به گزارش سراج24 به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، داستانها و فیلمهایی که از آزادگان دفاع مقدس دیدهایم، همیشه از دردمندانهترین آثار و بیانگر عواطف عمیق انسانی در اسارت و غربت بوده است. در همآمیختگی یأس و امید در چنین فضایی، از زندگی اسرا تراژدی ساخت که پیش از این تنها میتوانستیم در قصهها و البته تاریخ بیابیم. روایتی که ما مسلمانان را ناخودآگاه به یاد غربت کاروان اسرای واقعه کربلا میانداخت. در سالهای اخیر، جریان ادبیات، خاطرات و تاریخ شفاهی مرتبط با دوران اسارت، شکل منسجمتری به خود گرفته و آثار درخور توجه بسیاری در رابطه با آزادگان دیده و خواندهایم و بسیاری از این آثار که از سوی بزرگان این عرصه و حتی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی تأیید شدند، به همت حوزه هنری و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدند. در زیر تعدادی از مطرحترین آثار حوزه آزادگان که توسط نشر سوره مهر به بازار کتاب عرضه شده، معرفی میشوند:
شب موصل
کتاب «شب موصل» خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی، محمدحسین منصف به قلم حسن شیردل است. این کتاب حاصل ۱۹ ساعت مصاحبه با محمدحسین منصف بوده که نقطه عطفی در کارهای حسن شیردل به حساب میآید. در این کتاب، خاطرات محمدحسین منصف از اول انقلاب و سالهای تنوع آرا و افکار شروع میشود. خانواده خود راوی، نمونه بارز و خوبی برای نشان دادن تفاوت اندیشهها در آن سالهاست. حوادث جنگ و نبرد هم در کتاب روایت میشود اما خاطرات اسارت از نیمههای کتاب آغاز شده و بسیار هم موشکافانه و دقیق بیان شدهاند. راوی کتاب جزئیات زیادی را به خاطر داشته و این، از نکات قوت کتاب است. از این منظر، بیتعارف و محسوس بودن اتفاقات کتاب بیشتر جلوه میکند و مخاطب میفهمد که اسارت فقط کتک، شکنجه بدنی یا کابل و باتوم نیست بلکه گاهی شکنجهگران با اعصاب رزمندگان بازی میکردهاند. جذابیت و حسبرانگیزی در تمامی فصول کتاب دیده میشود.
گداخته
کتاب «گداخته» نوشته رضا بندهخدا خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی، مهندس محمدعلی زردبانی را روایت میکند. کتاب دربرگیرنده خاطرات آزادهای است که هشتم آبانماه سال ۱۳۵۹، زمانی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سیونهمین روز شروع رسمیاش را میگذراند اسیر شد، آن هم به این دلیل که مه، مسیر عبور آنان را پوشانده بود و او همراه گروهی دیگر از غیر نظامیان، از آبادان به سمت ماهشهر میرفت و در راه فکر میکرد نظامیانی که از میانشان میگذرند نیروهای خودی هستند. او در این کتاب به چگونگی اسارت و خاطرات مربوط به دوران زندگی در اردوگاههای عراق تا زمان آزادی خود در سال ۱۳۶۹ پرداخته است. محمدعلی زردبانی در «گداخته» راوی صادق و منصفی است که بهرغم تحمل دشواریهای فراوان، نگاه سیاه و سفید و مطلقگرایانهای ندارد. این کتاب بهدلیل بازگویی خاطرات دوران اسارت، سرشار از لحظههای بیم و امید است. زندگی در اردوگاه الانبار عراق، انتقال به پادگان تنومه، انتقال به زندان بغداد و بازجویی و شکنجه توسط عراقیها، بیماری اسرا و خوددرمانی آنان در اردوگاه، برگزاری مراسم نوروز توسط اسرا، قطعنامه ۵۹۸ و واکنش اسرا به آن برخی از موضاعات مطرح شده در این خاطرات است. کتاب حاضر به سبب بیان جزئیات، اثری خواندنی به حساب میآید؛ چراکه هیچ چیز از چشم تیزبین زردبانی پنهان نمانده است.
