اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۴:۰۹
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۱۰
اذان مغرب ۱۹:۰۰:۴۹
طلوع آفتاب ۰۵:۲۴:۵۴
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۵۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۳۳
قیمت سکه و ارز
۱۴۰۰/۰۷/۱۸ - ۱۶:۰۰

روایت صریح دانشمند ایرانی از ۵۰۰ روز اسارت در آمریکا/ آمریکایی‌ها زندانیان را در اتاق‌هایی غل و زنجیر می‌کردند

یکی از بخش‌های قابل تأمل کتاب «از شریف تا لس‌آنجلس»، شرح وضعیت زندان‌های آمریکا از زبان یک شاهد عینی است که ۵۰۰ روز از زندگی خود را در این زندان‌ها گذرانده است؛ زندان‌هایی که هیچ حریمی برای انسان‌ها قائل نیست و انسانیت آنها را نادیده می‌گیرد.

روایت صریح دانشمند ایرانی از ۵۰۰ روز اسارت در آمریکا/ آمریکایی‌ها زندانیان را در اتاق‌هایی غل و زنجیر می‌کردند

به گزارش سراج24؛ خاطره‌نویسی انقلاب اسلامی در سال‌های اخیر وارد حوزه‌های جدیدتری شده و تلاش کرده است به موضوعات نویی در حوزه انقلاب اسلامی بپردازد. هرچند شمار این دست از آثار در مقایسه با آثار مرسوم در تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی کم است، اما انتشار همین میزان از آثار بیانگر ظرفیت‌های موجود و گاه مغفول در حوزه خاطره‌نویسی انقلاب اسلامی است.

از جمله کتاب‌هایی که با این رویکرد منتشر شده،‌ «از شریف تا لس‌آنجلس»؛ خاطرات مجتبی عطاردی، دانش‌آموخته دانشگاه‌های آمریکا و از اساتید دانشگاه‌های ایران است. او که ظاهراً اولین استاد ایرانی است که توسط آمریکایی‌ها دستگیر و حبس شده است، خاطرات خود از دوران کودکی تا اسارت را در این کتاب روایت کرده است. نقطه کانونی و ثقل این کتاب که به قلم پرویز سعادتی تدوین و تنتظیم شده، روایت 500 روز اسارت این استاد دانشگاه و پژوهشگر، در زندان‌های آمریکا است. نویسنده برای تدوین خاطرات عطاردی، ضمن انجام مصاحبه‌های گوناگون با او، روایت همسر و نزدیکان این استاد دانشگاه را نیز از حوادث ذکر کرده است که به نوعی تکمیل‌کننده پازل روایت عطاردی از روزهای اسارت در آمریکا است.

کلیدی‌ترین موضوع کتاب و انگیزه اصلی نویسنده و راوی برا ی انتشار این اثر، برای رسیدن به پاسخ این سؤال است که چرا استادان ایرانی که در همین سال‌ها به آمریکا یا سایر کشورهایی که پلیس ویژه تحریم آمریکا در آنها مستقر است، رفته‌اند، دستگیر شده‌اند؟

نویسنده در مقدمه این اثر با اشاره به این پرسش، برای رسیدن به نتیجه به روابط ایران و آمریکا از دهه 20 به بعد اشاره می‌کند و می‌نویسد: روابط ایران و آمریکا از دهه 20 شمسی به این سو تا پیروزی انقلاب اسلامی با سرعتی بی‌سابقه از یک رابطه ضعیف به یک رابطه دست‌نشاندگی رسید و در بسیاری از امور داخلی و سیاست خارجی ایران، آمریکایی‌ها سیاستگذار اصلی بودند. این مطلب در خاطرات منتشر شده اسدالله علم، حسین فردوست و بسیاری از دیگران که در خارج از کشور منتشر شده است،‌ به وضوح قابل مشاهده است.

نویسنده ادامه می‌دهد: پیروزی انقلاب اسلامی، لحظه تاریخی قطع روابط دست‌نشاندگی گذشته بود. انجام کودتا، تحمیل جنگ، ترور شخصیت‌های برجسته کشور، تحریم همه‌جانبه به بهانه‌های مختلف و ... به صورت کاملاً مشخص و روشن تلاش آمریکا برای احیای روابط گذشته با ایران است.

انقلاب اسلامی، در میان همه کشورهای مظلوم عقب نگه داشته شده طرف رابطه با آمریکا و اروپا، الگوی حیات مستقل و خود اتکاست. به زعم آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها این الگو در صورت زایش و تکامل منطقه‌ای، می‌تواند اسباب زحمت بیشتر شده و عامل از دست رفتن منافع بی‌شمار آنها در منطقه و حتی کل جهان شود. بر این اساس، معتقدند که نباید اجازه داد ایران دوم و سومی سر برآورد. سعی شتابان در تغییر ماهیت استقلال‌خواهی کشورهای منطقه، تروریست خواندن گروه‌ها و سازمان‌های مبارز و مردمی هوادار انقلاب اسلامی،‌ دستگیری رهبران مذهبی حتی در کشورهای آفریقایی یا طرح شعارهای انحرافی در کشورهای منطقه کاملاً آگاهانه و دوراندیشانه صورت می‌گیرد.

