلیشههای یک فیلم عامهپسند به خوبی از جدال با بینندگان سختگیر این روزهای سینما در ایران موفق بیرون میآید اما قرار گرفتن فیلمی در ستایش غلیظ روحانیت، آن هم روحانیت سنتی و عامی، در صدر فروش نوروزی سال 92 حاوی پیام سرراست و غافلگیرکنندهای برای سینمای ایران بود.
مخالفان دهنمکی امسال دیگر نمیتوانستند او را به استفاده از دوپینگ کمدی و ابتذال در دیالوگها متهم کنند، همانطور که دهنمکی نمیتوانست ادعا کند که فیلم جدیدش را به خاطر تجربه شیرین اخراجیها نمیبینند.
«تهران 1500» تجربه اولین انیمیشن ایرانی که به طور وسیع اکران میشود هم تجربه شیرینی برای سازندگانش بود. بهرام عظیمی اگر چه توانایی بالایش در ساخت انیمیشن به سبک ایرانی را با این فیلم به رخ کشید اما فیلنامه بیسروته و معجول فیلم و البته عبور مبتذلانهاش از یکسری عرفهای عمومی در روابط میان آدمها به صرف کارتونی بودن آدمهای فیلمش، تجربه تماشای آن را به خصوص برای کودکان و خانوادهها تبدیل به تجربه نامطلوبی می:کرد.
«تهران 1500» البته انبوهی از کلیشههای عامهپسند دهههای گذشته سینمای ایران را هم به همراه داشت و ظاهرا ترس سازندگانش از عدم برگشت سرمایه و پیشبینی همه مراقبتهای گیشهپسندی، نتیجه خوبی برای آنها هم داشته است.
«حوض نقاشی» ملودارم اشکآور مازیار میری و منوچهر محمدی هم به فروش قابل قبولی در اکران نوروزی رسیده است. اگر چه بنا به دلایل نامعلوم در طول تعطیلات نوروز رقم فروش فیلم در سینمای شهرستانها اعلام نشد، اما فروش بالای پانصدمیلیونی فیلم در تهران رقم بدی برای یک فیلم اجتماعی خاص نیست.
در آن سوی دیگر میدان «قاعده تصادف» فیلم کمی جنجالی جشنواره سیویکم با شکست باورنکردنیای روبرو شده است.نهایت فروش «قاعده تصادف» ظاهرا هنوز به 200 میلیون هم نرسیده است.
در جریان نمایش فیلم در جشنواره انتقادات تندی به محتوای ضدخانواده فیلم شده بود، اما کسی پیشبینی این بیاعتنایی وسیع به فیلم را نمی:کرد.
«قاعده تصادف»کاملا جوانپسندانه و از موضع درک نشدن جوانان از سوی والدینی که متعلق به نسل پیش هستند ساخته شده است. فرمولی که در سالهای گذشته ندای اعتراضی پرطرفدار بود اما ظاهرا دست آویختن به این موضوع دیگر در رسانههای ایران طرفداری ندارد. هر چند «قاعده تصادف» رقبای سرسختی برای فروش داشته است و در یک وضع طبیعی دچار این شکست نشده است اما قرار گرفتن آن در اکران نوروز شاید معادله اکران فیلم را طبیعی کند.
اما شکست خورده اصلی اکران نورزی بدون شک آخرین ساخته کمپانی فرحبخش و عیلخانی است. «رژیم طلایی» نهایتا به فروش 200 میلیونی دست یافته استاین در حالی است که «رژیم طلایی» محتوا و ساختاری کاملا طنز دارد و از ستاره های این سالهای سینمای ایران مهدی هاشمی و امین حیایی و همه کلیشههای پرفروش شدن این سالهای سینمای بدنه هم استفاده کرده است.
این اتفاق جدیدی در سینمای ایران نیست. سال گذشته نیز با وجود همه حاشیههایی که چرخ اقتصادی سینمای ایران را به شدت کند کرد سینمای عامهپسند سالهای پیش در مقایسه با بقیه فیلمهای اکران کارنامه خوبی نداشت.
به مدت بیش از یک دهه ستارگان پرفروش سینمای ایران جوانان زیباچهرهای بودند که سردر سینماها را به تسخیر درآورده بودند. فیلمهای با محتوایی سطحی و پر از موقعیتهای کمدی دیالوگی، با چاشنی عشقهای پررنگ دختر و پسری سینمای ایران در دهه هفتاد را کاملا تحت کنترل خودش در آورده بود.
اما سینمای سال گذشته ایران با وجود همه موانع و مشکلات نوید بخش یک پیغام ویژه برای سینماگران بود: عصر این فیلمها تمام شده است. «فرضیه»ای که با فروش عجیب «رژیم طلایی» در ابتدای سال حالا دیگر در حال تبدیل به یک «نظریه» است.
سینمای ایران با وارد شدن به اکران نوروزی از رخوت خاص سال 91 بیرون آمده است. فروش فیلمها، اگر چه در شرایط نامساعد اقتصادی امروز به غیر از مورد ویژه «رسوایی» هنوز به سقف هزینههای تولید فیلمها نرسیده است اما شروع خوبی برای سینمایی است که در اواسط سال گذشته سرنوشتش قرار بود در خیابانها و نه گیشههای فروش تعیین شود.
تسنیم