به گزارش سراج24، نرگس حیدری؛ هر چه از زمان دفاع مقدس دورتر میشویم باید به معرفت آن نزدیکتر شویم چرا که دستهای تحریفگر در کمین هستند.《مقام عظمای ولایت》
تانک، خون، اسلحه، سرباز، پیروزی و تسلیم دشمن پایان هر جنگی است اما این پایان در میدان نبرد باقی میماند، گرد زمان بر آن مینشیند و تاریخ را برای قضاوت خود فرا میخواند.
در اوضاع نابسامان دنیای امروز که تهدید و لشکرکشی متجاوزان بر منطقه سایه انداخته است؛ کشورها برای دفاع از خود و دفع متجاوز نیاز به بمب و موشک دارند اما در سطحی بالاتر از این رقابت تسلیحاتی، جنگ روایتها در جریان است. در جنگهای آینده، برنده کسی نیست که مخربترین بمبها را در اختیار دارد بلکه کسی است که بهترین روایتها را مطرح میکند.
با آغاز تجاوز عراق به ایران، بیش از ۸۰ کشور(!) به صورت رسمی و غیررسمی عراق را یاری میکردند اما در آن مقطع زمانی، جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید «سیم خاردار» به عنوان یک وسیلهی غیرنظامی، محروم بود.
اگر مستندی برای جنایات و همکاریهای متحدان غربی و شرقی صدام در دوران دفاع مقدس ساخته شود، دهها مستند باید تنها به وقایع این جنگ نابرابر بپردازد و میتوان به این جنگ، لقب ظالمانهترین تهاجم علیه یک ملت را در تاریخ داد.
بر این تاریخ چه گذشته است که روایت کت و شلواریهای کروات زده پشت میز نشین که بوی دموکراسی با دستان خونی را میدهد، بر مفاهیم ناب دوران دفاع مقدس غلبه یافته و مدعی راویتگری آن دوران هستند.
ما مدبرانه جنگیدیم و مدبرانه جنگ را پایان دادیم!
مشکلات اقتصادی کشور در سالهای اولیه انقلاب کمتر از مشکلات سیاسی نبود، به دلیل اعتصاباتی که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب در شرکت نفت رخداد، عملاً اقتصاد وابسته به نفت ایران فلج شد. هر چند که بعد از انقلاب، با فرمان امام راحل (ره) فعالیتها از سر گرفته شد اما به دلیل جهت گیریهای مختلف سیاسی در داخل کشور و تحریک گروهکهای معاند، کشور حرکت اقتصادی رو به رشدی نداشت.
همچنین اوضاع نظامی ایران در سالهای ۵۸ و ۵۹ به مراتب بدتر از اوضاع سیاسی و اقتصادی بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ارتش ایران دچار تحول بنیادی شد؛ زیرا ساختار ارتش همسو با منافع شاه و اولویتهای سیاسی آمریکا در منطقه بود و این ساختار نمیتوانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار گیرد.
در کنار مشکلات اقتصادی و سیاسی فراوان موجود در آن دوران، رژیم متجاوز صدام به مرزهای ایران حمله ور شد؛ اوضاعی که هیچ کس انتظارش را نداشت، حال با آغاز جنگی تحمیلی فوق العاده غیر قابل کنترل شده بود.
آمریکا نیز از بدو جنگ، براندازی نظام را توسط عراق خواهان بود و در این راه از هیچگونه کمکی به عراق مضایقه نکرد؛ دولتمردان ایالات متحده در اواسط جنگ با سیاست دکترین «جنگ بدون برنده» سعی کردند که ایران را به وسیله کمکهای نظامی به سوی خود ترغیب کنند اما با تدابیر انجام شده، تمامی دسیسههای آنان نقش برآب شد.
با عزل شدن بنیصدر خائن از فرماندهی کل قوا کشور و با به کارگیری راهبرد مقاومت توسط نیروهای خودجوش مردمی، ایران توانست در مدت یک سال بخش اعظم و مهمی از مناطق اشغالی را آزاد سازد. چنانچه جمهوری اسلامی ایران با راهبرد مذاکره و قبول آتش بس پیش میرفت از دو حیث متضرر میشد.۱-از دست دادن همیشگی مناطق اشغال شده ۲-اشغال بخشهای دیگری از ایران در پی تجدد قوای ارتش بعثی عراق
خوشبختانه با تغییرات راهبردی و به صحنه آوردن مردم در عرصه جنگ، جلوی این دو ضرر گرفته شد.
بشارت به پیروزی و تمام شدن سختیها با استقامت و همدلی همانند دوران دفاع مقدس
دفاع مقدس آنجایی رنگ و بوی مقدس خود را نشان داد که ملت در صحنه آمدند. اطمینان به نصرت الهی و گوش به فرمان رهبر امت بودن باعث شد که انسجام ملی در کشور شکل بگیرد و از مسلمانان تا شهروندان ادیان توحیدی مهینمان، در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دوشادوش یکدیگر علیه ظلم مبارزه کنند.
در تمام شرایط سخت جنگ تحمیلی، جنگ نرم، تحریمهای خارجی و جنگ اقتصادی، مردم عزتمند با تحمل مشکلات و مقاومت در برابر سختیها توانستند پیروز میدان باشند؛مردم ایران بارها نشان دادهاند که با تلاش و حماسه آفرینی و با اتکا به ظرفیتهای درونی خود از موانع و مشکلات ها عبور کند و قطعا بر اوضاع کنونی نیز غلبه خواهد کرد.