همه سیزده سالگیام
کتاب «همه سیزده سالگیام» نوشته گلستان جعفریان، خاطرات اسیر ۱۳ ساله ایرانی، مهدی طحانیان را روایت میکند. طحانیان در سن ۱۳ سالگی از شهرستان اردستان به شهر اصفهان و از آنجا به جبهههای جنوب اعزام میشود. در ابتدای این کتاب مشکلات این نوجوان ۱۳ ساله قبل از اعزام به جبهه آورده شده است. بخش بعدی این کتاب به روایت مشکلاتی میپردازد که در زندان به عنوان رزمنده نوجوان برای او ایجاد میشود و نیروهای رژیم بعث که از او میخواهند تا در مقابل رسانههای غربی از اعزام اجباریاش توسط دولت ایران سخن بگوید ولی هیچگاه این آزاده ۱۳ ساله تسلیم خواستههای رژیم بعث نمیشود. نویسنده تلاش میکند تا روایتی دست نخورده و بکر از دوران اسارت طحانیان ارائه دهد؛ بیکم و کاست، با بیان احساسات همان لحظه راوی و بدون تحلیلهای فعلی او.
بزرگمرد کوچک
کتاب «بزرگمرد کوچک» نوشته حسین نیری خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی، قنبرعلی بهارستانی است. بزرگمرد کوچک، نه داستان است و نه افسانه. هرچه هست، واقعیتی است که در سالهای جنگ برای یکی از هموطنمان رخ داد. او نوجوانی ۱۱ ساله بود که همراه با پدرش به دست نیروهای عراقی اسیر شد. در میانه ماجرا، برادر قنبرعلی هم اسیر شده و به او و پدرش میپیوندند و این جمع خانوادگی، مدت زیادی در اسارت نیروهای بعثی میمانند. قنبرعلی در اردوگاه عراقیان به درسش ادامه داده و کارگری میکند. تصور وجود کودکی ۱۱ ساله در بین مرارتها، بیماریها، شکنجهها و تنگناها سخت است؛ ولی خاطرات قنبرعلی، نه تنها شامل رنجها نمیشود، بلکه شیرینیهای اسارت را هم یادآور شده و از خوشیها، شوخیها و شادیهای اسرای ایرانی هم حرف میزند. او سختیهای اسارت برای یک نوجوان را بیان میکند و در کنار آن از بازیها و شیطنتهایشان هم حرف میزند. در خاطرات قنبرعلی شاهد یک امید بزرگ هستیم؛ او هرگز ناامید نمیشود و در همه مراحل اسارت امیدوار و سرشار از زندگی است. در فعالیتهایی چون تئاتر شرکت میکند و از شرکت در هیچ کدام از کارهای گروهی کناره نمیگیرد. جالب اینکه در اردوگاههای عراقی آموزش قرآن، نهجالبلاغه و زبان انگلیسی هم انجام میشود و قنبرعلی در همه آنها شرکت میکند.
مسافران وطن
کتاب «مسافران وطن» مجموعه خاطرات آزادگان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران نوشته سعید علامیان بوده که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این اثر حاصل حدود یکصد و چهل ساعت مصاحبه با چهل و هفت آزاده شاغل و بازنشسته شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران است که به عنوان بسیجی، سرباز و پاسدار به جبهه رفتهاند. هر یک از راویان با بیان شرحی از زندگی، چگونگی اسارت و وقایع دوران اسارت را روایت کردهاند که در این کتاب مهمترین آنها آمده است.
پوتین قرمزها
کتاب «پوتین قرمزها» خاطرات مرتضی بشیری، بازجو و مدیرمسئول جنگ روانی قرارگاه خاتمالانبیا را به قلم فاطمه بهبودی روایت میکند. از جذابیتهای خاطرات بشیری، روایت جلسات بازجویی از نیروهای عراقی است که گاه در خلال این خاطرات، مطالب خواندنی از اتفاقات تاریخی نقل میشود که فجایع رخ داده در جنگ تحمیلی را بیشتر نمایان میکند. «پوتین قرمزها» در ۳۶ فصل به انضمام عکسها و اسناد تدوین شده است. بهبودی ابتدا مخاطب را با اهمیت خاطرات راوی آشنا میکند. او در فصلهای نخست، بخشی از بازجوییهای انجام شده را ثبت کرده و پس از آن، به زندگی فردی راوی و چگونگی ورود او به جبهه و نقش او در جنگ تحمیلی میپردازد.
آسایشگاه ۱۴
کتاب «آسایشگاه ۱۴» خاطرات آزاده علیاکبر امیراحمدی به قلم محمدمهدی عبداللهزاده نوشته شده است. علیاکبر امیراحمدی، وقتی به اسارت نیروهای دشمن درمیآید ۲۰ ساله است و ۹۰ ماه اسارت، دورانی بود که از آن بهرههای بسیار برده است. حفظ کل قرآن، همنشینی با حجتالاسلام علیاکبر ابوترابی، تمرین ورزشهای رزمی، مدیریت آسایشگاه اسرا و یادگیری صبوری و مهربانی و از خودگذشتگی از بهرههای او از دوران اسارت است.