 خاطرات عطاردی از وجوه مختلفی برای مخاطب ایرانی خواندنی و قابل توجه است. یکی از بخش‌های قابل تأمل در این کتاب، شرح وضعیت زندان‌های آمریکا از زبان یک شاهد عینی است که 500 روز در این زندان‌ها روزهای اسارت خود را سپری کرده و تنها مددکار او در این روزها، نیایش با خدا و توسل به ائمه اطهار(ع) بوده است. عطاردی در این کتاب به جزئیاتی اشاره می‌کند که قابل تأمل است؛ او با ذکر جزئیات و توصیف فضای زندان و برخورد نیروهای پلیس آمریکا، مخاطب را با خود به اتاقک‌های کوچکی می‌برد که هیچ حریمی برای انسان‌ها قائل نیست و انسانیت آنها را نادیده می‌گیرد؛ این در حالی است که آمریکا بارها و بارها کشورهای مختلف را متهم به نقض قوانین حقوق بشر کرده است. در بخش‌هایی از خاطرات عطاردی، زمانی که به تازگی وارد زندان شده و قرار است پس از چند روز به دادگاه منتقل شود، می‌خوانیم:

از در زندان وارد شدیم. زباله‌ها را پشت سر گذاشتیم و وارد ساختمان اصلی شدیم. در آن سالن یک اتاق یا بهتر بگویم یک قفس بزرگ بود. همه دیوارها و سقف اتاق توری فلزی بود. بعداً فهمیدم زندانیانی که می‌خواهند از سلول‌هایشان به دادگاه برده شوند، ابتدا در آن اتاق قفس‌مانند با غل و زنجیر قرار داده می‌شدند و بعد همه که آماده شدند، در یک صف طولانی وارد ساختمان دادگاه می‌شدند. در سمت دیگر این سالن یک اتاق کوچک با سقف کوتاه و در آهنی قرار داشت که بعدها فهمیدم وقتی زندانیان را برای دادگاه می‌آوردند، در آن اتاق غل و زنجیر می‌کردند. در سمت دیگر یک سری دیوارهای کوتاه وجود داشت، بدون اینکه اتاق باشند یا سقف و دری داشته باشند که برای تعویض لباس زندانیان بود. البته در زمان ورود،‌ من توجه به هیچ‌کدام این‌ها نداشتم و شاید بجز آن اتاق کوچک سقف کوتاه و ترسناک بقیه را ندیدم. با خودم گفتم حتماً می‌خواهند مرا به داخل این سلول کوچک ببرند که پنجره‌ای هم به بیرون ندارد، اگر مرا به اینجا ببرند خفه می‌شوم؛ با این قلب زنده نمی‌مانم. ...

نقض قوانین حقوق بشر نه تنها در رابطه با زندانی که در رابطه با خانواده‌های آنها نیز در نظر گرفته نمی‌شود. خانواده عطاردی در حالی که از اتهامات وارد شده به این استاد دانشگاه مبهوت و در شوک‌اند و از شرایط جسمی او به دلیل انجام عمل قلب، نگرانند، خبری از وضعیت او در زندان‌های آمریکا ندارند. این موضوع را می‌توان در خاطرات همسر راوی دید، آنجا که می‌گوید: طی مدتی که دکتر بیمارستان بود، اجازه ورود «آقا شجاع»، برادر دکتر به بیمارستان و دیدار با او را ندادند، اما ما همچنان یک راه ارتباطی برای جویا شدن حال دکتر داشتیم و آن هم «مت» یا «آرش» همان پلیس فار‌سی‌بلد بود که مادرش ظاهراً ایرانی بود. یک‌بار حتی برادر دکتر با دو گوشی به دست از یک طرف با «مت» صحبت می‌کرد و از گوشی دیگر، اخباری که «مت» می‌داد به من و بچه‌ها منتقل می‌کرد.

تقریباً دو روز در این وضعیت گذشت تا اینکه «مت» به برادر دکرت خبر داد که در حال انتقال دکتر به زندان هستند و از این مرحله مأموریت او تمام می‌شود و خانواده با ورود به سایت زندان که آدرسش را به او ادا، می‌توانند پیگیر وضعیت دکتر باشند. چند ساعت بعد خبر داد که دکتر تحویل زندان شده است. آقا شجاع تماس گرفت و این اطلاعات را به من داد. من و دخترها نشستیم پای کامپیوتر و وارد سایت زندان شدیم اما از ثبت نام دکتر در سایت زندان خبری نبود. تمام روز صبر کردیم اما سایت زندان کماکان می‌نوشت که این زندانی اینجا وجود ندارد، این موضوع خبر خوبی نبود. گم شدن یک زندانی در زندان‌های امریکا خبر خوبی نیست. ...

در کنار ارائه خاطرات راوی و خانواده‌اش، ارائه اسناد مربوط به روزهای اسارت او در زندان‌های آمریکا نیز مد نظر نویسنده بوده است؛ اسنادی که ادعای راوی در خاطرات را تأیید می‌کند.

انتشارات سوره مهر به تازگی چاپ دوم این کتاب را در 280 صفحه و در شمارگان هزار و 250 نسخه در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••