سید آسایشگاه ۱۵
کتاب «سید آسایشگاه ۱۵» نوشته ساسان ناطق، خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی، سیدجمال ستارهدان را روایت میکند. سید کارمند است؛ کارمند راه و شهرسازی استان اردبیل. دیپلم دارد، متولد ۱۸ شهریور ۱۳۴۶ و پنجمین فرزند خانواده است. او که نامش در ردیف جانبازان ۲۵ درصدی جنگ تحمیلی آمده، پس از پذیرش قطعنامه و با حمله منافقین و تک عراقیها، پنجم مرداد ۱۳۶۷ مابین قصر شیرین و گیلان غرب، به همراه چند نفر از همرزمانش، در تقلای زنده ماندن و ایستادن مقابل دشمن، شش روز در محاصره قرار میگیرند و سرانجام به اسارت عراقیها در میآیند. ستارهدان جزء اسرای ایرانی اردوگاه تکریت بوده و در طول دوران اسارت، آزادگان را در آسایشگاهها هدایت و رهبری کرده است. نویسنده برای تنظیم این کتاب ۱۱ ساعت با ستارهدان به گفتوگو نشسته و برای تکمیل اطلاعات، خاطرات و پیدا کردن جزئیات بیشتر با چندین نفر از دوستان این آزاده نیز مصاحبههایی انجام شده است.
آن بیست و سه نفر
«آن بیست و سه نفر» بدون شک یکی از آثار برتر و ماندگار در زمینه خاطرات دوران اسارت رزمندگان کشورمان در چنگال رژیم بعث عراق است. احمد یوسفزاده، نویسنده و راوی این اثر، هشت ماه از دوران ۹ ساله اسارت خود را در این کتاب شرح داده که با توجه به وقایعی که پشت سر گذاشته است و اهمیت این وقایع، همچون دیدارش با سرلشکر قاسم سلیمانی در هنگام اعزام به جبهه، دیدار صدام در دوران اسارت و اتقاقاتی که برای او و ۲۲ نفر دیگر از دوستان هم سن و سالش رخ میدهد، باعث خواندنیتر شدن این اثر شدهاند. البته به جرئت میتوان گفت نثر داستانی و روان نویسنده نیز کمک شایانی به هر چه خواندنیتر شدن کتاب کرده است.
این کتاب در واقع حاوی خاطرات ۲۳ نوجوان است که توسط ارتش بعث در عملیات بیتالمقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز پس از مطالعه کتاب «آن بیست و سه نفر» تقریظی بر این اثر نوشتند و در متن این تقریظ فرمودند: «به این نویسنده خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیباییها، پرداخته سرپنجه معجزهگر اوست درود میفرستم و جبهه سپاس بر خاک میسایم.»
نامه سرلشکر قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست و سه نفر» به احمد یوسفزاده، نویسنده کتاب نیز از دیگر حواشی جالب توجه این اثر بود. فرمانده سپاه قدس در این نامه گفته است: «احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامهام یک شب از آن شبها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیدهای هستید که به عرش رسیدید، ای کاش در همان بالا بمانید...»
پایی که جا ماند
کتاب «پایی که جا ماند» یادداشتهای روزانه سیدناصر حسینیپور در اردوگاهها و زندانهای مخفی عراق است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. حسینیپور خاطرات این کتاب را از روی ۲۳ برگه یادداشتبرداری کرده است. او این ۲۳ برگه را که مخفیانه و روی کاغذهای سیگار نوشته بوده، در عصای خود پنهان کرده تا به دست زندانبانها نیفتد و بالاخره توانسته آنها را با خود به ایران بیاورد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در شهریورماه سال ۱۳۹۱ تقریظی بر این اثر نوشتند. در بخشی از تقریظ ایشان آمده است: «تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آن چنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد.»
«پایی که جا ماند» اثری شاخص در بین کتابهای خاطرات و تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. سیدناصر حسینیپور، طی ۸۰۰ روز اسارت تحت شدیدترین شکنجههای گروهبان عراقی -ولید فرحان- قرار گرفت و کتابش را هم به او که بدترین شکنجهها را به سید روا داشت تقدیم کرد.
حسینیپور در این اثر نوعی گزارش داستانی از تاریخ اسارت خود ارائه کرده و تنها به وصف ظاهر دوران اسارت نمیپردازد؛ بلکه موشکافیهای روانی و بررسی انگیزههای درونی و دریافت ریشههای هر رویداد را در روایت خود آورده و مخاطب را به تفکر و چالش میکشد.
زندان الرشید
کتاب «زندان الرشید» مشتمل بر خاطرات سردار علیاصغر گرجیزاده رئیس ستاد قرارگاه سپاه ششم و از همرزمان سردار شهید علی هاشمی در دوران جنگ و اسارت است. شروع خاطرات این کتاب همزمان با سقوط قرارگاه سپاه ششم است که با محوریت حوادث زندان الرشید ادامه مییابد و همزمان با روز آزادی سردار گرجیزاده به پایان میرسد. همچنین، مخاطب از دل خاطراتی که راوی در درون خود مرور میکند، با تولد و حیات گذشته او آشنا میشود.
کتاب «زندان الرشید» با روایت مقاومت خستگیناپذیر سربازان ایران در جزایر مجنون به تاریخ چهارم تیرماه سال ۶۷، روز سقوط جزایر و تأثیرگذاری بسیار گسترده سردار شهید علی هاشمی آغاز شده است و با فرار سردار گرجیزاده و شهید هاشمی به نیزارهای جزیره مجنون ادامه یافته است. در همان زمان با برخورد یک موشک هلیکوپتر بین این دو سردار دفاع مقدس جدایی افتاده بود و گرجیزاده بعد از ۳۰ ساعت مخفی شدن، به اسارت عراقیها درآمد.
«زندان الرشید» بیانگر خاطراتی از سردار گرجیزاده است که در آن به افشا نکردن فرماندهی خود بر قرارگاه سپاه ششم میپردازد. موضوعی که برملا شدن آن بدترین شکنجههای عراقیها را برای این فرمانده به همراه داشته است. این امر باعث انتقال گرجیزاده به «زندان الرشید»، مخوفترین زندان عراقیها شد و این فرمانده هشت سال از اسارت خود را در این زندان گذراند.
زندان موصل
کتاب «زندان موصل» خاطرات علیاصغر رباط جزی، اسیر آزادهای که ۱۰ سال در اردوگاههای مختلف یک، دو، سه و چهار موصل بوده را در بردارد و توسط جواد کامور بخشایش به رشته تحریر درآمده است.
علیاصغر رباط جزی شخصیت ویژهای دارد. وی قبل از انقلاب اسلامی با راهنمایی «محمود ضیاء بشر حق» از گروه منصورون وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان ساواک دوباره فعالیتهای سیاسی را ادامه داد و اوایل سال ۵۷ در حین مبارزات سیاسی مجروح شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان فعال عقیدتی به فعالیتهای مذهبی ادامه داد و با شروع جنگ تحمیلی در حالی که فقط سه ماه از ازدواجش گذشته بود، عازم میدان نبرد شد و در اولین اعزام در عملیات محرم به اسارت درآمد تا اینکه ۲۶ مرداد ۶۹ به میهن اسلامی بازگشت.
کامور بخشایش درباره این کتاب میگوید: کتاب «زندان موصل» جزء خاطراتی است که زاویه جدیدی از فضای اسارت را روایت میکند و در کنار شکنجههایی که در آن مقطع زمانی و مکانی صورت گرفته، این کتاب به بحث رهبری فرهنگی شخصیت اصلی میپردازد. البته این شخصیت را نمیتوان با حجتالاسلام ابوترابی مقایسه کرد، چراکه ایشان در دوران اسارت شخصیتی مذهبی بودند، اما علیاصغر رباط جزی به نوعی رهبری فرهنگی را اداره میکند و در تمامی برنامههای فرهنگی در دوران اسارت نقش دارد و دخیل است.
از دیگر آثاری که با موضوع اسارت رزمندگان دفاع مقدس به دست رژیم بعث عراق توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده میتوان به کتابهای «فتاح» خاطرات فتاح محمدی از اسارتگاههای عراق، «چه کسی لباس مرا پوشید» خاطرات آزاده محسن فلاح، مجموعه سه جلدی «فرهنگ آزادگان» نوشته خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، «یک وجب و چهار انگشت» خاطرات عظیم حقی جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس، «ساعت ۱:۲۵ شب به وقت بغداد» خاطرات عادلخانی آزاده دوران دفاع مقدس، «اردیبهشتی دیگر» خاطرات اسیر آزاد شده عبدالمجید خزایی و... اشاره کرد.
پریا سبزمحمدی